درا رو قفل کرده بود . . . نه راه پس داشتم نه راه پیش
دویدم رفتم تو حیاط ، هرطور شده بود از دیوار رفتم بالا
یه لحظه چشمم به گنبد امام رضا خورد :)
گفتم یا امام رضا من میپرم خودت منو بگیر . .
الحمدالله سالم اومدم پایین
نفهمیدم چی شد انگار که دستمو گرفتن آروم نشستم رو زمین :)
کسی خونه نبود ، نه کسی میدیدنه کسی میدونست من کجام
رفیق چند بار گفتی امام زمانم میبینه ، از موقعیت گناه فرار کردی؟ :)