#انچه_مجردان_باید_بدانند
۶توصیه مهم برای دم بخت ها
قسمت_دوم
2. شما قادر به تغییر دادن فرد دیگری نیستید. شما تنها می توانید خودتان را تغییر دهید تا با تحولات پیرامون خود کنار بیایید. آیا شما می خواهید که شریک شما شخصیت و ماهیت اصیل خود را حفظ کند و یا کسی باشد که تمایل ندارد؟ ❣
3. عشق و رابطه عبارت است از: برآورده ساختن دو جانبه نیازها. ممکن است در مواقعی شریک شما در شرایط روحی نامساعد قرار گیرد و تمایلی نداشته باشد که شما در کنار او باشید و به تنهایی نیاز داشته باشد. این واقعیت را بپذیرید. عشق تبادل انرژی میان دو انسان است.
4. بطور طبیعی ما همگی به سمت فردی گرایش می یابیم که از انرژی حیاتی بالاتری نسبت به ما برخوردار باشد. بنابراین کسی که غرغرو، بد خلق، دمدمی مزاج، پرخاشگر، کینه توز و خودخواه باشد طبعا ما را جذب خود نمی کند. بر عکس فردی که بشاش، سرحال، شاد، و برخوردار از اعتماد بنفس و خودباوری بالا و سالمی باشد ما را مجذوب خود خواهد ساخت.
#ادامه_دلرد
.@mojaradan
#اهمیت_دادن_به_ظاهد_تا_کجا_خوب_است؟
#قسمت_اول
همه انسانها، بهخصوص افرادی که برای خود ارزش قائل هستند، به رسیدگیهای ظاهری نیاز دارند. در اصل، این رفتار نشانه سلامت، شادابی و عزتنفس است. اما اهمیت دادن به ظاهر تا کجا نشانه بیماری نیست؟
هیستریونیک چیست؟
از زمانی که به سن بلوغ رسیده بود، آرزو میکرد هرچه زودتر به 18 سالگی برسد تا بتواند قوز روی بینیاش را با کمک تیغ جراحی محو کند. فکر میکرد با انجام این جراحی روزگار بر وفق مرادش میشود و دیگر هیچ غمی نخواهد داشت. تا اینکه روز موعود فرا میرسد و آرزویش برآورده میشود، اما درست 1سال بعد تصمیم به ترمیم بینی خود میگیرد، چراکه احساس میکند یک طرف آن بزرگتر از طرف دیگر است. این بار علاوه بر جراحی بینی از جراح خود میخواهد حجم لبها و گونههایش را همزمان با این عمل افزایش دهد. غافل از اینکه 6 ماه بعد ایراد دیگری در صورت خود پیدا میکند و همچنان به ملاقات و رفت و آمد به مطب، کلینیک و بیمارستان ادامه میدهد… .
#ادامه_دلرد
@mojaradan ❣
#اهمیت_دادن_به_ظاهد_تا_کجا_خوب_است؟
#قسمت_دوم
پرداختن به مساله زیبایی یک نگاه دووجهی دارد. از این بابت که عدهای از افراد واقعا نیازمند رسیدگی به ظاهر خود هستند و از آن احساس خوشایندی پیدا میکنند اما عدهای دیگر بیدلیل و مدام به فکر ظاهر امور و به نمایش گذاشتن خود هستند. به نظر میرسد گروه دوم دارای مشکلات جدی در حوزههای روانی و ذهنی باشند. اینگونه رفتارها دلایل مختلفی دارند و اغلب مربوط به دوران کودکی هستند. درواقع، این افراد اعتماد به نفس لازم و خودباوری را در کودکی تجربه نکردهاند و بر اثر آسیبهای روانی، برخوردهای اطرافیان و نوع تربیتشان دچار نوعی خودکمبینی شدهاند. از سوی دیگر، افرادی که در دوران کودکی بیش از حد مورد توجه والدین و به اصطلاح گل سرسبد خانواده بودهاند هم ممکن است برای حفظ این جایگاه در سالهای آینده، خود را به شکلهای مختلف به نمایش بگذارند، بنابراین لزوما اعتماد به نفس پایین باعث پرداختن به زیباییهای ظاهری نمیشود و جایگاه ارزشی کودک در خانواده هم میتواند در ایجاد اختلال شخصیت نمایشی یا هیستریونیک نقش داشته باشد.
#ادامه_دلرد
@mojaradan ❣
🌸🌸🌸🌸🌸
نام رمان:
#راهنمای_سعادت
پارت6
مامان فاطمه رفت که صبحانه حاضر کنه
منم رو به فاطمه گفتم:
- عزیزم کجا میتونم دست و صورتم رو بشورم
با لبخند گفت:
- انتهای راهرو سمت چپ
خواستم برم بیرون که دستم رو گرفت و گفت:
- کجا؟!
خندیدم و گفتم:
- دستشویی دیگه!
خندید و گفت:
- آخه اینطوری میخوای بری بیرون؟
الان بابا و داداشم بیدار شدن بیرونن درست نیست با این پوشش جلو اونا باشی بیا تا بهت یه لباس و روسری بدم عزیزم!
ابرویی بالا انداختم و با تعجب بهش زل زدم آخه مگه چه اشکالی داره اینطوری برم بیرون؟
بعدش یادم اومد این خانواده مذهبی هستن و اون شب که داداشش نجاتم داد حتی بهم نگاه هم نکرد و همش سرش پایین بود، منم که بدم نمیومد آخه هرچی بود بهتر از اون نگاه های هوس باز اون مردها داخل مهمونی های شهاب بود
هه شهاب!
نامرد بی همه چیز چطور تونست اینکارو با من کنه؟ اونم منی که اینقدر بهش اعتماد داشتم.
پوزخندی به افکارم زدم و به فاطمه که لباسی رو جلوم گرفته بود نگاه کردم.
- بیا عزیزم اینو تنت کن، نو هم هستش خودم تا حالا تنم نکردم خیالت راحت، روسری هم گذاشتم رو تخت بردار سرت کن. بعدم چشمکی زد و رفت بیرون!
با لبخند به لباس توی دستم خیره شدم چقدر که این دختر مهربون و بامحبت بود.
لباس و تنم کردم و روسری هم سرم کردم اما هنوزم موهام معلوم بود دیگه بلد نبودم و نمیتونستم بیشتر از این داخلشون کنم پس همینجوری از اتاق بیرون رفتم.
یه نگاه کردم و دیدم همه شون نشستن سر میز و منتظر منن!
تو دلم بهشون حسودی کردم خوشبحالشون چه خانوادهی کامل و خوبی بودن.
با لبخند به جمعشون پیوستم اما کمی معذب بودم چون اولین بارم بود بعد از سالها با یک خانواده دور یک میز جمع شدم اما اونا انقدر فهمیده بودن که اصلا چیزی به روم نمیآوردن و چقدر من اون لحظه ممنونشون بودم.
فاطمه بهم نگاهی کرد و فهمید انگار معذبم پس سعی کرد با صحبت کردن منو از این حالت در بیاره.
- نیلا جون کلاس چندمی؟
بهت نمیخوره سنی داشته باشی دبیرستانی هستی؟
- اره عزیزم سال آخرم
- اوه پس حدسم درست بود، حالا که رشته ای؟
- تجربی
- واو پس خانم دکتر و همکار آینده من هستی!
خنده ای کردم و گفتم:
- بله، با افتخار
- وای چه خوب، کی درست تموم میشه دانشگاه ثبت نام میکنی؟
- حالا مونده تا تموم شه فعلا که تا فرصت دارم باید تا قبل از تعطیلات عید یه کار خوب پیدا کنم تا بدونم خرج مدرسه و زندگی رو در بیارم.
فاطمه با تعجب بهم خیره شد!
گفت:
- پدر و مادرت چی مگه اونا چکار میکنن؟
بازم اشک تو چشام جمع شد و سعی کردم جلوشون رو بگیرم، گفتم:
- مادرم وقتی نه سالم بود سر اثر سرطان فوت شد هیچکس نتونست براش کاری کنه منم بخاطر همین میخوام دکتر بشم و کمک کنم که افراد کمتری بر اثر سرطان بمیرن تا حداقل مثل من کمتر پیدا بشه، بابامم دوسال بعد از مادرم توی تصادف از دست رفت.
خلاصه که سرنوشت خیلی باهام کنار نمیاد و زندگی بر وقف مرادم نیست بعید میدونم روزی برسه که بالاخره بتونم منم مثل بقیه زندگی کنم.
فاطمه ناراحت شده بود و گفت:
- شرمنده عزیزم نمیخواستم ناراحتت کنم ببخش منو!
ناراحتم نباش خودم از این به بعد کنارتم مطمئن باش زندگیت همیشه همینجور نمیمونه و بالاخره همه چی درست میشه توکلت به خدا باشه.
نویسنده: فاطمه سادات
#ادامه_دلرد
#با_ما_همراه_باشید
@mojaradan
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نام رمان:
#راهنمای_سعادت
پارت9
با تعجب جواب دادم.
- سلام
از صداش میشد فهمید فاطمه هست با خوشحالی گفتم:
- سلام عزیزم، فاطمه خودتی؟
- اره عزیزم، خوبی؟
- ممنون بخوبیت تو خوبی؟ چیشد یادی از ما کردی!
ریز خندید و گفت:
- ممنون منم خوبم، والا زنگ زدم یه خبر خوب بهت بدم اما قبلش باید بهم شیرینی بدی!
اگه فاطمه بود طوری که توی همون زمان کم شناختمش میدونستم تا شیرینی نگیره حرفی نمیزنه پس خندیدم و گفتم:
- باشه عزیزم شیرینیت هم محفوظه، حالا خبرت رو بگو!
- آفرین دختر خوب، خب خبر خوب اینه که برات کار پیدا کردم.
خیلی خوشحال شدم سریع گفتم:
- چه کاریه؟ کجاست؟ حقوقش چقدره؟
فاطمه خندید و گفت:
- آروم تر دختر نفست نگرفت؟!
توی پایگاه بسیج محمد اینا در حوزه خواهران یه نفر رو نیاز دارن منم تورو معرفی کردم حقوقشم به اندازه ای هست که بتونی زندگیت رو باهاش بچرخونی نگران اینم نباش که کسی رو نمیشناسی چون خودمم هستم همه رو باهات آشنا میکنم.
اما..
گفتم:
- اما چی؟! بگو دیگه جون به لبم کردی
- اما باید پوشش کامل داشته باشی باید حجاب کنی
- وای فاطمه من ازپس این کار برنمیام من نه میتونم درست حجاب کنم و نه علاقه ای دارم و از همه مهمتر نمیتونم چادر به اون سنگینی رو سرم کنم.
- منم دوست ندارم به اجبار کار مجبور به انتخاب پوششت بشی دوست دارم اگه زمانی حجاب رو کردی کاملا دلی باشه اما دیدم دنبال کار میگردی و به حقوقش نیاز داری گفتم شاید امتحانش ضرری نداشته باشه.
- اره امتحانش ضرری نداره اما من چادر ندارم بعدشم من توی چادر و روسری اونطور که بسیجیا سرشون میکنن خفه میشم
فاطمه خندید و گفت:
- نگران نباش دختر، بنظرت من تا الان خفه شدم؟!
اونطور که فکر میکنی سخت نیست خیلیم راحته تا سرت نکردی نمیفهمی بعدشم ما انواع مختلف چادر رو داریم که وابسته به سلیقه خودت میتونی انتخاب کنی اصلا بیا بریم پاساژ دوستم یه مغازه چادر فروشی داره.
اما من که پول نداشتم چادر بخرم!
سکوت کردم که فاطمه گفت:
- نگران هزینشم نباش میخوام به عنوان هدیه دوستیمون برات چادر بگیرم.
هروقتم نیاز به پول داشتی به خودم بگو ما دوستیم دیگه، نه؟!
وقتی هم دستت باز شد و پولی دستت اومد میتونی بهم برگردونی هیچ عجله ای هم نیست.
الحق که فاطمه توی دوستی چیزی کم نمیزاشت اون حتی خیلی خوب منو نمیشناسه اما خیلی باهام خوبه و من نمیدونم چطور این مهربونیش رو جبران بکنم.
گفتم:
- ممنون که هستی و کمکم میکنی.
نویسنده: فاطمه سادات
#ادامه_دلرد
@mojaradan
🌸🌸🌸🌸🌸
#اهمیت_دادن_به_ظاهد_تا_کجا_خوب_است
#قسمت_هفتم
. البته این تمایل تا حد لازم میتواند مفید باشد اما اگر همه زندگی به آن اختصاص یابد از معنا و عمق رها میشویم و فقط به مسائل ظاهری میپردازیم، در نتیجه دچار احساس پوچی خواهیم شد. متاسفانه خیلی از مفاهیم موفقیتی مثل قانون جذب و… باعث شده ذهن افراد فقط به سمت بهدست آوردن برود و آنها را در نیازها و خواستههایشان گیر بیندازد. راهحل این است که هر فردی خودش یک نگاه و تفکر ویژه داشته باشد و ارزشهای زندگیاش را با آنها بسنجد. در غیر این صورت هرچقدر هم که به امور ظاهری بپردازد، خوشحال و سرزنده نمیشود
آقایان هم بیتقصیر نیستند
خیلی اوقات این سوال برای افراد پیش میآید که چرا بعضی از آقایان جذب خانمهایی با جراحیهای زیبایی افراطی میشوند. در پاسخ باید گفت این گروه از آقایان بهدلیل کمبودهای معنایی به راحتی جذب خانمهایی با اختلال شخصیت نمایشی میشوند. خانمهایی که دچار این اختلال شخصیتی هستند،
#ادامه_دلرد
@mojaradan
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#پارت_هدیه
#راهنمای_سعادت💖
پارت31
همینطور که نشسته بودم از خستگی خوابم برد.
با برخورد دستی به شونهام چشام رو باز کردم!
فرشته خانوم یا همون خانم حقی بود که بیدارم کرده بود.
مثل همیشه انتظار داشتم وقتی میخوابم اون شهید بیاد پیشم و باهاش کمی درد و دل کنم تا آروم بشم اما مثل اینکه ایندفعه نیومد!
خیلی ناراحت بودم!
فرشته خانوم که ناراحتیم رو دید فکر کرد به خاطر اینه که از خواب بیدارم کرده من ناراحت شدم پس به همین خاطر گفت:
- شرمنده دخترم اما داشتن اذان رو میگفتن دلم نمیومد بیدارت کنما اما گفتم درست نیست نمازت قضا شه واسه همین بیدارت کردم.
لبخندی زدم و گفتم:
- این چه حرفیه دشمنتون شرمنده، خیلی کار خوبی کردین اگه نمازم قضا میشد شرمنده خدا میشدم.
منو در آغوش کشید و گفت:
- تو ثابت شده ای دخترم، انشاءالله که هیچوقت شرمنده خدا نشی!
با کمکش بلند شدم و به سمت وضو خانه حرکت کردیم وضو گرفتیم و رفتیم مسجد تا به نماز جماعت برسیم.
نمازم رو که خوندم حس بهتری پیدا کرده بودم.
با فرشته خانوم از مسجد اومدیم بیرون و به سمت محل اقامتمون رفتیم تا نهار بخوریم و کمی استراحت کنیم.
خلاصه نهار رو خوردیم و همه رفتن که استراحت کنن منم کمی چشام رو روی هم گذاشتم تا از خستگی هام کم بشه اما خواب نرفتم.
(چند ساعت بعد)
خورشید داشت غروب میکرد منم دوست داشتم برم بیرون و کمی اطراف رو بگردم.
اما فرشته خانوم هم خواب بود و دلم نیومد بیدارش کنم اما مطمئن بودم وقتی بیدار میشد نگران میشد که من چرا نیستم پس توی یه تکه کوچک کاغذ واسش نوشتم که من میرم اطراف رو بگردم نگران نباشید زود برمیگردم
و از محل اقامتمون زدم بیرون..!
همه خواب بودن پس آروم حرکت میکردم عصا رو آروم زمین میزاشتم تا صداش کسی رو بیدار نکنه.
اومدم بیرون و اطراف رو نگاه کردم.
دوست داشتم کمی از اینجا دور بشم جایی که هیچکسی نباشه و من از ته دلم فریاد بزنم و قلب آشفتهام رو آروم کنم.
لنگان لنگان حرکت میکردم خودمم نمیدونستم کجا میرم قرار نبود دیر برگردم اما جواب قلب نا آرومم رو چی میدادم؟!
راستش میخواستم برم یه جایی که خودم تنها باشم چون فقط وقتایی که تنهام و نا امیدم اون شهید میاد پیشم و من چقدر از وجودش آرامش میگرفتم.
نکنه دیگه به خوابم نیاد!
نکنه دیگه سراغی ازم نگیره!
نکنه دیگه توی تنهاییم و بدبختیام سراغم نیاد!
اشکم مثل همیشه سرازیر شد.
حتی یک روز وجود نداشت که من گریه نکرده و باشم و اشک نریخته باشم!
با هر قطره اشک قلبم بیشتر فشرده میشد!
با فشرده شدن قلبم یاد حرفای دکتر افتادم که گفت ناراحتی قلبی دارم!
فکر کنم همین روزا باشه که منم آسمونی بشم و برم پیش مامان و بابام!
نویسنده: فاطمه سادات
#ادامه_دلرد
@mojaradan
🌸🌸🌸🌸🌸
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#قسمت_اول
۶ توصیه مهم برای دم بخت ها
اگر در آستانه ازدواج باشید ممکن است هر کسی از راه برسد برایتان توصیه هایی داشته باشد. شنیدن این توصیه ها قطعا می تواند کمک کننده باشد اما شاید توصیه هایی هم باشد که کمتر کسی به شما بکند. این توصیه ها را بخوانید و در انتخاب، ارتباط و زندگی مشترک تان به کار ببندید.
1. منتظر شریک زندگی ایده آل برای آغاز یک رابطه نباشید و یا از شریک خود انتظار کامل بودن نداشته باشید. ممکن است روزی شریک شما کاری کند و یا حرفی بزند که سبب رنجش، خشم و نا امیدی شما شود. اما بدانید که هیچکس کامل نیست حتی شما. بنابراین منصفانه جایز الخطا بودن انسان ها را بپذیرید.
#ادامه_دلرد
@mojaradan
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#قسمت_اول
۴ نشانه ای که به شما میگوید او یک فرد ایده ال برای شما نیست.این نشانه ها را در ادامه مطلب بخوانید
انتخاب صحیح
انتخاب یک فرد برای ادامه راه زندگی از مهمترین دغدغه هایی است که نباید به آسانی از آن گذشت و تجارب و بررسیها را نادیده گرفت.همیشه عشق و دوست داشتن مشکلات را در خود پنهان می کند و بدون توجه به مشکلات موجود تصمیم میگیرید که یک راه سخت و طولانی را با فردی که همتای شما نسیت طی نمایید.در این مقاله نشانه هایی گفته شده است که اگر در فرد مورد نظرتان میبینید بهتر است ادامه راه را ببندید و یا در صورت لزوم حتما به مشاور های متخصص مراجعه نمایید. نشانههایی وجود دارد که با کمک آنها متوجه خواهید شد که ارتباط خود را با طرف مقابل تان حفظ کنید و یا او را رها کرده و دیگر به پشت سرتان نیز نگاه نکنید! در این مقاله با ما همراه باشید تا با این نشانهها آشنا شوید.
#ادامه_دلرد
@mojaradan
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#قسمت_دوم
5 نشانه ای که به شما میگوید او یک فرد ایده ال برای شما نیست.این نشانه ها را در ادامه مطلب بخوانید
سلایق و علایق مشترک ندارید
شما دوست دارید به مکانهای جدید رفته و تجربههای جدیدی کسب کنید. اما او ترجیح میدهد لباس راحتی پوشیده، روبروی تلویزیون نشسته و تکرار سریال محبوبش را تماشا کند. این شرایط برای شما یک زنگ خطر است. اگر در پی کشف چیزهای جدید هستید و او در این کار با شما شریک نمیشود؛ بهتر است از این رابطه کسل کننده خارج شوید.
دوست دارد مدام در کنار شما باشد
او دوست دارد تمام وقت خود را در کنار شما سپری کند. اگرچه این کار در مراحل اولیه رابطه بسیار جذاب و رمانتیک به نظر میرسد، اما به مرور زمان باعث اذیت شما میشود. اگر طرف مقابل تان، شما را از علایق، کارها و دوستان تان دور میکند، حواس تان را جمع کنید؛ شاید او انتخاب مناسبی نباشد.
#ادامه_دلرد
@mojaradan
#انچه_مجردان_باید_بدانند
🛑در جلسات خواستگاری نباید از سمت طرف مقابلتون، تحمیلی رو احساس کنید.
برای روشن تر شدن موضوع، با یک مثال توضیح میدیم:
مثلا فرض کنید که دختر خانم از آقا پسر میپرسه که نظرتون در مورد کار کردن خانم در بیرون از منزل چیه؟
بعد آقا پسر میگه که من دوست ندارم خانمم بیرون کار کنه...خانم من باید تو خونه باشه.
یا میگه که من دوست دارم خانمم بیرون کار کنه و با هم هزینه های خونه رو مدیریت کنیم.
#ادامه_دلرد
#نکته_به_درد_بخور🤔
@mojaradan