🔆آیا عمر طولانی از نظر عقل امکان پذیر است؟
همه ی امور از دید عقل به دو دسته کلی تقسیم می شوند:
امور عادی و امور محال
و امور محال خودشان به دو دسته از امور که شامل محال عقلی و محال عادی است ، شامل می شود.
در محال عقلی به هیچ عنوان موجود نمی شود زیرا به تناقض می انجامد.
محال عادی امری است که تحقق آن در حالت عادی محال است ولی عقل آن را نفی نمی کند ؛مانند معجزات انبیای گرامی ،
بنابراین جریان طول عمر امام دوازدهم نیز از جمله امور محال عادی است و به عبارت دیگر خرق عادت است ،در این زمینه مرحوم علامه طباطبایی- قدس سره - در کتاب شیعه در اسلام بخش سوم ص ۲۳۵ می فرماید:
"کسی که به اخباری که در خصوص امام غایب از پیامبر- صلی الله علیه وآله- و سایر ائمه -علیهم السلام- وارد شده مراجعه کند ،خواهد دید که نوع زندگی امام غایب را به طریق خرق عادت معرفی می کنند.
از این رو ممکن است در فرد یا افرادی از بشر اسباب و عواملی به وجود آید که عمرهای بسیار طولانی هزار یا چندین هزار ساله برای ایشان تامین نماید،
واز اینجاست که جهان پزشکی تاکنون از پیداکردن راهی برای عمرهای بسیار طولانی نومید و مایوس نشده است.
📒آفتاب مهر،دفتر اول، ص ۶۶ -۶۷
جمعی از محققین مرکز تخصصی مهدویت
🔸کاری از انجمن تبلیغ،کمیته تولید محتوای مهدویت ، اداره کل تبلیغ
🌷🌷قسمت هشتم🌷🌷
#اسمتومصطفاست
از مشهد که آمدیم ایام فاطمیه شروع شده بود. از قم استادی را به خانه مان دعوت کردیم که مُبلغ خارج از کشور بود.
در این ایام گاه تا هشتصد نفر را در پایگاه غذا می دادیم. رییس پایگاه بودن در سن و سالی که داشتم کار کوچکی نبود. اما چون عاشق کارم بودم، هم به درس و حوزه می رسیدم هم به پایگاه.
روزی یکی از بچه های پایگاه گفت:((خبر داری چی شده؟؟))
_نه چیشده؟
یه نفر از پایگاه برادران نیمه شب جمعی از پسرارو می بره توی یکی از کوچه های حاشیه منطقه تیراندازی می کنن، بعدم می بردشون غسالخونه!
خبر را که شنیدم افتادم دنبال جمع کردن اطلاعات. چه کسی، کجا و چرا؟
همه را روی کاغذ اوردن. وقتش بود تا مسئول این کار گوشمالی داده شود.
گزارش را که رد کردم شنیدم برادران پایگاه در به در دنبال کسی هستند که گزارش کرده.
آن روزها حوزه برادران طبقه بالای حوزه خواهران بود.
چند نفری آمدند به پرس و جو تا بفهمند چه کسی این کار را کرده. چه کسی بوده که علیه مصطفی صدرزاده گزارش داده. اما ما هم راهش را بلد بودیم! راه مخفی کاری و ندادن اطلاعات را!
بعدها که ازدواج کردیم در چشمانم نگاه کردی و پرسیدی:
((تو میدونی خبر شلیک شبانه رو کی داده بود؟))
نگاهت کردم و گفتم: ((ناراحت نمیشی بگم؟))
_نه به جان تو!
_من بودم!
دهانت از تعجب باز ماند: ((نه!))
_ بله!
به سرفه افتادی: ((ببخش من رو، اون روزا کلی به کسی که مارو لو داده بود، فحش دادم!))
_یادت رفته چی کار کرده بودین؟ سه شب پشت سر هم سر و صدا راه انداخته بودین، اونم چه جور ! ضمن اینکه شنیدم بعد از اونم بچه هارو برده بودی بهشت رضوان روی سنگ مرده شور خونه خوابونده بودی.
خندیدی، از همان خنده های نمکین معصومانه: ((چقدر بد و بیراه نثارت کردم عزیز، بی اونکه بدونم کی هستی! یقه مسئول اطلاعات رو چسبیده بودم تا بگه چه کسی گزارش داده. وقتی گفت یه خواهر، تعجب کردم!))
ادامه دارد ...✅🌹
#مطاعن_في_القرآن
ا❁﷽❁ا
✨《 .. وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ * إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللهِ ما لا تَعْلَمُونَ 》
(سوره مبارکه بقره آیات ۱۶۸ و ۱۶۹)
✍حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در تفسیر فرمودند :
▪️"شیطان شما را به بدیها امر می کند" یعنی به اعتقاد باطل و نظر و فکر بد داشتن نسبت به بهترین خلق خدا، محمّد رسول الله (صلی الله علیه وآله) و انکار ولایت برترین اولیاء خدا پس از محمّد (صلی الله علیه وآله) و اینکه "آنچه را نمیدانید به خدا نسبت دهید" یعنی [امر می کند شما را به معتقد شدن] به امامت کسیکه خداوند بهرهای از امامت و رهبری برایش قرار نداده است، همو که از پستترین دشمنان خدا و بزرگترین کافر به اوست.
📓تفسیر الامام العسکری (علیه السلام) ج۱ ص۵۸۱ ؛ البرهان فی تفسیر القرآن ج۱ ص۵۸۱؛ بحار الأنوارج۳۱ ص۶۵۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸🔶ضرورت وحدت امت اسلامی
⁉️ مراد از وحدت اسلامی چیست و چه ضرورتی دارد؟
#وحدت_اسلامی
━━━━━━━⊰◇⊱━━━━━━━━
⚜️✨⚜️✨⚜️
#قرآن_الفجر
#اسامی_القاب_مبارک_حضرت_ولی_عصر_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#خداشناس
ا❁﷽❁ا
✨《 .. إِنَّما يَخْشَى اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ إِنَّ اللهَ عَزيزٌ غَفُورٌ 》
(سوره مبارکه فاطر ، آیه ۲۸)
ا┅═✧❁ 🕋 ❁✧═┅ا
🔰از القاب مبارک حضرت مولانا بقیة الله الاعظم (ارواحنا فداه) «خداشناس» است که در کتب نبی از انبیای الهی بدان اشاره شده است.(۱)
☑️چنانکه شریفه ۲۸ سوره مبارکه فاطر که به عارفان بالله و ارباب علم و خاشعان اشاره می نماید، در مطلق معنا به ذوات مقدسه محمّد و آل محمد علیهم السلام ارجاع دارد (۲)
🖋در کتاب شامکونی [که به نبی از انبیای الهی در سرزمین هند منسوب است] در خصوص موعود آخرالزمان نوشته شده است: " پادشاهي و دولت دنيا به فرزند سيد خلايق دو جهان بزرگوار تمام شود، ..و دين خدا يك دين شود و دين خداوند گردد و نام او ايستاده و خداشناس باشد" (۳).
ا┅═✧❁ منابع ❁✧═┅ا
(۱). النجم الثاقب في أحوال الإمام الحجّة الغائب ج۱ ص ۱۸۵
(۲). الامامعلی بنالحسين السجاد علیه السلام: فَمَنْ عَرَفَ اللَّهَ خَافَهُ وَ حَثَّهُ الْخَوْفُ عَلَی الْعَمَلِ بِطَاعَهًِْ اللَّهِ وَ إِنَّ أَرْبَابَ الْعِلْمِ وَ أَتْبَاعَهُمُ الَّذِینَ عَرَفُوا اللَّهَ فَعَمِلُوا لَهُ وَ رَغِبُوا إِلَیْهِ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ "إِنَّما یَخْشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ".[البرهان فی تفسیر القرآن ج۴ ص۵۴۵؛ الکافی، ج۸، ص۱۶؛ بحار الأنوار، ج۶۷، ص۳۴۴]
(۳). أن الدنيا وحكومتها تتظلل بابن سيد خلائق العالمين وبلسانه يصل اسم رسول الله صلى الله عليه وآله وسلّم اليها، ويحكم على جبال مشرق الدنيا ومغربها ويأمر عليها، ويركب السحاب وتعينه الملائكة ويخدمه الجن والانس، .. فيكون دين الله ديناً واحداً، واسمه (ايستاده) و (خداشناس). [النجم الثاقب في أحوال الإمام الحجّة الغائب ج۱ ص ۱۸۵]
⚜️✨⚜️✨⚜️
⁉️ چرا انتظار فرج، افضل اعمال است؟
انتظار فرج، به معنای امید به آینده روشن و تحقّق ارزش ها و خوبی ها است. چنین نگاهی به انسان، شور و نشاط و حرکت می دهد؛ به گونه ای که هم برای اصلاح خود اقدام می کند و هم محیط پیرامون خود را تحت تاثیر قرار می دهد.
✅منتظر، ساکت و ساکن نمی ماند، بلکه کارها و تلاش های خود را در جهت زمینه سازی برای تحقّق ظهور انجام می دهد. چنین فردی در جامعه، نه تنها خود را از انحرافات اعتقادی و عملی به دور نگه می دارد؛ بلکه سعی در ساختن و اصلاح کردن جامعه دارد؛
بنابراین، انتظار، نه تنها یک عمل فردی که یک کار جمعی و تشکیلاتی است که به طور مداوم، جامعه و افراد را تحت تاثیر قرار می دهد و می تواند ضامن سلامت فکری و عملی فرد و جامعه باشد.
🦋نیز انتظار، سبب استقامت و پایداری مسلمانان برابر فشارها و سختی ها می شود و از یأس و ناامیدی آنان، جلوگیری می کند و به این شکل، راه را برای غلبه و پیروزی آنان هموار می کند.
با این وصف، انتظار، ظرفیّت و توانایی فراوانی برای تحقق جامعه آرمانی و اسلامی موعود، ایجاد می کند که در سایه اعمال فردی و جمعی، کمتر به چشم می خورد؛ به همین سبب، با فضیلت ترین عمل ها شمرده شده است.
📒آفتاب مهر،دفتر اول، صص ۸۵-۸۴،جمعی از محققین مرکز تخصصی مهدویت
🔸کاری از انجمن تبلیغ،کمیته تولید محتوای مهدویت ، اداره کل تبلیغ
کانال محتوای تبلیغی معاونت تبلیغ و امور فرهنگی جامعه الزهرا سلام الله علیها
🌷🌷قسمت هشتم🌷🌷 #اسمتومصطفاست از مشهد که آمدیم ایام فاطمیه شروع شده بود. از قم استادی را به خانه م
🌷🌷قسمت نهم🌷🌷
#اسمتومصطفاست
ما عاشقان آرمان و هدفمان بودیم آقا مصطفی!
ما بچه های دهه شصت، طوری که مادرم میگفت:
((سمیه،رختخوابت رو هم ببر همون جا بنداز تا شبا زحمت اومدن به خونه رو نکشی.))
سبحان میگفت:((نمیدونی این آقا مصطفی مربی ما چقدر خوبه!))
سجاد میگفت:((اگه خوب نبود جای تعجب داشت کسی دوست من باشه و خوب نباشه؟!))
سجاد و سبحان برادرهای گلم بودند. آن قدر که با سجاد رفیق بودم با کس دیگری نبودم. اما فقط یکسال با هم تفاوت سنی داشتیم.برای همین حرف او برایم حجت بود.
چند روز قبل از ایام فاطمیه، دری از چوب برای ماکت سفارش داده بودیم اماده شده بود، اما بزرگ در آمده بود. نیسانی گرفتیم تا در را ببرند دم مسجد. بلند کردن در برای ما دخترها غیر ممکن بود.
دوستم گفت:((سمیه،اون برادر رو میبینی؟ اسمش مصطفی صدرزاده س. میره حوزه بسیج برادران، بگو این رو بگذاره توی ماشین.))
نگاه کردم.کنار پیاده رو زیر درخت بید مجنون ایستاده بودی.
آمدم جلو و گفتم: ((آقای صدرزاده! میشه این دررو بگذارین داخل وانت؟))
بی هیچ حرفی به کمک دوستانت در را بلند کردید و گذاشتید داخل وانت.
یادم نیست تشکر کردم یا نه. وانت راه افتاد و من هم.
بعدها بود که فهمیدم عادت مرا تو هم داری، اینکه در کوچه و خیابان یا هنگام صحبت با جنس مخالف به زمین نگاه کنی یا به آسمان! مثل آن روزی که فاطمه ی دو ساله بغلم بود. از پارک برمی گشتم. گوشی ام زنگ زد:((کجایی عزیز؟))
_پارک بودم، دارم میام.
_من جلوی در خونه م، صبر کن بیام با هم برگردیم.
فاطمه به بغل می آمدم و نگاهم به زیر بود. کفش های آشنایی دیدم که از جلویم گذشتند. کفش ها مردانه بودند با نوک گرد معمولی. از همان مدلی که تو می پوشیدی. تا به خودم بیایم از من دور شده بودی.
به عقب برگشتم و صدایت زدم:((آقا مصطفی کجا؟))
اِ تویی عزیز!
_ من نگاه نمی کنم، شما هم؟
هوا سرد است، اما هنوز دوست دارم بنشینم و به عکست نگاه کنم.
هنوز چهل روز هم نشده که شهید شده ای و مرا ترک کرده ای. به تو نگاه می کنم و خاطراتمان را مرور می کنم. مرور می کنم و از دل آنها چیزهایی را بیرون می کشم و به زبان می آورم که به سرعت نور از مغزم می گذرند.
آیا در برابر چشمان تو در حال جان کندنم؟
ادامه دارد...✅🌹
🌷به نام خدای آفریننده ی خورشید و گرداننده ی زمین و آسمان
دوستان عزیز صبحتون پر برکت
و روزتون سرشار از شادی و نشاط معنوی 🌷
نگاه رحمتتـ❤️ـ ...
بر ماست ...
میدانم که می آیی
سلام موعـ❤️ـود مهربانم ...
#سلام