43.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قرار_عاشقی
#السلام_علیک_یا_آیا_عبدالله
#فداے_غربتٺ_حسن_جان💔
بغض پسرے در وسط راه گرفٺ
درسینہ ے زینب آتش آه گرفٺ
درلحظہ ے غسلِ آفتابِ علوے
ازغصہ، میان آسمان ماه گرفٺ
#روضہخوان_حضرٺمادر_خداسٺ
#آجرڪ_الله_یابقیةالله🏴
#صلی_علیک_یا_ابا_عبدالله
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
🌸🍃🌸🍃
#سواد_زندگي
#اصالت
اصالت یعنی ، نتونی به کسی #خيانت کنی ، نتونی #دل بشکنی ، نتونی دورو باشی ، نتونی آدما رو بازی بدی و ...
يعنی برای خودت يک #چهارچوبِ محكمِ اخلاقی داشته باشی . چهارچوبی که خودت با #جهان بينیِ خودت ، برای خودت تعريف میكنی .
بنابراین ، کسی که چهارچوبِ #اخلاقی داره ، اصالت داره ...
اصالت رو نه میشه به #ارث برد ، نه میشه خريد ، نه میشه اداشو درآورد ، و نه میشه با بَزَک و دوزَکِ ظاهری بهش رسيد ...
اصالتِ واقعی ، به #محيطِ زندگی ما ، تربيت و تلاشِ فردیِ ما برای دونستن و تغيير در جهت انساﻥِ بهتر شدن بستگی داره ...
اين كه #تن به هركاری ندیم ، #بى عُرضگى نيست
اصالتِ عزيز ، اصالت ...
حتی اگه عده ای ما رو #متهم به بی عُرضگی كنند و خودشون رو #زرنگ بدونن !
╔═.🍃.══════╗
🍁 @mojaradan 🍁
╚═══
✨روز خود را با بسمالله آغاز کنید✨
🔹امام علی علیهالسلام: در فتنهها همچون شتر دو ساله باش؛ نه پشتی دارد تا سوارش شوند و نه پستانی تا شيرش را دوشند.
⏳امروز شنبه
۲۸ دی ۱۳۹۸
۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۱
۱۸ ژانویه ۲۰۲۰
ذکرامروز: یارب العالمین
✅مناسبتی وجود ندارد
انرژی مثبت:خدای من، سکوتم را نبین، دستانی خالی و دلی پر از گناه دارم، آن را پر کن و این را خالی
❣🌸❣🌸❣🌸❣🌸❣
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
♥️ @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #لجاجت بین زن و شوهر
💠 #استاد_عباسی
🔴 پیشنهاد دانلود
❣ @mojaradan❣
#احترام_به_مادر
دکتر علیاکبر #دهخدا، مادری داشت که خیلی فحاش و بددهن بود و نمیذاشت ازدواج کنه!
دهخدا هم نمیدونست #ازدواج کنه یا دل مادرشو به دست بیاره...ازدواج نکرد و نکرد و نکرد تا اینکه پیر شد... مادرش هم پیر و مریض شد...رختخوابش رو برد کنار مادرش انداخت تا اگه کمک خواست انجام بده.
یه شب مادرش آب خواست؛
دهخدا بلند شد یه لیوان از شیر آب پر کرد، داد به مادرش...مادرش تا لب به آب زد، لیوان رو پرت کرد تو صورتش و گفت: «این چیه، اینقدر گرمه!»
دهخدا خیلی ناراحت شد؛
گفت خدایا: «من چیکار کنم با این مادر؟... بخاطرش ازدواج نکردم... به مريضیش رسیدگی کردم... ولی اون اینطوری بداخلاقی میکنه»
بلند شد و رفت به مادرش آب خنک داد، ولی تا صبح خوابش نبرد...
بعدها دهخدا گفت: «اون روز قبل از اینکه آفتاب بزنه، یه نوری سرتاپای منو گرفت».
اینطوری بود که خدا «لغتنامه دهخدا» رو بهش عطا کرد.
[استاد فاطمینیا]
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan