🔻افکار
😐اینکه ما در شرایط مختلف چه فکری داریم و چقدر امکان مدیریتش را داریم⁉️
🤔چگونه افکار زشت را از خود دور کنیم ❓
😕در تنها شدن ها می توانیم فکرهای مختلفی داشته باشیم:
☹️الان وقت انجام خودادضایی هست.
🙁الان وقت دیدن فیلم هست.
الان وقت ……..
😌یا اینکه الان وقت بازی کامپیوتری با صدای بلند هست.
😎الان وقت دیدن فیلم های آموزشی ترک هست.
👌الان وقت تمیز کردن خونه و کمک به پدر و مادرم هست.
الان وقت …….…
✅پس این افکار هم تا حد زیادی دست ماست که با توجه به تعداد و تنوع زیاد آن و دخیل بودن افکار ناخودآگاه، به این مورد ۵۰ الی ۱۰۰ درصد قابلیت کنترل می دهیم.
#ترک_خودارضایی
@mojaradan
۲۵ اسفند ۱۴۰۰
6.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••|👏🏻🎁|••
🌸🍃عید آمد و من خانه تکانی کردم...
🌸🍃از دل همه را تکانده ام الا تو...
#العجل_دلیل_زندگیم...
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج...
#اوخواهدآمداگربخواهیم...
🐣•••|↫ #ولـــآدتــــے
🎊•••|↫ #اوخواهدآمد...
@mojaradan
۲۵ اسفند ۱۴۰۰
۲۵ اسفند ۱۴۰۰
مجردان انقلابی
#مکیال_المکارم 🔴مطالعه کتاب شریف مکیال المکارم؛ کتابی که به سفارش امام زمان ارواحنافداه نوشته شد .
#مکیال_المکارم
🔴شناخت امام زمان ارواحنافداه....
📍قسمت هشتم:
✅ قسمتی از حقوق آن حضرت نسبت به بندگان:
💠حق منعم بر متنعم؛ و حق واسطه نعمت
✨در روایتی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله آمده که:
هر آنکه نسبت به شما کار نیکی انجام داد، به او پاداش دهید، اگر نمی توانستید برای او دعا کنید تا اطمینان یابید که کار نیک آن شخص را جبران کرده اید.
و این دو حق برای مولایمان حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه جمع شده است، زیرا که تمام استفاده هایی که به مردم می رسد به برکت وجود امام آن زمان است.
در زیارت جامعه درباره امامان می خوانیم:
💥 واولیاء النعم
💠 حق پدر بر فرزند
شیعیان از گل خاندان وحی آفریده شده اند، همانطوری که فرزند از پدر بوجود می آید.
در کتاب کافی از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند:
▫️الامام، الانیس الرفیق والوالدالشفیق
▫️امام، همدم همراه و پدر مهربان است.
از پیغمبر صلی الله و علیه و آله فرمودند: من و علی دو پدر این امت هستیم.
📚منبع: مکیال المکارم
▫️مامعتقدیم که عشق سرخواهد زد
▫️برپشت ستم کسی تبرخواهد زد
▫️آخرشب سردِ ماسحرمی گردد
▫️مهدی به میان شیعه برمی گردد
📍با مرور کتاب مکیالالمکارم با ما همراهباشید.
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
#کلاس_مهدویت
✨ 💚 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج🤲 💚💫
@mojaradan ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
۲۵ اسفند ۱۴۰۰
4_5945010726585238228.mp3
7.59M
#شعبان_و_آشتی_کنان_۷
میدونی چندماهه منتظرم
بیای روبروم بشینی
یه دل سیر،باهام حرف بزنی؟
شعبان که میشه؛
چشم انتظاری منم بیشتر میشه
آخه شعبان،ماه آشتی کنونه!
بنده ی من؛میای آشتی؟
#استاد_شجاعی 🎤
♡اللـ℘ـم؏ـجللولیڪالفـࢪج♡
ʝơıŋ➘
『♡◉@mojaradan
۲۵ اسفند ۱۴۰۰
مجردان انقلابی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تواب💗 #پارت۹۷ _سلام وای بازم صدای آروم و با حجب حیای دختر حاجی بود. تپش.های بی حجب ح
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#تواب💗
#پارت۹۸
بالاخره رسیدیم
چون ماشین حاجی کناری وایستاد و دختر حاجی و روجا هم پیاده شدند منم به طبع از اونا پیاده شدم.
دختر حاجی کیف بزرگی رو از صندلی عقب ماشین برداشت و دست روجا رو گرفت به طرف ساختمانی رفتن که تابلوی اون واضح دیده نمیشد کمی جلو تر رفتم و با دیدن اسم تابلو ازتعجب بازمونده بود فقط نگاه میکردم.
<آسایشگاه جانبازان ثارالله >
یعنی ما امشب اینجامهمانیم ؟
درورودی باز شدو چند نفری به استقبالمون.اومدن و با کمک هم ظرفهای غذارو به داخل بردیم.
حیاط بزرگ و سر سبزی که نو چراغانیه داخل درختان به این حیاط جلوه خاصی داده بود .
به سالن بزرگی رفتیم که تعداد زیادی از مردهای خوش رو به استقبالمون امدند.
تعدادی رو ویلچر بودند و تعدادی با ماسک نفس می کشیدند و تعداد دیگری فقط روی تخت به ما لبخند زدند.
من که شوکه و متعجب از حضور در این مکان
شده بودم فقط و فقط به نگاه متعجب مودراطراف.سالن.می.چرخوندم
من و نازنین فکر میکردیم قرار هست با چه رئیس ومسئولی ملاقات داشته باشیم یا مثلا دوستای دایی چه نفوذی هایی هستند ولی حالا...
حس کسی رو داشته که انگار بازیچه شده...
متنفر از کسانی تلاش بر گشتن دایی داشتن
#ڪپۍباذکرصلواتهدیہبہشھیدمجیدبندرۍ
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
۲۵ اسفند ۱۴۰۰
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗تواب💗
#پارت۹۹
صدای روجا منو از عالم.
متعجبم که درآن غرق بودم بیرون کشید.
_عمو خوشگل شدم؟
نگاهش کردمو...
نگاهش کردم دلم نمیخواست چشم بردارم ازش بس که این دختر شیرین زبون بودو خوشکل وااای الان هم با این لباس دکتری و گوشی به گوش و آمپول به دست دیگه عزیز تر تودل برو تر از همیشه شده بود.
رو دوزانو روبه روش نشستم
_عموجون تو خوشگل که بودی...
ولی الان معرکه شدی
راستی خانم دکتر...
وروجک.پرید.وسط.حرفمو.گفت:
_عمو من مثل مامانم پرستارم دکتر نیستم !
_ببخشید خانم پرستار من چند.وقتی.هس این طرف سینه ام بدجوری درد میکنه میشه معاینه کنید؟
همون طور که گوشی اسباب بازیشو روی قلبم قرارمیداد گفت:
_اره فقط بگید ببینم از کی درد داری عمو؟
دستم رو گذاشتم رو قلبم و گفتم:
_خانم پرستار یه مدتی هست وقتی یکی رو میبینم بدجور خودشو.میکوبه.به.سینه.ام...
اصلا انگاری جاش تنگ شده!
روجا با جدیت با اون.چشمهای.خوشکلش نگاهم میکرد و به حرفام گوش میکرد
_دیگه براتون بگم که اون دختر خانم خیلی مهربون و چشمای قشنگی هم داره تازه نقاشی های خیلی تروتمیزی هم می کشه من نمایشش رو هم دیدم کارش حرف نداره تو مسجد هم وقتی چادر پوشیده بود...
آااخ
آخ دیگه نگم برات...
با هر کلمه ام.لبخندش روی لبش بیشتر میشد وقتی گفتم:
آروم سرمو بردم نزدیکش.گفتم:
ببین
_بین خودمون باشه خانم پرستار اسمش روجا خانمه
باخنده گفت:
_عَموووووو
_جون عمو شیرین زبون
#ڪپۍباذکرصلواتهدیہبہشھیدمجیدبندرۍ
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
۲۵ اسفند ۱۴۰۰
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#تواب💗
#پارت۱۰۰
وقتی.سرمو.بلند.کردم
دختر حاجی رو با شکل و شمایلی جدید دیدم
دست کش و روپوش و ماسکی که زده بود با دوتا پرستار دیگه مشغول چک کردن تمام جانبازان بود.
انگاری همه رو می شناخت که باهمه بامهربونی.وصمیمی حرف میزد و باهاشون احوالپرسی میکرد.
حاجی با دست اشاره ای بهم کرد و گفت:
_آقا محمد چرا اونجاوایستادی بیا ؛ بیا تا به دوستام معرفیت کنم
با لبخند خودمو رسوندم کنار حاجی
منو به دوستشون معرفی کرد که فقط شرمنده سرپایین انداختم.
بیشتر مردهایی که اونجا بودن از همرزم های دوران جنگ بودند و با هم.کلی خاطره تعریف میکردندو با لذت ازاون روزها میگفتند
روزهایی که برای من مجهول بود و با گوش دادن به خاطره هاشون و سختی هایی که برای این مرز و آبو خاک ناموس کشیده بودند
جان میگرفت.
از غم عزیزانی میگفتنند که کنار هم جنگیده بودند از قمقمه ی آبی که با نهایت تشنگی ولی باز بهم تعارف میکردند
از روزهایی که در کانال مونده بودند و از نبود آذوقه روزه میگرفتند و به هم دلگرمی میدادن
از جنگ نا برابری که در اون زمان عرصه رو براشون تنگ کرده بود و با افتخار از ایستادگی هایی دوستانشون حرف میزدند .
اینقدر حرفهاشون برام جدید جالب بود که فقط در حد پلک برهم زدنی مکث داشتم وبقبه رو همه با جان و دل فقط گوش میکردم.
جالب بود با این همه درد ورنجی که داشتند بازهم لبخند روی لبشون محو نمیشد.
#ڪپۍباذکرصلواتهدیہبہشھیدمجیدبندرۍ
@mojaradan
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
۲۵ اسفند ۱۴۰۰
۲۵ اسفند ۱۴۰۰
1_1041783159.mp3
11.03M
「 𝓗𝓪𝓭𝓲𝓼 𝓢𝓽𝓸𝓻𝔂 」
-
#ارتباط_موفق ۹
حتماً انسانها میفهمند، حتی اگر تو نقش بازی کنی ؛
۱ـ زمانهاییکه ؛
موفق میشوند و تو حسادت میکنی!
۲ـ زمانهاییکه ؛
گرفتار میشوند و تو در درونت خوشحال میشوی!
۳ـ زمانهاییکه ؛
در سختیها میتوانی کمکشان کنی، اما همهی توانت را بکار نمیگیری!
۴ـ زمانهایی که ؛
به مقامی میرسی و نگاهت به دیگران، تغییر میکند!
⬅️ و حتماً از تو دور خواهند شد!
#شبتون_رضایی
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ•●•ـــــــــــ ـ ـ ـ ـ
𝓶𝔂 𝓬𝓱𝓷𝓵 ↷
🦢•¦➺@mojaradan
۲۵ اسفند ۱۴۰۰