✨روز خود را با بسمالله آغاز کنید✨
✍پیامبر اکرم(ص): از یکدیگر جدا نشوید و به هم پشت نکنید و به هم دشمنی و حسادت نورزید و باهم برادر باشید
⏳امروز سهشنبه
۲۴ دی ۱۳۹۸
۱۸ جمادی الاول ۱۴۴۱
۱۴ ژانویه ۲۰۲۰
ذکر امروز: یا ارحم الراحمین
مناسبت هاورویدادها:هیچ مناسبتی وجود ندارد
انرژی مثبت: آزاد
انسان آزاد آفریده شده است اما در زنجیری است که خود بافته است... ژان ژاک روسو
❣🌸❣🌸❣🌸❣🌸❣
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
♥️ @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
❇️ استاد شهاب مرادی: نرم صحبت کردن بزرگترين گمشده ی خانواده های ماست ...!
✨ #آيينه_خانه
🔴 @mojaradan
⁉️سوال:
آيا پيام دادن يک پسر به دختري که واقعا آن را دوست دارد و قصد ازدواج با او را دارد و آن دختر از فاميل باشد گناه است؟
امام خامنه اي
✍پاسخ:
ارتباط (پیامک دادن پسر به دختر و یا صحبت تلفنی و...) با جنس مخالف که موجب مفسده و یا خوف مفسده باشد حرام است و معمولاً این ارتباطها منجر به حرام می شود و سفارش قرآن (آيات 25سوره نساء و 5سوره مائده) است که از این ارتباطها پرهیز شود ولو اینکه قصد ازدواج با او را دارد و یا اینکه آن دختر از فاميل باشد نباید این کار را بکند.
ــــــــــــــــــ
📖منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی
•┈┈••✾❀✿❤️✿❀✾••┈┈•
🕊
@mojaradan
#داستان_شب
⚜ارزش نهی از منکر و هدایت کردن!
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: در میان بنیاسرائیل عابدی بود، هرگز گناه نمیکرد و همواره به عبادت خدا مشغول بود، ابلیس بسیار ناراحت شد، با دمیدن به دماغش اعلام کرد تا فرزندانش به حضور بیایند، به دنبال این اعلام همه شیطانها در نزد ابلیس (پدرشان) اجتماع کردند، ابلیس گفت: «چه کسی از میان شما میتوان فلانعابد را گمراه کند که بیگناهی او سخت مرا ناراحت کرده است؟!»
هریک از آنها سخنی گفتند، یکی گفت: من از ناحیه زنان او را گمراه میکنم، ابلیس گفت: این پیشنهاد تو بیفایده است، او فریب زنان را نمیخورد. دیگری گفت: من به وسیله شراب و سایر نوشیدنیهای لذیذ او را فریب میدهم. ابلیس گفت: «فایده ندارد، او گول لذّتهای دنیا را نمیخورد.» دیگری گفت: من او را میتوانم فریب دهم، ابلیس گفت: چگونه؟ او گفت: از راه عبادت، ابلیس گفت: «پیشنهاد خوبی کردی، همین کار را دنبال کن.»
آن شیطان به صورت انسان وارد عبادتگاه عابد شد، و در پیش روی او مشغول به نماز و عبادت شد و شب و روز بدون استراحت به عبادت خود ادامه داد. عابد تعجّب کرد و با خود میگفت: این عابد تازه وارد، چقدر توفیق سرشار برای عبادت دارد، از او سؤال میکرد، ولی شیطان اعتنا نکرده و به عبادتش ادامه میداد. تا اینکه به طور مکرّر گفت: «ای بنده خدا بگو بدانم به خاطر چه عاملی این گونه برای انجام عبادت آمادگی یافتهای؟! »
سرانجام شیطان به عابد گفت: «من یک گناهی را انجام دادهام، هروقت به یاد آن میافتم، از ترس آن، بیشتر مشتاق عبادت میشوم» (تا باعبادت خود جبران کنم و آن گناه را به طور کلی از زندگی خود دور سازم). عابد: آن گناه چه گناهی بوده، به من خبر بده تا من نیز آن را انجام دهم و سپس توبه کنم و به توفیق سرشار برای عبادت دست یابم. شیطان: این دو درهم را از من بگیر و وارد شهر شو، و در فلان جا به در خانهای برو، در آنجا زنی هست با او زنا کن، و سپس بازگرد.
عابد جاهل وارد شهر شد و آدرس آن زن را از مردم پرسید، مردم خانه او را به عابد نشان دادند و پیش خود میگفتند: لابد عابد میخواهد آن زن بدکار را موعظه وهدایت کند. عابد به سوی خانه آن زن رفت، و پس از اجازه وارد خانه او شد، زن وقتی که شکل و لباس عابد را دید، گفت: «آمدن تو با این قیافه به اینجا تناسب ندارد، برای چه به اینجا آمدهای؟» عابد قصّه خود را نقل کرد.
آن زن گفت: ای بنده خدا! اوّلاً: ترک گناه برای کسب توبه، راهوارتر است، ثانیاً: از کجا هرکسی توبه کرد، توبهاش پذیرفته میشود؟ بدان که آن راهنمای تو شیطان بوده است که خواسته به این طریق تو را گول بزند، اینک به معبد خود برگرد ببین او در آنجا نیست، عابد به معبد خود بازگشت و در آنجا کسی را ندید. آن زن شب آن روز از دنیا رفت، صبح آن شب ناگاه مردم دیدند بر در خانه او این جمله نوشته شده: «احضروا فلانه فانّها من اهل الجنّه؛ برای تشییع جنازه این زن حاضر شوید که او اهل بهشت است.»
مردم در شک افتادند، که این جمله با اعمال آن زن تناسب ندارد، سه روز از این قضیه گذشت، در این هنگام خداوند به حضرت موسی (علیهالسّلام) چنین وحی کرد: «کنار جنازه آن زن حاضر شو، و بر آن نماز بخوان، و به مردم امر کن که بر آن جنازه نماز بخوانند، زیرا من او را آمرزیدم و بهشت را بر او واجب کردم، چرا که او بنده من (فلان عابد) را از گناه کردن باز داشت.»
موسی (علیهالسّلام) فرمان خدا را اجرا کرد، و به این ترتیب یک بانوی غریق در آلودگی بر اثر امر به معروف و نهی از منکر، و بازداشتن انسانی از گناه، آن چنان مشمول رحمت الهی شد، که خداوند او را از اهل بهشت قرار داد و به پیامبر اولوالعزمش موسی (علیهالسّلام) فرمان داد تا با مردم، حاضر گردند و با تجلیل و احترام جنازه او را بردارند و به خاک بسپارند.
کلینی، محمد بن یعقوب، روضه الکافی، ص۳۸۴ - ۳۸۵.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan