eitaa logo
مجردان انقلابی
13.9هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mahfel_adm متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 آدرس محفل 🤝 eitaa.com/rashidianamir eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
سلاااااااااااممممم آدمین جان کجایید؟؟خوبید؟؟؟؟😳😳😳😳 رمان نیست،شما نیستین،قضیه چیه؟؟😒خبریه؟؟😏😏😏 بگید ایندفه هم هدیه ای در راه است😎😎😈 ❤️ سلام. پارت رمان نمیذارید؟ رمان چیشد؟!؟! ❤️ واقعا متاسفم میدونید همه منتظر رمان هستن و اینجوری از وقتش میگذره آزاذ و اذیته و حق الناس هست ❤️ سلام ادمین جان دل مارو آب نکن دیگه میخوای سهمیه ی پارت داستان امشب رو برامون بیشتر بزاری و هممونو شرمنده خوشحال کنی بزار دیگه گلم ❤️ بابت پارت هدیه ممممممممنوووووووون📢📢📢 همبشه از اینکارا کن آدمین جون😎😎😎👏👏👏 ❤️ توزو خدا این رمان رو کامل بذارید ❤️ میشه بگید چطوری میتونیم دعوت کنیم دوستامون رو؟؟ با یه پیام از کانال که براشون بفرستیم بزنن رو کلمه مجردان ،وارد میشن بعدشم پیوستن؟ سلام ببخشید 🙈من کلا جمعه ها کلا سرم شلوغ هست .و نتونستم. سر وقت به کانال برسم عذرخواهی میکنم 🌹 خب بهتون هدیه میدم . به شرطی که شما هم کمکم کنیذ تا کانال به ۱۸k برسیم . یک کادو خوب از ادمین جانتون میگیرید اگه کانال به ۱۸kشدیم منتظر سورپرایز ادمین جانتون باشید . شرمنده و عذرخواهی بنده را بپذیرید من ربپورت هستم پی وی نمیتونم پاسختون بدم . فردا ان شاء الله بنر کانال مجردان انقلابی در کانال قرار میدم .از طریق بنر دوستان به کانالتون دعوت کنید .•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بگرد نگاه کن پارت244 آن مرد جوان امیرزاده بود. او این جا چه کار می‌کرد؟ آن ها به طرف انتهای حیاط رفتند و من با نگاهم دنبالشان می‌کردم که دیدم امیرزاده برگشت و به آن دو مرد حرفی زد و آن دو مرد دست هایش را گرفتند و به زور با خودشان بردند. با دیدن این صحنه استرس تمام وجودم را گرفت و به آن طرف شروع به دویدن کردم. هلما و نامزدش که هنوز در بین جمعیت بودند با دیدن من به طرفم دویدند و چون جلوتر از من بودند خیلی زود به من رسیدند. جمعیت هنوز چشم‌هایشان بسته بود و در حال خالی کردن ذهنشان بودند. هلما دستم را گرفت. –کجا؟ با بغض گفتم: –امیرزاده رو کجا بردن؟ اونا کی هستن؟ چیکارش دارن؟ نامزد هلما پرسید: –اینه نامزدش؟! هلما سرش را به علامت مثبت تکان داد. بعد رو به من گفت: –تو نمی خوای بری پیش نامزدت؟ با دهان باز نگاهش کردم. نمی‌دانستم باید چه بگویم. از او می‌ترسیدم. برای همین از روی اضطراب پرسیدم: –ساره رو کجا بردی؟ به اولین صف جمعیت اشاره کرد. –اون جا نشسته، تو نمی خواد نگران اون باشی. حالش خوبه. بعد جلو آمد و دستش را به طرفم دراز کرد. –دست به من نزنید. هلما جلو آمد و دستم را گرفت و با تمسخر گفت: –مگه نمی خوای بری پیشش؟ احتمالا از دیدنت کلی ذوق می کنه. به قول نامزدت این جا محیطش برات ضرر داره عزیزم. نامزد هلما سرش را کج کرد و با لحن مسخره‌ای رو به هلما گفت: –اِ، پس اینم از اون دختر حرف گوش‌نکنای چموشه، درست مثل خودت. بیچاره شوهرش مثل این که از زن شانس نداره. هلما از این حرف خوشش نیامد و جدی گفت: –نه بابا، اینم مثل اون نامزدش جزوه دسته‌ی سوپر داناها‌س*، از هلما پرسیدم: –چرا اونو بردین؟ نیم نگاهی خرجم کرد. –اگه نمی بردیم که خود ما رو می بردن. بعد برگشت و به کسی که پشت میکروفن بود اشاره‌ای کرد. او هم رو به جمعیت گفت: –دوستان برای امروز کافیه، باز بدخواهان ما یه مشکلی پیش اوردن که زودتر باید این جا رو تخلیه کنیم. در لحظه ولوله‌ای در جمعیت به وجود آمد و همه به طرف درب خروج حمله بردند. پرسیدم: –امیرزاده کجاست؟ ما هم باید بریم. هلما گفت: –بیا بریم بهت نشون بدم. دقیقا نمی‌دانستم چه کار کنم، بروم یا بمانم. هلما محکم دستم را گرفته بود و پشت سرش می‌کشید. فاصله‌مان از جمعیت زیاد شد. هر قدم که پیش می‌رفتیم تپش‌های قلبم بیشتر میشد، به هیچ کدامشان اعتماد نداشتم. در انتهای حیاط، پشت چند درخت به هم تنیده، زیرزمینی بود که در انتهای پله‌هایش یک در بود. بالای پله‌ها که ایستادیم دیگر طاقت نیاوردم و داد زدم. –من نمیام، شماها دروغ می گید. من رو کجا می‌برید؟ هلما با عصبانیت گفت: –آخه تو به چه درد ما می خوری؟ از ترسم از جایم تکان نخوردم و گفتم: –من می خوام برگردم، اصلا میرم بیرون با شمام کاری ندارم. انگار ندیدمتون، بعد برگشتم که بروم. نامزد هلما جلویم را گرفت و دندان هایش را نشانم داد. –نترس، فقط چندتا پله بری پایین اون نامزد فضولت رو می‌بینی. من از او می‌ترسیدم و نمی‌خواستم باورش کنم. به سمت دیگری خواستم فرار کنم که هلما از پشت لباسم را گرفت و کشید. –میگم علی اینجاس، بیا بریم. از نظر اندازه‌ی جثه تقریبا یک اندازه بودیم ولی او چنان زوری داشت که یک لحظه مبهوت ماندم. –ولم کن، می خوام برم. کشان کشان از پله‌ها سرازیر شدیم. یکی از آن مردهای تنومند که از ابتدا آن جا بود زودتر خودش را به در رساند. هلما اشاره‌ای به آن مرد کرد. او در را باز کرد و از هلما پرسید: –کیفش رو بگیرم؟ هلما خودش کیفم را به زور گرفت و موبایلم را از داخلش درآورد و بعد به طرف صورتم پرت کرد. –برو گمشو اونم نامزد عتیقه ت. وقتی به طرف اتاق برگشتم امیرزاده را دیدم که وسط اتاق ایستاده است. همان لحظه قلبم آرام شد. وجودش برایم کافی بود. دیگر اهمیتی نداشت که در دست این ها اسیر هستم. امیرزاده با دیدن من چشم‌هایش گرد شد و با دهان باز نگاهش را بین ما چرخاند بعد جوری نگاهم کرد که از خجالت دلم می‌خواست زمین دهن باز کند و مرا ببلعد. هلما پوزخندی زد و رو به امیرزاده گفت: خ لیلافتحی‌پور ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *سوپر دانا: در این گروهها مردم به سه دسته تقسیم می‌شوند. مردم عادی: که هر چه بگویی قبول میکنند. مردم دانا: که بعد از سوال پرسیدن حرفها را قبول میکنند. مردم سوپر دانا: که تا تحیق نکنند و با دلیل و برهان برایشان ثابت نشود چیزی را قبول نمیکنند... .•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´
