مجردان انقلابی
#داستان_شب بهشتِ عمران🌾 ⚜قسمت دوم⚜ طبق زردآلو های خشک شده روی دستم بدجور قلقلکم میداد. همینطور ک
#داستان_شب
بهشتِ عمران 🌾
⚜قسمت سوم⚜
با دیدن انباری یاد خاطرات تلخ کودکی افتادم. زمانیکه یاسرو گلی نرگس جلوی آقا راپرت منو میدادند و واسه من دسیسه.درست میکردند.
و من هم طبق معمول با کتک های آقا روونه ی زندان همیشگی م میشدم.
زندانی که توش بابت همه ی کمبود هام گریه میکردم. زندانی که توش به ناتنی بودنم لعنت میفرستادم. و آباجی رو مسبب همه ی بدبختي هام میدونستم.
با ضربه ی یاسر پخش زمین شدم و از درد زانوم اشک هایی که سعی میکردم نریزه جاری شدند.
صدای مظلوم آباجی میومد که التماس میکرد بیارتم بیرون اما عربده های یاسر مجابش میکرد به ساکت شدن.
بیچاره آباجی! اگه یکم بیشتر توی این خونه حرف میزد اونم از کتک های آقا بی نصیب نمیموند.
زندان سرد و نمور همیشگی م دیگه به نفس های من عادت کرده بود. کنار صندوق قدیمی سیاه خزیدم و سرمو گذاشتم روش و به بیچارگی م فکر کردم. به اینکه وقتی آقا از سرکشی ده برگرده دوباره چغولی های یاسر شروع میشه و من توی همین تبعید گاه کتک میخورم.
دیگه پوست کلفت تر از اینها شده بودم.
شاید اگه یه شب کتک نمیخوردم انگار روزم شب نمیشد.
چشم هام توی اون سرما گرم شد و نفهمیدم کی خوابم برد.
#ادامه_دارد...
ه_ف🍃
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#داستان_شب
بهشتِ عمران 🌾
⚜قسمت چهارم⚜
با حس اینکه یکی داره قفل در و باز میکنه چشمام و باز کردم. ترس از ترکه ی آقا بدجوری وجودم رو به درد می آورد.
از جام بلند شدم و به دیوار پشت سرم تکیه دادم.
آب دهنمو قورت دادم که در باز شد. داشتم یه ماجرا درست میکردم تا چغولی های یاسر و جم وجورش کنم که چهره عمران زیر نور فانوس توی دستش نمایان شد. دوباره فرشته نجات زندگیم از راه رسیده بود!
عمران فانوس و جلوی پام گذاشت و روبه روم زانو زد و با همون لهجه خاص خودش گفت
_بیهیشته؟ باز که آوردنت اینجا!
چونمو گذاشتم روی زانوم و گفتم +همچی میگی باز که انگار برای تو طبیعی نشده! من که همیشه کارم اینجا افتادنه.
با لبخند روی زمین نشست و گفت _کاری منم همیشه بیموقع سر رسیدنه، نه؟
هر دو تا باهم خندیدیم که دستش و به نشونه ی آروم تر روی بینیش کشید و بهم خیره شد.
زیر نور فانوس چهره اش زیبا تر شده بود. من و عمران از بچگی هم بازی های یواشکی هم بودیم.
عمران پسر سرایدار عمارت ما بود که توی آشوب های داخلی افغانستان اومده بودند ایران. و عمران توی خونه ما به دنیا اومده بود. مادرش بعد به دنیا اومدن اون از دنیا رفته بود و عمران تنها بچه عمو ایوب توی خونه ما کار میکرد.
همیشه هر موقع که توی انبار میوفتادم میومد و در و باز میکرد و کنارم می نشست و باهام حرف میزد تا از چیزی نترسم.
و بعد از اینکه آقام میومد میرفت. حتی شبایی که تا صبح مجبور به موندن توي انبار بودم برام غذا میآورد و تنهام نمیزاشت.
به چشم های آبیش خیره شدم و گفتم :تو چرا اینجایی؟ خوابت نمیاد؟
نفسش و محکم بیرون داد و گفت :نه، بابام و آقات هنوز نیومدن منتظر اونم
+عمران ؟
_بله؟
+دلم میخاد از اینجا برم، دیگه از این وضع خسته شدم
_کجا مثلا؟
+نمیدونم یه جای دور، که دست هیچکی بهم نرسه
_تنهایی؟
به چهره غم زده اش نگاه کردم و گفتم :آره، من که کسیو ندارم
_میخای باهم بریم؟
از حرفش تعجب کردم اما میدونستم عمران چیزی به شوخی نمیگه ولی ترجیح دادم توی اون شرایط حرفش و به شوخی بگیرم. با خنده ایی ساختگی گفتم +آره، لابد با هم میریم افغانستان ؟ راستی اگه رفتیم قول اون شیرینی خوشمزه هاتو که قرار بود بهم بدی که یادت نمیره؟
_اگه تو واقعا بخای بیری، من حاضیرم باهات بیام
+شوخی نکن عمران اصلا حوصله ندارم
_شوخی نَمیکنم، من باهات...
و حرفش با شنیدن صدای ماشین آقام نصفه موند..
#ادامه_دارد...
ه_ف🍃
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#قرار_عاشقی
#سلام_ارباب_دلم ❤️
روی نیازم کجاست
سوى حسین است و بس
قبله قلبم کجاست
کوی حسین است و بس
🌴السَّلامُ عَلیَ مَن اَلْاجابَهُ تَحتَ قُبَته🌴
سلام بر کسی که دعا زیر گنبد
حرم مطهرش مستجاب است
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#فوت_فن_خواستگاری
هر لباسی در شأن مراسم خواستگاری نیست
خواستگار باید لباس مناسب بپوشد و ترجیحا نباید با کفش اسپرت، شلوار جین، پیراهن آستین کوتاه و لباس های غیر رسمی در مجلس خواستگاری حاضر شود. ترجیحا اگر کت و شلوار بپوشید، بهتر است. علاوه براین، افرادی که همراه شما هستند، باید لباسی در خور مجلس خواستگاری بپوشند. تهیه دسته گلی زیبا که نه خیلی گران باشد و بزرگ و نه بسیار معمولی و کوچک همراه با یک جعبه شیرینی، خوب است. همچنین اگر گل ها به رنگ قرمز، صورتی یا سفید باشد، بهتر از گل های زرد، آبی و... است
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#السلام_ایها_الغریب
#یا_مهدے_عج❤
🌼به تو دل بستم و
🌿غير تو ڪسے نيست مرا
🌼جز تو اى جان جھان
🌿دادرسے نيست مرا
🌼عاشق روے توام
🌿اے گل بى مثل و مثال
🌼بہ خدا غير تو هرگز
🌿هوسے نيست مرا
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_فرج_صلوات
╔━━━๑ღ🌸ღ๑━━━╗
@mojaradan
╚━━━๑ღ🌸ღ๑━━━╝
اوجفاجعه رواونجافهمیدمکه
کانالغیرمذهبیمستهجن
کپیازکانالشوازادکردهبود😯😲
ولیکانالمذهبی
نشرازاونوممنوع :)😞
بهکجاچنینشتابانرفیق؟!
مگهنهاینکهنشردین
صدقهجاریهبود : )
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
——🌀⃟————
@mojaradan
17.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
سخنان استاد دهنوی در مورد روابط پیش از ازدواج
بخش اول
حکم فقهی روابط پیش از ازدواج
#روابط_پیش_از_ازدواج
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan