چی میشد همین سیل جمعیت بلد داد بزنن آقا بیا . .
کی قراره بفهمیم ما بدون امام زمان هیچی نیستیم؟!
کی قراره بفهمیم تا وقتی آقا نیاد همین آشه و همین کاسه؟!
کی قراره بفهمیم نمیتونیم هر غلطی دلمون خواست تو جامعه انجام بدیم بعد بگیم به توچه ؟!🚶🏻♂
آخ که چقدر غریبی امام زمان (: . .
چه انتظار عجیبی
نه کوششی نه دعایی ،
فقط نشسته ایم و گوییم خداکند که بیایی ...
اللهمعجللولیڪالفرج🌱
https://eitaa.com/sarbazhosein/3464
.
https://eitaa.com/khodsazi_zohor/3064
.
تشکر ،خوشبهسعادتتون
انشاءاللهروزیهمیشهالتماسدعا🌱
سلام مجدد ، خیلی دیر شد رفقا شرمنده
قرار بود در مورد رمز عاشقی شهید حججی حرف بزنیم
این روزا باعث شد شاید بیشتر از قبل بشناسمشون
با اینکه تقریبا همسایهایم و راهی تا مزارشون نیست
اما خواست خدا این بود قدر نعمت رو الان بدونیم :)
چقدر کم شدیم🖐🏿. .
از کم سعادتی ماست که کم تر ازقبل توفیق میشه صحبت بکنیم
اما نیتِ بااخلاص خیلی کارا میتونه بکنه
دمتون حیدری که حداقل خیلی بیشتر از ما دغدغه موثر بودنِ برا امام زمان دارید
تک خوری نکنیدا مارو هم درجریان به درد امام زمان خوردن بگذارید🌱
به نقل از مسئول یکی از هیئت های بزرگ اصفهان این داستان رو میگم '(:
ایشون فرمودن که شب اول محرم دیدم یه جوونی بعد از هیئت اومد پیش من
گفت که آقا شما مسئول هیئت هستید؟!
گفتم بله بفرمائید . .
گفت من میتونم خادم هیئت باشم؟!
گفتم بله چرا که نه
گفت فقط من دوتا شرط دارم برا خادمی
گفتم بفرما
گفت اول ، یه کاری باشه که کسی اون کار رو قبول نکنه دوم ، در معرض دید کسی نباشم .. کسی منو نبینه
گفتم خب با این شرایط دو تا کار بیشتر نیست
یکی شستن دیگ غذا یکی هم شستن دست شویی ها . . .
˼مُجـٰاهِدِ دَمِشـ♡ـق˹
شهید محسن حججی . .
مسئولیت شستن دست شویی هارو قبول کرد
خب من نمیشناختم این جوون رو غریبه بود!
نه اسمش رو گفت و نه گفت اهل کجاست . .
دوست داشت گمنام بمونه (:
مسئول هیئت گفتن که هیئت ما از روز اول محرم شروع میشه تا روز اربعین ...
یعنی چهل روز هرشب هیئت بود
میگفتن این جوون چهل شب میومد هیئت بعد هیئت دست شویی هارو میشست . .
بعدم خداحافظی میکرد و میرفت
طبق خواسته خودش مسئولیتی بود که کسی اون رو قبول نمیکرد ،
و تو دید کسی هم نبود (:
رفقا شهید حججی اهل نجفآباد اصفهان هستن ، از نجفآباد تا اصفهان تقریبا نیم ساعت ، چهل و پنج دقیقه راهه ...
یعنی ایشون چهل شب هر شب چهل و پنج دقیقه تو راه هیئت بودن
چهل و پنج دقیقه هم برگشت!
زمان کمی نیست ...
˼مُجـٰاهِدِ دَمِشـ♡ـق˹
شهید محسن حججی . .
گذشت
تا شب چهلم . .
بعد از اینکه کارش تموم شد اومد که خداحافظی بکنه
گفتم جوون خدا خیرت بده خیلی زحمت کشیدی ، اجرت با ارباب :)
فقط یه جمله گفت
گفت حاجی اینا که چیزی نیست برا امامحسین باید سَر داد . .🚶🏻♂
رفت ..
˼مُجـٰاهِدِ دَمِشـ♡ـق˹
شهید محسن حججی . .
یه روز توی خیابون بودم که یهو دیدم عه!
اینکه عکس همون جوونِ ست ...
پایینشم خیلی قشنگ نوشته شهید مدافع حرم محسن حججی :)
میگفت تازه فهمیدم چخبره . .
فهمیدم اون جوون کی بود
وچقدر خوشگل عاشق خدا بود
رفقا شهید حججی
چهل شب از نجفآباد چهل و پنج دقیقه رانندگی میکرد تا
- کسی نشناستش
- کسی اون رو نبینه
فقط بخاطر اینکه بگه آقا من میخوام فقط تو منو ببینی ..
فقط خودت
آقا اینا که چیزی نیست من چجوری بیام برات سَر بدم ؟!🚶🏻♂
جمله معروف ایشون
که میگن ،
یه کاری کن خدا عاشقت بشه
اگه خدا عاشقت شد خوب تورو خریداری میکنه رو یادتونه ؟(:
خداوکیلی ما کجاییم؟!
هرطور شده میخوایم فلانی ببینه چیکار میکنیم ، همش برا دیده شدن . .
تو هیئت مسئولیت میگیریم به جای اینکه مثل شهید حججی بگردیم که چیکار کنیم امام حسین عاشق ما بشه ... 🚶🏻♂
کم کاری نیست رفقا
چهل شب اینهمه راندگی بکنی فقط بخاطر اینکه ثابت بکنی آقا من فقط تورو میخوام
بابا من میخوام تو ببینی
دوست ندارم فلانی منو ببینه
من برا تو کار میکنم من نوکری تورو میکنم چیکار به نگاه فلانی دارم؟!