8.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 🖤 ✌️ ♥️ ♦️اتفاقی عجیب در تیک‌تاک؛ چالش «سلام یا مهدی» برای آزادی فلسطین 🔹در چالشی عجیب و خودجوش، کاربران تیک‌تاک از همه‌ی جهان مثل روسیه، افریقا، کره‌ی جنوبی، امریکا، انگلیس، فرانسه، سوییس، تاجیکستان و قزاقستان و ازبکستان، کشورهای عربی و صدها کشور دیگه، با ماسک پرچم فلسطین، سرود «سلام یا مهدی» یا همون سلام فرمانده‌ی عربی رو با احترام نظامی به حجت خدا زمزمه می‌کنند... 💯 میدونید...حتی اگر این چالش؛ یک چالش دروغین و خیالی هم میبود؛ ما باز از دیدنش اشک شوق میریختیم...:))) آخه تو روایات ما اومده؛ وقتی که آقای ما؛ مولا امام مهدی ظهور میکنند؛ نامشون برای مردم جهان ناشناخته نخواهد بود...🙃:) ای وعده داده شده راستگو...کجایی !؟💔 .•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••|😥🐾|•• 🔵پناه بردن کودکی تنها در تاریکی شب زیر درخت بعد از بمباران امید غریبان تنها کجایی؟😭 🍁•••|↫ .•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´
❌ پوستر تأمل برانگیز سایت رهبر انقلاب .•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 ✋🏻 تب فراق‌ تو... بیچاره‌ کرده‌‌ دنیا را‌، بدون‌ تو به‌ دل‌ ما‌ قرار، بی معناست🥀 .•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´
آورده صبا ازگذرٺ عطرخدا را تاروزے مانیز ڪند ڪرب‌وبلارا انگارڪه فهمیده نسیم‌سحرے باز صبح‌اسٺ ودلم لڪ زده ایوان‌طلا را ‌‌‌‎‌‌ .•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«💚🕊»↴ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سَلامٌ عَلَی آلِ یس سلام پدر مهربانم🖐🏼🌱 شما نـقطه‌ی پایانِ اضـطرابِ یه عالمی آقایِ غایـب از نظرِ نشـسته بَـر دل ..♥️!' ‌‌❝ -'أَينَ‌صٰاحِبَنٰا ؟! ' -'أللّٰهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِکَ‌الفـَرَج..🤲🏼 ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ .•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´
⁉️می‌شه لطفاً ملاک‌های منطقی برا انتخاب همسر یا همون «معیارهای درجه یک» رو معرفی کنید؟💯 4⃣ داشتن شخصیت مستقل 🔸 مردی که نتونه تو زندگیش به صورت مستقل تصمیم بگیره ناقصه. مردایی که تو تصمیم‌گیری‌ها جسارت لازم رو ندارن و چشم به دهن بقیه دوختن تا اونا براشون تعیین تکلیف کنن، نمی‌تونن نقطه‌ی اتکای محکمی برا خونواده‌هاشون باشن.😔 2⃣ حفظ حریم با نامحرم 🔸 مرد قابل اعتماد، تو ارتباط با نامحرم، هرزه عمل نمی‌کنه. خیلی از مشکلات زن و شوهر، از وقتی شروع می‌شه که نگاه مرد از حرام پر شده و دیگه نمی‌تونه به همسرش دل خوش کنه.😢 ♨️ اگه محدوده‌ی نگاه تو گذشته، نگاه به زنای تو کوچه و خیابون بود، امروز محدوده‌ی نگاه فراتر از این رفته و به عکس و فیلم هم _ با این دامنه‌ای که تو رسانه وجود داره _ رسیده. 🤦‍♀ 5⃣ داشتن ملاک مشخصی برا زندگی 🔸 بعضیا به قول قدیمی‌ها «حزب باد» هستن. باد به هر سمتی که بره، اونا هم به همون سمت می‌رن؛ بدون اینکه ملاک مشخصی برا زندگی داشته باشن. زندگی با این افراد، خیلی سخته.😬 ادامه دارد... .•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´
29.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۳_۱🎭 سریال: 🏅 : اجتماعی / درام ۶-۳ ‌ .•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´