🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🍃🌷🍃🌷
🍃🌷🍃🌷
🌷🍃🌷
🍃🌷
🌷
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
☘حدیث روزانه
✨امام علی علیهالسلام فرمودند:
نجات و رستگارى در سه چيز است: پايبندى به حق، دورى از باطل و سوار شدن بر مركب جدّيت.✨
☘ غررالحکم ح ۴۶۶۱
🌷
🍃🌷
🌷🍃🌷
🍃🌷🍃🌷
❣سلام خواهران عزیز
امروز روز چهارشنبه است و بحث شیرین جایگاه زن😉
باز هم مثل همیشه همراهمون باشید، سعی بفرمایید کپشن ها را مطالعه بفرمایید، مطالب، مطالب خوب و کاربردی هست.
❣هدیه به وجود نازنین آقا و مولامون حجت بن الحسن صلواتی قرائت بفرمایید.
🍂🍁🍂🍁🍂🍂🍂
اگر در صحنه خانواده دو من پيدا شد و هر دو همسر خواستند رئيس باشند، دو رقيب مي شوند روبه روي هم. 🍁اگر زنان قبول و پذيرش را معناي واقعي خود ندانند، جنگ ميان دو تمنّا آغاز مي شود و اين جنگ، در عينِ ظاهري صلح گونه، سراسر رقابت و تلاش يکي براي غلبه بر ديگري است.
🍁تضادي که بعد از مدتي بعضي زنان با خود پيدا مي کنند ريشه اش در اين است که از يک طرف فطرتاً قبولِ تمنّاهاي مرد را عامل نشاط و معنادارکردن زندگي خود مي دانند و از طرف ديگر براي خود تقاضا و تمنّايي مستقل قائل شده اند در مقابل تمنّاي مرد، و عملاً دو من در يک سرا به وجود آمده است.
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
ادامه👇👇
🍁🍃🍁🍃🍁
🍃🍁🍃🍁
🍁🍃🍁
🍃🍁
🍁
وقتي نفس امّاره مزه اين نوع من را چشيد به آساني نمي تواند از آن دست بردارد. از طرفي حس مي کند که اين منِ مستقل خودش نيست از طرفي نفس امّاره سعي در حفظ آن مَن دارد. در نتيجه خودش با خودش تضاد پيدا مي کند، زيرا به اين صورت مَن شدن، مَن شدن در مقابل مرد است، نه آن مَن که به طور طبيعي هرکس دارد.
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁👇👇
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
اين تضاد او را به عصيان بر خود و بر ديگران و نارضايتي از وضع موجودِ خود مي کشاند. يک من شده در مقابل مرد، به طوري که می خواهد بر مرد حاکم باشد، تضاد بين غريزه ي غلبه بر غير از يک طرف و فطرتِ پذيرش تمنّاي مرد از طرف ديگر، زن را به بي هويتي مي کشاند، نمي داند زن است يا مرد، مادر است يا پدر، قيافه مردان بگيرد و داد بزند، يا صفاي زنان داشته باشد و مسئوليت هاي اصلي خانه را به عهده مرد خانه بگذارد؟
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
👇👇
🥀🍁🥀🍁
🍁🥀🍁
🥀🍁
🍁
🥀تلاش مي کند براي نجات از جنگ بين «خدمت» يا «قدرت»، قدرت و استعلاي بيشتري را طلب کند و لذا از خود اصيلِ خود دورتر مي شود و در نتيجه نارضايتي بيشتر از خود، و فربه کردن مَن، ادامه مي يابد.🥀
مرد در چنين شرايطي در مقابلِ منِ فربه شده ي زن، ديگر احساس مسئوليت نسبت به سرنوشت خانواده ندارد 🥀و لذا اين مرد تبديل به من مي شود که زن را بيشتر شيئ مي بيند که بايد از آن تمتع بيابد، در اين حال، نه زن ديگر پذيرش تمناي مرد را کار خود مي داند و نه مرد ارتباط صحيح با زن و خانواده را مسئوليت خود مي شمارد، دو حيوانند که با محاسبه هاي دنيايي همديگر را تحمل مي کنند، ولي نه اين که با هم اند، بلکه بر هم اند. هركدام، ديگري را رقيب خود احساس مي کند و فکر مي کند ديگري عامل خسرانش شده است. 🥀
🥀
🍁🥀