❤️
✴️ کنترل بیرونی چیست ⁉️
🔰 #کنترل_بیرونی_و_اثرات_مخربش
کنترل بیرونی به تعریف ویلیام گلاسر هرگونه تلاش برای تحت فشار قرار دادن یا تغییر رفتار دیگری است.
او همچنین کنترل بیرونی را مایه فلاکت و بدبختی انسان ها می داند.
کنترل بیرونی تخریب کنندهٔ ازدواج، روابط خانوادگی، روابط کاری و کارایی مدارس و محیط های آموزشی است.
ما معمولاً کنترل بیرونی را توسط هفت عادت رایج در روابطمان به کار می بریم.
👈 #انتقاد:
به معنای آن است که رفتار، عملکرد، گفتار، نحوهٔ پوشش و یا ویژگی های شخصیتی طرف مقابل را مورد ارزیابی و قضاوت منفی قرار بدهید، و این قضاوت های منفی را برای او بازگو کنید.
👈 #سرزنش:
به معنای متهم کردن طرف مقابل است و یا اینکه دیگری را مسبب اتفاقی ناخوشایند بدانید و او را محکوم کنید.
👈 گلایه و #شکایت:
به معنای تجربهٔ احساس ناخشنودی و یا سرخوردگی از رابطه و یا رفتار طرف مقابل و ابراز این احساسات و نارضایتی های کلی به اوست.
👈 #تهدید:
با گوشزد کردن نتایج و پیامدهای ناخوشایند به طرف مقابل، قصد و تلاشتان مجبور کردن او به انجام دادن و یا ندادن رفتاری است.
👈 غرغر:
تکرار مکرر انتقاد، #سرزنش، گلایه و تهدید نزد طرف مقابل است.
👈 تنبیه:
تحمیل یک #آسیب و یا وضعیت نامساعد و ناخوشایند به دیگری و هر گونه اِعمال درد و رنج به او به منظور کنترل و مجازات اوست.
👈 #باج_دهی و یا پاداش به منظور کنترل:
تلاش برای وادار کردن طرف مقابل به انجام دادن و یا ندادن کاری در عوض پیامدی خوشایند است.
🔴 هر چه میزان #حضور این رفتارها در رابطهٔ تان بیشتر باشد، احتمالاً رضایتمندی شما از آن رابطه کمتر خواهد بود.
مراقب روابطتان باشید!
#نامزدی #عقد #ازدواج
─┅═ঊঈ💞🌹💞ঊঈ═┅─
👰🤵 #پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی 💍
💖 @mojaradan 💖
♥️ به همسر خود حس امنیت بدهید👌
🔸همه همسران نیاز دارند در زندگی احساس امنیت کنند و در صورتی جذب طرف مقابل می شوند که چنین احساسی را به آنها بدهند.
🔸خود شما هم دوست دارید در لحظه ای که سکوت کرده اید و در لاک خودتان فرو رفته اید، همسرتان کنارتان بنشیند و در مورد حسی که در این لحظه دارید، با شما حرف بزند.
🔸بیشتر افراد دوست دارند، شرایطی امن داشته باشند تا بتوانند نگرانی ها و استرس های خود را بیرون بریزند. راه پیدا کردن محبوبیت در دل همسر این است که به طرف مقابل نشان دهید می توانید این فضای امن را برایش مهیا کنید.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🔴 @mojaradan
920912-Panahian-Tarasht-KhanevadehKhub-04-18k.mp3
8.25M
#خانواده_خوب
#جلسه_چهارم
استاد #پناهیان
💥تلقیهای ناصحیح از ازدواج
💥سختگیری منفی در انتخاب همسر
💥لزوم سکوت مرد در قبال سخن تلخ همسرش
💥توجه به تفاوتهای زیاد زن و مرد
💥طلاقهای ناشی از تلقی اشتباه در مورد ازدواج
💥بیتوجهی بعضیها به «فرزندآوری»
💥لزوم اصلاح تلقیها نسبت به ازدواج
💥تغافل والدین نسبت به برخی خطاهای فرزندان
💥اثر بیاحترامی خانم به شوهرش در بد بارآمدن بچهها
💥لزوم حفظ حرمت پدر در خانه
💥لزوم محبت کردن پدر به مادر
💥کلیدیترین عوامل تعادل روحی فرزندان و ....
#صوتی
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@mojaradan
═══✼🍃🌹🍃✼══
26.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶️آرایش های نوپدید؛
❢آسیب ها
❢احکام
♦کلیپ کامل👌🏻
✖کاشت ناخن
کاشت مژه
کاشت مو
واپیلاسیون
تتو
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🆔 @mojaradan
#خانمها_بخوانند
⁉️چطور میتونم پیش خانواده همسر خود بهترین عروس و یا داماد باشم؟
❤زوجین قدیمی و جدید عزیزان این رو همیشه به یاد داشته باشید که در هر حال و در هر صورت باید به خانواده همسر خود احترام ویژه ای بزارید از توهین و حمله به خصوصیات شخصیتی شان به طور جد دوری کنیم،حتی اگر دیدید خانواده همسرتان داره دست میندازه شخصیت شما و همسرتان رو
❤روش بعدی اینه که باید به عنوان یک عروس با سیاست و عاقل و یا داماد با سیاست و جنتلمن پخته رفتار کنید.با پدر و مادر همسرتان دوست باشید.باید بپذیرید که والدین همسر شما مثل والدین شما نیستند نباید چنین انتظاری داشته باشید که شما رو مثل فرزند خودشون ببینند.این نوع رابطه یک رابطه متفاوت هست نه بهتر و نه بدتر.
❤اگر زمانی از رفتار خانواده همسرتون به شدت ناراحت و خشمگین شدید خشم خود رو به هیچ وجه بروز ندید سعی کنید مهربانانه رفتار کنید و حرف بزنید اگر نتونستید این جوری صحبت کنید ساکت باشید و لبخند بزنید.
─┅═ঊঈ💞🌹💞ঊঈ═┅─
👰🤵 #پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی 💍
💖 @mojaradan 💖
مجردان انقلابی
#داستان_شب ⚜قسمت نود و سوم ⚜ بهشت عمران 🌾 در با صدای قیژی باز شد و بعد چند ثانیه که هول انگیز تری
#داستان_شب
⚜قسمت نود و چهارم ⚜
بهشتِ عمران 🌾
اتاق خلوت شد
انگار خیلی با من غریبه شده بودی
به حدی که برای حرف زدن دست دست کردن را گذاشتی کنار و گفتی :اسمتون عمران بود درسته؟
جاخوردم.شاید باید بگم که شکستم
سرمو آروم تکون دادم که ادامه دادی :من از تو فقط چند تا نامه به یاد دارم، راستش همینا رو هم دیروز بهم دادند... و چند تا خاطره ی کم رنگ.. من.. من فکر میکنم یه زمانی بهم علاقه مند بودیم اما راستش الان.. هیچ حسی نسبت به گذشته ها توی وجودم نیست
میتونی درکم کنی؟
دستامو محکم توی دسته صندلی فشار دادم.
میدونستم که رنگم پریده. اما نمیشد کاری کنم.
انگار از روزی که بهشته رفته بود ورق روزگار بر خلاف میل من عوض شده بود.
_نمیخوای چیزی بگی؟ ببین من..
+میفهمم، من خیلی وقته مسول درک کردن آدما شدم
صداش آروم اومد پایین و گفت :من.. من فقط نمیخواستم اگر هنوز بهم احساسی داری منتظرم باشی. شاید این تقدیر ماست. هر کدوم از ما تا یه مسیری باهم بودیم و از الان به بعد از هم جدا میشیم. شاید یه آدم بهتر نصیبت بشه..
و یهو ساکت شد. به خودم جرئت دادم و سرمو آوردم بالا و نگاهش کردم
خیره شده بود به حلقه توی دستم
حواسم نبود درش بیارم. سریع انگشتمو توی جیبم کردم که گفت :تو... ازدواج کردی؟
جوابشو ندادم. نایی برای جواب دادن نداشتم
از جاش بلند شد و گفت :پس از اول نباید زیاد زحمت حرف زدن به خودم میدادم... خوشبخت باشی
به سمت در رفت که بلند گفتم :من دوست داشتم... اما به قول خودت روزگار چیز دیگه ایی برامون میخاد.. ازدواج من هم اجباری بود... اما بعدش همه چیز... به نظرم همه چیز عوض شد
پرید وسط حرفم و گفت :درکت میکنم.. لازم نیست توضیح بدی.. من چیزی از احساسات گذشته مون به یاد ندارم اما طعم عشق و چشیدم، خداحافظ عمران
و در و بست رفت
کلافه نفسمو دادم بیرون و جمله آخرش و حلاجی کردم
من طعم عشق و چشیدم!
پس باید کس دیگه ایی توی زندگیش باشه...
رفتم پشت پنجره و خیره شدم به بیرون
چقدر دنیا چیز عجیبیه!
ما که زمانی برای هم میمردیم حالا از چند غریبه هم غریبه تر بودیم...
یهو یاد گلی افتادم. با آوردن اسمش لبخندی روی لبم نشست...
شاید باید به این سرنوشت تن میدادم...
#ادامه_دارد...
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#داستان_شب
⚜قسمت آخر ⚜
بهشت عمران.. 🌾
از حکم تعذیراتم فقط دو هفته مونده!
اینجا توی بخش کتابخونه تازه جا افتادم و دوباره از نو شروع کردم.
میون نوشته های این یه سال دارم گذشته رو بالا و پایین میکنم.
بعد از ملاقاتم با عمران، آقا هم گذشته رو ریخت روی دایره...
آقا پدر واقعی من نبوده. در اصل پسر عموی مادرم بوده که هیچ وقت ندیده بودمش! یک عشق یه طرفه باعث میشه کل زندگی خودش و منو و مادرم و تباه کنه.
درست وقتی که مادرم با پدرم ازدواج میکنه، بعد از یک ماه برای پدرم توطئه میچینه و پدر شریف من رو که معلم روستا بوده رو به اتهام حمل مواد مخدر اعدامیش میکنه تا شاید به مادرم برسه
اما یادش میره قلب مادرم همیشه همراه پدرم بوده... نقشه ی خوبی هم کشیده بود. هم رقیب عشقی شو از پا میندازه هم به ارث کلون پدر بزرگم که به مادرم رسیده بود میرسه...
اما مادرم بعد از به دنیا اومدن من به فاصله چند ماه دق میکنه و از دنیا میره..
از اون زمان ابا زن دوم آقا منو بزرگ میکنه
و حالا روزگار طوری شده که آقا به دست و پای من می افته که حلالش کنم تا بلکه آخر عمری راحت به خواب بره!
اما چطور میتونم کسی رو که مسبب مرگ عزیز ترین افراد زندگیم هستن رو ببخشم؟
شاید به زمان نیاز داشته باشم...
توی این مدت چند باری با پروین تلفنی صحبت کردم و صدای گرمش بهم انرژی داده..
و از همه مهمتر سالار...
آخرین بار توی دادگاه موقع دریافت حکم دیدمش! اما فقط با یک نگاه...
نشد با هم زیاد حرف بزنیم اما از توی چشماش نگرانی و پشیمونی رو خوندم!
شاید توی این مدت یاد گرفتم که باید به همه فرصت داد... فرصت برای جبران!
گاهی اوقات ما در مسیر های غیر انتخابی خودمون می افتیم پس نباید فرصت بخشیدن اشتباهات اشتباهی رو از هم دریغ کنیم...
عمران و زنش گلی چند باری به دیدنم اومدن..
فکر میکنم خیلی بهم میان!
و وقتی به چهره آروم عمران نگاه میکنم حس میکنم بودنش کنار گلی بهترین انتخاب ممکن بوده!
داستان زندگی من اینجا تموم میشه
یک روایت کوتاه از روزگار آدم هایی که گاها مسیر های اشتباهی اونا ها رو به یک دنیای وارونه کشیده!
دنیایی که از اول انتخاب هیچ کدومشون نبوده و نیست!
اما... همیشه عشق راه خودش رو پیدا میکنه...
امضا :بهشته
پایان
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_اجتماعی
@mojaradan
#نویسنده_داستان
با سلام و عرض ادب خدمت همه ی همراهان عزیز کانال مجردان
یک عذر خواهی بسیار بزرگ دارم خدمت شما عزیزان بابت ارسال رمان که زیادی منتظرتون گذاشتم
بنا به دلایل و شرایطی چندان زمانی برای نوشتن نبود اما صبر و شکیبایی شما مایه قوت دل بنده بود که از این جهت بسیار ممنونم و عذر خواه...
ان شاء الله که رمان با همه ی کم و کاستی هایی که معترف هستم مورد قبول شما عزیزان قرار گرفته باشه
و به امید خدا در صورت استقبال شما و ارتباط تون با ادمین محترم رمان جدید بنده در کانال پارت گذاری بشه...
مجدد از صبر و شکیبایی شما سپاسگذارم
درپناه حضرت حق خوش عاقبت و خوشبخت باشید
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زمان(عج) غریبم 💔
شبتون خدایی❣️
التماس دعای فراوان دارم ✨
درقنوت نماز شبتون حتما بیاد تک تک شیعیان باشید ✨
می دانم همیشه در فکر مایید و ما در فکر دیگری 🥀
مارا ببخشید که یاران خوبی نیستیم .♥️
به دعای شما محتاجیم 🍂😞
✨✨✨✨✨✨
#تڪحࢪف 📌💌
اۅنجاڪہخدامیگہ:
﴿ قــالَلاتَخافاً،إنَّنِي
مَعَكُماأسمَـعُوأري ﴾🌙
«نٺࢪسید؛خۅدم هۅاتۅنۅۅ داࢪم..!»
–چقدࢪدݪ♡آدمقࢪص میشہ!!! :)🌱
[ #خۅכسازے♡ ]💌
°•|°•🎀•°|°•🎀•°|•°
رفقا ❣️🌟🌙
#شبتون_مهدوی😴🌙💫✨
#نماز_شب 🌿 فراموش نشه...🌸🍃
🍂🌼
#التماس_دعا🎈
فعالیت امروزمون تموم شد☹️🙁😕
بمونید باهامون🌹🗝❣
#شبتون_پر_از_ارامش_خدا
#یاعلی
°•○●♢____☆____♢____♡____♢●○•°
@mojaradan