eitaa logo
|موج‌نِوِشت|
12 دنبال‌کننده
33 عکس
18 ویدیو
0 فایل
[متونی‌درمحور‌خودسازی] اینجا رزق معنوی و برکت به عمرتون میدیم:) نوشته های شخصی(خادم‌الحسین|موج|موج‌نوشت) کپی نشه. فوروارد کن مسلمون:) از هشتگا استفاده کن:) هیچ کدوم از پیاما آیدی نخورده،انصافاً کپی نشه:) کانال‌دیگر: @moj_video 【اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج】
مشاهده در ایتا
دانلود
این دنیا با تمامی زیبایی ها و انسان های خوب محل گذر است نه ماندن ، و تمامی ما باید برویم و راه این است . دیر یا زود فرقی نمیکند . اما چه بهتر که زیبا برویم. [ ‌ رسول خلیلی]
مارا کسی شناخت که با عشق آشناست تاریخِ ما ادامه‌ی تاریخِ کربلاست!
هیچ‌وَقت‌فکرنکن که‌امام‌زَمان(عج)کنارت‌نیست هَمه‌حرفاوشِکایت‌هاروبه‌امام‌زَمان‌بِگو.. واین‌روبِدون‌که‌ تاحَرکت‌نکنی‌بَرکتی‌نِمیادسَمتت. علی‌اصغرشیردل
هدایت شده از هاتف =)
_ می‌گفت چرا خودت رو رها نمی‌کنی و فریاد بزنی از حسین بخوای؟! برو درِ خونه‌ی اباعبدالله؛ منتش رو بکش دورش بگرد؛ مناجات کن با حسین بگو من با تو آغاز کردم، ولم نکنی دیگه‌ نمی‌کشم ادامه بدم متوقف شدم حسین بازهم دستت رو می‌گیره فقط بخواه ازش ؛)'
- جز به‌ دیدارِ حریمت‌ دگرم‌ مرهم‌ نیست..؛ - هیچکس‌ غیرِ‌ شما‌ بر‌ دلِ‌ من‌ محرم‌ نیست ...
-میگفت؛ شھادت‌را‌به‌اهلِ‌درد‌میدهند نه‌به‌بی‌خیال‌ها:))💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پـاتـوق‌شـهـدا✨
هدایت شده از 『 بیٺ‌الحسن 』
[این دود و هوای بد این شهر بهانه‌ ست کمبود حضورت به خدا قحطِ نفس هاست..!]
به یاد جمله‌های آخر شھید آرمـٰان : + آقـٰا نور چشم ماست ...!
این روزها که می گذرد،قیصر امین پور این روزها که می گذرد، هر روز احساس می کنم که کسی در باد فریاد می زند احساس می کنم که مرا از عمق جاده های مه آلود یک آشنای دور صدا می زند آهنگ آشنای صدای او مثل عبور نور مثل عبور نوروز مثل صدای آمدن روز است آن روز ناگزیر که می آید روزی که عابران خمیده یک لحظه وقت داشته باشند تا سربلند باشند و آفتاب را در آسمان ببینند روزی که این قطار قدیمی در بستر موازی تکرار یک لحظه بی بهانه توقف کند تا چشم های خسته خواب آلود از پشت پنجره تصویر ابرها را در قاب و طرح واژگونه جنگل را در آب بنگرند آن روز پرواز دست های صمیمی در جستجوی دوست آغاز می شود روزی که روز تازه ی پرواز روزی که نامه ها همه باز است روزی که جای نامه و مهر و تمبر بال کبوتری را امضا کنیم و مثل نامه ای بفرستیم صندوق های پستی آن روز آشیان کبوترهاست روزی که دست خواهش، کوتاه روزی که التماس، گناه است و فطرت خدا در زیر پای رهگذران پیاده رو بر روی روزنامه نخوابد و خواب نان تازه نبیند روزی که روی درها با خط ساده ای بنویسند: «تنها ورود گردن کج، ممنوع» و زانوان خسته ی مغرور جز پیش پای عشق با خاک آشنا نشود و قصه های واقعی امروز خواب و خیال باشند و مثل قصه های قدیمی پایان خوب داشته باشند روز وفور لبخند لبخند بی دریغ لبخند بی مضایقه ی چشم ها آن روز بی چشمداشت بودن لبخند قانون مهربانی است روزی که شاعران ناچار نیستند در حجره های تنگ قوافی لبخند خویش را بفروشند روزی که روی قیمت احساس مثل لباس صحبت نمی کنند پروانه های خشک شده، آن روز از لای برگ های کتاب شعر پرواز می کنند و خواب در دهان مسلسل ها خمیازه می کشد و کفش های کهنه سربازی در کنج موزه های قدیمی با تار عنکبوت گره می خورند روزی که توپ ها در دست کودکان از باد پر شوند روزی که سبز، زرد نباشد گل ها اجازه داشته باشند هر جا که دوست داشته باشند بشکفند دل ها اجازه داشته باشند هر جا نیاز داشته باشند بشکنند آیینه حق نداشته باشد با چشم ها دروغ بگوید دیوار حق نداشته باشد بی پنجره بروید آن روز دیوار باغ و مدرسه کوتاه است تنها پرچینی از خیال در دوردست حاشیه ی باغ می کشند که می توان به سادگی از روی آن پرید روز طلوع خورشید از جیب کودکان دبستانی روزی که باغ سبز الفبا روزی که مشق آب، عمومی است دریا و آفتاب در انحصار چشم کسی نیست روزی که آسمان در حسرت ستاره نباشد روزی که آرزوی چنین روزی محتاج استعاره نباشد ای روزهای خوب که در راهید! ای جاده های گمشده در مه! ای روزهای سخت ادامه! از پشت لحظه ها به در آیید! ای روز آفتابی ای مثل چشم های خدا آبی! ای روز آمدن! ای مثل روز، آمدنت روشن! این روزها که می گذرد، هر روز در انتظار آمدنت هستم! اما با من بگو که آیا، من نیز در روزگار آمدنت هستم؟
|موج‌نِوِشت|
این روزها که می گذرد،قیصر امین پور #شعر این روزها که می گذرد، هر روز احساس می کنم که کسی در باد فریا
و اینکه چرا عاشق شعر های قیصر امین پور هستم... بیت های پایان: ای مثل روز ، آمدنت روشن ! این روزها که می گذرد ، هر روز در انتظار آمدنت هستم ! اما با من بگو که آیا ، من نیز در روزگار آمدنت هستم؟
یه جا نوشته بود: جهنم پر از مذهبیاییه که فکر میکنن از امام و ولی فقیه شون بیشتر میفهمن!