🦋⃟📸
#قرار_عاشقی
#سلام_اربابم
#حسین_جانم ❤️
هردمبہضریحبےنشانتاےماه
بستہاستدخیلقلبِمنباهرآه
عمرےستتپشهاےدلممےگوید
یـافاطمـہاشفعـےلنـاعنـدالله...
💔|↫ #صلی_علیک_یا_ابا_عبدالله
📸|#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمانم
ا┅═ঊঈ❁❀❁ঊঈ═┅ا
🌠سلام حضرت موعود ، مهدی جان
شما بازمی آیید ...
یک روز صبح ، در اوج فرمانروایی سرد و دلگیر پاییز ، در انجماد دل ها و نگاه ها و استخوان ها ، در تکرار مداوم شب های بی ستاره و خوف انگیز ... ناگاه شما می آیید ...
... شما می آیید ... پر از بهار ، آفتاب ، ستاره ، امید ، لبخند ... پر از عطر ملیح نرگس زارها ..
... به همین زودی ... به همین نزدیکی ...
❁أللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج❁
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#انچه_مجردان_باید_بدانند
❗️ازدواج با معتاد به امید تغییر دادن❗️
✅ اگه طرف مقابل شما یکی از معیارای درجۀ دو رو نداشت، ازدواج به امید تغییر، خطر چندانی نداره. چون اگه نتونستید تغییرش هم بدید، چیزی رو از دست ندادید.
ولی اگه یکی از معیارای درجه یک رو نداشت، ازدواج با او کار عاقلانهای نیست و شاید به قیمت گرونی تموم بشه.❗️
🔴 در تغییر دادن کسی، دو چیز دخالت داره: یکی قدرت «تغییر دهنده» که شما هستید و دیگری قابلیت «پذیرندۀ تغییر» که طرف مقابلتونه.
✔️ اگه شناخت شما از خودتون و طرف مقابلتون به اندازهای هست که مطمئنید قدرت تغییر دادن اون رو دارید و اون هم تغییرپذیره، در صورتی که بقیه معیارا در طرف مقابل وجود داشته باشه، میتونید دربارۀ ازدواج با اون فکر کنید.🤔
❌ خودتون رو فریب ندید. اگه معیار درجه یک شما در طرف مقابل نیست، بهتره که به امید تغییر، ازدواج نکنید.
واقعاً اطمینان به تغییر، چیزی نیست که به این راحتی به دست بیاد؛ پس شما هم تن به خطر ندید و زندگی رو بر اساس احتمالِ غیر قابل اتکا بنا نکنید.❌
📛 اگه طرف مقابلتون رو دوست ندارید و صرفاً از سرِ دلسوزی می خواید با اون ازدواج کنید، لطف کنید دل نسوزونید؛ چون زندگی مطب ترک اعتیاد نیست.
اگه با معتادی ازدواج کردید و تغییر نکرد، مجبورید که یا طلاق بگیرید و یا با مردِ معتادی زنگی کنید که پدرِ فرزندتونه و معلوم نیست فرزندی که در محیط اعتیاد بزرگ میشه چه آسیبهایی میبینه؛ پس بهتره روزۀ شک دار نگیرید.📛
🔴 این مسأله دربارۀ پسرا هم هست. بعضی از پسرا می گن: «ما میخوایم با دختری که فاسده به نیّت اصلاحِ او ازدواج کنیم».
اینا طوری حرف می زنن که گویا اطمینان به تغییر طرف مقابلشون دارن!
یه بارم فکر کنید اگه اصلاح نشد، چی؟ اون وقت شما هم یا باید طلاقش بدید یا این که بپذیرید مادرِ فرزندتون یه زنِ فاسد باشه. پس با زندگیتون بازی نکنید.⛔️
#نیمه_دیگرم
#انتخاب_همسر
#محسن_عباسی_ولدی
@mojaradan
10.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #کلیپ_تصویری
⛔️ #بدون_توقف
🔴 ما این همه از تفکرات و تنگناهای اقتصادی حرف میزنیم باید از تربیت اقتصادی هم حرف بزنیم...
📛 خطر پیری جمعیت جدی است....
🎙حجت الاسلام استاد #محسن_عباسی_ولدی
🔶🔸 موضوع: فرزندآوری و موانع آن
📺 شبکه سه سیما
@mojaradan
#چسب_دوقلو
خیالات منفی
#خیالات شما را دیگران نمیبینند!
📍اما انرژیِ خیالاتِ شما ، توسط جهان پیرامونتان، قابل درک و جذب است!
☜هرچه #خیالات شما، مثبتتر، پاکتر و خیرخواهانهتر باشد؛
✓انرژی مثبتی که از شما صادر میشود؛
💫دیگران را جذب کرده،
و برای ماندن در کنارتان مشتاق میکند.
✘خیالات منفی و بدخواهانه، صادرکنندهی انرژی منفی، و دورکنندهی دیگران از اطراف شما هستند.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم🖤
#فاطمیه 🏴
#حضرت_زهرا
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄
→→@mojaradan
┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌹#با_شهدا|شهید سید مجتبی هاشمی
✍️ صحنه دیدنی
▫️اوایـل ازدواجمـون بـود. بـرا خریـد بـا سـید مجتبـی رفتیم بازارچـه. بیـن راه بـا پدر و مادر آقا سـید برخورد کردیم سـید مجتبـی بـه محـض اینکـه پـدر و مـادرش رو دیـد، در نهایـت تواضـع و فروتنی خم شـد؛ روی زمیـن زانـو زد و پاهای والدینشو بوسـید. ایـن صحنـه برا من بسیار دیدنی بـود. آقـا سـید بـا اون هیکل تنومنـد و قامـت رشـید، در مقابـل والدینـش اینطـور فروتن بـود و احتـرام آنهـا را تـا حـد بالایـی نگـه مـیداشـت...
📚 سالنامه یاران ناب ۱۳۹۳ به نقل از همسر شهید
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄
→→@mojaradan
┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄
مجردان انقلابی
#خطبه_فدکیه (بخش اول) ✿ فدک کجاست ...؟ 📎 فدك ؛ نام يكى از دهكده هاى آباد و حاصل خيزِ نزديكِ شرق
#خطبه_فدکیه (بخش دوم)
✿ پس از شهادت پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله یکی از ترفندهای غاصبینِ خلافتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام این بود که ، دست ِعلی و فاطمه علیهماالسلام را از ثروت و دارایی کوتاه کنند ؛ چرا که حکومتِ درست ، همانگونه که نیروی نظامی میخواهد ، به پشتوانه مالی هم نیازمند است
↻♥↻
✿ در این راستا ابوبکر به راهنمایی وتوصیه ی عمر ، فدک را که مِلک حضرت زهرا سلام الله علیها بود، بدون هیچ دلیل منطقی غصب کرد و کارگران و عُمال فاطمه علیهاالسلام را از آن اخراج نمود
↻♥↻
❗️ حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در این رابطه می فرمایند↯↯
چون مردم با ابوبکر بیعت کردند و خلافت او محکم شد، ابوبکر وکیل حضرت فاطمه علیهاالسلام را از فدک خارج کرد و فدک را به تصرف خود درآورد
↻♥↻
🖇 گفتگوی حضرت فاطمه علیهاالسلام با ابوبکر ↯↯
✿ فاطمه علیهاالسلام نزد ابوبکر رفت و فرمود: « چرا وکیل مرا از فدک بیرون کردی؟ پدرم رسول خدا آنرا به امر خدا به من داده است»
ابوبکر گفت : برای این ادعایت شاهد بیاور
↻♥↻
🖇 دو شاهد حضرت زهرا سلام اللّه علیها ↯↯
✿ فاطمه زهرا علیهاالسلام اُمِّ أیْمَن را برای شهادت حاضر کرد
✿ اُمِّ أیْمَن(*) گفت: ای ابوبکر، تو را به خدا قسم میدهم آیا میدانی رسول خدا فرمودند : اُمِّ أیْمَن زنی است از اهل بهشت؟
ابوبکر گفت : بله
اُمِّ أیْمَن گفت : من شهادت میدهم که وقتی آیه « فَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّه» آیه ۳۸ سوره روم نازل شد ، رسول خدا صلی الله علیه وآله فدک را به امر خداوند به فاطمه علیهاالسلام داد
↻♥↻
🖇 امیرالمومنین علیه السلام هم آمد و همان شهادت را داد
✿ ابوبکر که چاره ای نمی دید چیزی نوشت و به فاطمه علیهاالسلام داد . در این هنگام عمر داخل شد و گفت این نوشته چیست؟
ابوبکر گفت فاطمه ادعا میکند که فدک را رسول خدا ص به او داده است
• اُمِّ أیْمَن و علی علیه السلام هم به آن شهادت دادند ، من هم این نوشته را نوشتم
• عمر آن نوشته را گرفت و به آن آب دهان انداخت و پاره اش کرد و حضرت فاطمه علیهاالسلام گریه کنان از نزد آنها خارج شد .۱
↻♥↻
✿ در روایت دیگری در بحارالانوار آمده است که ، وقتی عمر خواست نامه را به زور از حضرت فاطمه سلام اللّه علیها بگیرد ، به صورت او سیلی نواخت سپس نامه را پاره کرد .۲
❗️(*) : بَرَکة دختر ثعلبة بن عمرو، مشهور به اُمِّ أیْمَن از زنان صحابی، آزاد شده پیامبر و مادر اسامه بن زید
امِّ أیْمَن به همراه امام علی علیه السلام تنها کسانی بودند که پس از درگذشت پیامبر و غصب فدک از سوی ابوبکر، شهادت دادند که پیامبر ، فدک را به فاطمه بخشیده است.
پیامبر او را از زنان بهشتی معرفی کرده است. او درجنگ احد و خیبر حضور داشت.
📚بحارالانوار ج 29 ص127 .۱
📚بحارالانوار جلد 29 صفحه 192 .۲
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄
→→@mojaradan
┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•°~🥀✨
منچهکاریبهخوشےهایبقیهدارم
چشمبارانےوپراشکخودمراعِشْقاسٺ
هرکَسیفکرکسیباشدومنفکرزهرا
مجلسِروضہمادرِخودمراعِشقاسٺ..♥️
#حضرتمآدر🕯
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄
→→@mojaradan
┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄
مجردان انقلابی
#رمان_واقعی_عاشقانه_مذهبی💑 #رمان_اینک_شوکران 📚 #قسمت_چهل_وهشتم🎬 دیگه نمیتونستم تظاهر کنم. از اون
#رمان_واقعی_عاشقانه_مذهبی
#رمان_اینک_شوکران 📚
#قسمت_چهل_نهم🎬
من خودخواه شده بودم.
منوچهر رو براي خودم نگه داشته بودم.
حاضر شده بودم بدترین دردا رو بکشه، ولی بمونه....
دستم رو بالا آوردم و گفتم: "خدایا، من راضی ام به رضای خودت. دلم نمیخواد منوچهر بیشتر از این عذاب بکشه"
منوچهر لبخند زد و تشکر کرد....
دهنش خشک شده بود. آب ریختم دهنش. نتونست قورت بده. آب از گوشه ي لبش ریخت بیرون. اما «یاحسین» قشنگی گفت...
به فهیمه و محسن گفتم وسایلش رو جمع کنن و ببرن پایین...
میخواستن منوچهر رو ببرن سی سی یو...
از سر تا نوك انگشتای پاش رو بوسیدم....
برانکارد آوردن..
با محسن دست بردیم زیر کمرش، علی پاهاشو گرفت و نادر شونه هاش رو.
از تخت که بلندش کردیم کمرش زیر دستم لرزید...
منوچهر دعا کرده بود آخرین لحظه روي تخت بیمارستان نباشه....
《او را بردند....
از در که وارد شد، منوچهر را دید. چشمهاش رابست. گفت: "تو را همه جوره دیده ام. همه را طاقت داشتم. چون عاشق روحت بودم، ولی دیگر نمیتوانم این جسم را ببینم"
صورت به صورتش گذاشت و گریه کرد. سر تا پاش را بوسید. با گوشه ي روسري صورت منوچهر را پاك کرد و آمد بیرون.
دلش بوي خاك می خواست. دراز کشید توی پیاده رو و صورتش را گذاشت لب باغچه ي کنار جوي آب. علی ریز بغلش را گرفت، بلندش کرد و رفتند خانه. تنها بر می گشت. چه قدر راه طولانی بود. احساس می کرد منوچهر خانه منتظر است. اما نبود. هدي آمد بیرون. گفت: "بابا رفت؟" و سه تایی هم را بغل کردند و گریه کردند ....》
#ادامه_دارد...
📖به روایت همسر شهید منوچهر مدق
✍نویسنده:مریم برادران
@mojaradan