eitaa logo
مجردان انقلابی
14.1هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mojaradan_bott متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 t.me/mojaradan 👈آدرس تلگرام sapp.ir/mojaradan 👈آدرس سروش eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️این خانم دخترش را از ایران برده خارج پیش امیر تتلو فاسد که فقط ی بار بغلش کنه.. ▪️اونوقت انتظار دارید این ها بفهمند بهانه است ☀️ •⋮❥|🖤𝒋𝒐𝒊𝒏⃟   ⇣ @mojaradan
حق😂 نه اعتراض بلدید و نه عرضه دارید 😃 💔 😭 •⋮❥|🖤𝒋𝒐𝒊𝒏⃟   ⇣ @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجردان انقلابی
••|🌼💛|•• #آقای‌طلبه‌_و‌_خانم‌خبرنگار #پارت_چهل_چهار امروز روز آخریه که محمد کنارمه. امشب ساعت هشت
••|🌼💛|•• کم کم همه درختا داشتن به استقبال پاییزی میرفتن که از پنج روز دیگه شروع میشد. هوا اسلا گرفته و پاییزی شده بود نمیدونم چرا... با محمد پیاده رفته بودیم تا کوه های صاحب الزمان و اونجا از بالای یکی از کوه ها پایین و نگاه میکردیم. محمد دستشو دور شونم انداخته بود و با گوشی آهنگ لشگر فرشتگان حامد رو گذاشته بود. محمد: میدونستی فائزه از وقتی حامد این آهنگ رو خوند هر دفه که گوشش میدادم یاد تو می افتادم. _یعنی بقیه آهنگاشو گوش میدادی یاد من نمیوفتادی. محمد: خانوم گل من با گوش دادن هر آهنگی از حامد یاد تو میوفتم ولی لشگر فرشتگان بیشتر. نمیدونستم چیزی که میخوام رو باید به زبون بیارم یا نه... اما دلمو به دریا زدم و صداش زدم. _محمد. محمد:جان محمد _تو صدات خیلی شبیه حامد زمانیه... میشه همین آهنگشو بخونی... میخوام ببینم فقط صدای صحبت کردنت مثل اونه یا صدای آهنگ خوندنتم همونجوره... محمد: من که بلد نیستم اهنگ بخونم. همه تمنا و خواهشمو گذاشتم تو صدام و صداش زدم. _محمد. محمد منو بیشتر به خودش فشار داد و صدای آهنگو تا آخرین اندازه کم کرد و شروع کرد به خوندن... و هر چه که بیشتر پیش میرفت بیشتر یقین میاوردم که صداش عین حامد زمانیه. *وقتی که میوفته به پر سرخ رو نبض یه خاک آسمونی یعنی که میشه فرشته باشی با بال و پرت رجز بخونی یعنی میشه پا به پای یاسر از حق بگی و سمیه باشی یا فاطمه ای بگی و بی ترس پای هدف علی فدا شی چون آسیه میشه آسمون شد فرعون و میشه تو کاخ لرزوند چون ام وهب میون میدون تنها میشه یک سپاه و ترسوند ای ماه به خون نشسته برخیز فریاد بزن که زن شکوهه این رود زلال زندگی هم وقتش برسه خودش یه کوهه میشه که تو راه شام بود و فریاد کشید و گفت خورشید میشه که با دست بسه حتی تومار سیاه مکرو پیچید خون یه فرشته روی چادر پررنگ تر از تموم خوناس لیلای جزیره های مجنون سردار سپاه آسموناس ای ماه به خون نشسته برخیز فریاد بزن که زن شکوهه این رود زلال زندگی هم وقتش برسه خودش یه کوهه از دامن تو چه پهلوونا عطر سفر خدا گرفتن مردای علم به دست میدون از نور دل تو پا گرفتن با هفت هزار قلب عاشق در لشگری از فرشتگانی پرپر شدی ای پر بگیری رفتی که تا ابد بمانی* وقتی که آهنگ و خوند و تموم شد با تمام ذوق و شوق _محمد.... ممنون... ممنون محمد آرم تو گوشم گفت: قابل تورو نداشت... تو کافیه فقط اراده کنی... من برای تو هرکاری میکنم فائزه ی من... 💛•••|↫ @mojaradan
••|🌼💛|•• تا ساعت هفت شب با محمد پیاده همه خیابونای کرمان رو قدم زدیم. هر لحظه که عقربه های ساعت به هشت شب نزدیک تر میشد احساس میکردم قلبم فشورده میشه... نمیدونم چرا ولی یه حس بدی به قلبم رخنه کرده بود... *الا به ذکرالله تطمئن القلوب* رو باز ها توی دلم تکرار کردم احساس آرامش بیشتری پیدا کردم. _محمد محمد: جان محمد _میشه لبخند بزنی محمد متعجب نگام کرد محمد: واسه چی؟ _میخوام از لبخندت عکس بگیرم محمد با خنده گفت: آخه دختر لبخند منم عکس گرفتن داره؟ نفس عمیقی کشیدم و از ته دل گفتم: لبخند تو برام درست عین یه سیب بهشتیه... بعد شنیدن حرفام یه لبخند قشنگ روی مینای لبش نقش بست که من اون لبخندو با دنیا عوض نمیکردم. دوربین فلش زد یک بار... دو بار... سه بار... و من از لبخند محمدم عکس گرفتم تا روزایی که نیست با نگاه کردن به لبخندش آرامش بگیرم. ساعت هفت و نیم شب رو نشون میداد و رسیده بودیم در خونه ما... ماشین محمد اینام در خونه پارک بود... این یعنی مامان باباشم برای خداحافظی اومدن... دوباره ترس... دوباره دلشوره... دوباره یه حس غریب... در رو باز کردیم و رفتیم داخل همه روی حیاط بودن و مشغول رو بوسی و خداحافظی... حالم دگرگون شده بود... حالم خوش نبود... مامان محمد بغلم کرد و سرد منو بوسید... میتونستم فرق بین محبت واقعی و مصنوعی رو تشخیص بدم... ولی من واقعا دوسش داشتم... از ته قلبم... مگه میشه کسی که مادر محمد هست رو دوس نداشت... باباش منو پدرانه بغل کرد و پیشونی مو بوسید... حالا وقت خداحافظی با زندگیم بود... چجوری باهاش خداحافظی کنم خدایا... تو خودت میدونی عین جون دادن سخته برام... بی توجه به چشمایی که بهمون دوخته شده بود محمد منو بغل کرد... سرم روی سینه اش بود و اشکام پیراهنشو خیس کرده بود... دیگه بخاطر گریه دعوام نکرد... مطمئنم حال اونم مثل من خرابه.... روی سرمو بوسید و منم سینه ی اونو... منو از خودش جدا کرد و جلوی پام زانو زد... گوشه چادرمو توی دست گرفت و بوسید... و بعدم به سرعت بیرون رفت... همه متعجب بودن و من فقط گریه میکردم... با دو توی اتاق رفتم و خودمو روی تخت انداختم و تا جایی که میتونستم گریه کردم... وقتی سرمو بلند کردم ساعت نه و نیم بود و من هنوز چشمام خیس بود... جانمازمو پهن کردم تا نماز بخونم... حرف زدن با خدا الان تنها چیزی بود که آرومم میکرد... 💛•••|↫ @mojaradan
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیاهی‌ها خدانگهدار خدا حافظ لباس مشکی و پرچم حسین جانم😭 ▪️ @mojaradan
🌺💚 ازقیل و قالِ هر دو جهانم رها، حسین! شادم که مبتلای غمم با شما حسین! ازمن دو ماه نوکری ام را قبول کن نوکر دلش خوش است به این گریه ها حسین 🥀 ❤️ 💔 ▪️ عزادار؎هاتون قبولツ🚶🏻‍♂ حلول ماه مبارک🌸 @mojaradan
بلند شدن از ۶۰ کیلومتری شهر اومدن با چوباشون، هرچی نیروی انتظامی میگه بابا اینا رفتن خونه‌هاشون و به شما نیازی نیست بازم نمیرن اینا میشن زهیرهای اباعبدالله :) ↻تاشهــ♥ــادتـ... ❤️ ❥︎┈ @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯🥀🍂 🥀 پایان ماه روضه شده، غم گرفته‌ام هیئت تمـام گشتـه و ماتم گرفته‌ام بعداز دو ماه‌گرفت صداهای ذاکران تازه دلم شکستـه شـده دم گرفته‌ام بعدازدوماه‌که‌درمطبت‌هستم‌ای‌طبیب از درد عشـق گفتـم و مرهـم گرفتـه‌ام مرهـم برای درد دلم اشکِ روضه بود این گونه بوده، اشک دمادم گرفته‌ام شب‌ها چقدر گم شده‌ام بین کوچه‌ها وقتی سراغ هیئت و پرچم گرفته‌ام از مادرت بپرس، نوکریم را قبول کرد؟ آیا بـرات کــرب و بــلا هـم گـرفتــه‌ام؟ افسوس می‌خورم که ز خیرات سفره‌ات از دسـت مـهــر مـادرتــان کـم گـرفـتـه‌ام دلتنگ می‌شوم به خدا بر محرّمت خرده مَگیریم ز چه ماتم گرفته‌ام ای روضه خوان ادامه بده اشک و آه را شعـر وداع نه ... شـور محـرّم گرفتـه‌ام •🏴🖤• من‌نمیتونم دل‌بِڪنم ازپیرهنِ‌مشڪیم... 😭 ...💔 @mojaradan 🥀 🕯🥀🍂
31.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰اشراف کامل نیروهای امنیتی به آشوبگران و اغتشاشگران 🔷برای آن که بدانید عوامل آشوبگر در تور اطلاعاتی اند و عاقبت اغتشاش و برهم زدن نظم و امنیت عمومی جامعه دستگیری است، حتما این کلیپ را مشاهده کنید. ♦️زمان مماشات به پایان رسیده است. همه کسانی که به هر میزان به اموال عمومی، مال، جان و ناموس مردم تعرض کرده اند را به دست قانون خواهیم سپرد. ❌شما هم در صورتی که هر گونه اخبار و اطلاعاتی اعم از عکس‌، فیلم‌، مشخصات فردی و ... از اغتشاشگران در اختیار دارید، برای ما به آیدی @setadee114 ارسال کنید. @nabardema
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا