eitaa logo
|مُجیــب⁸|
43 دنبال‌کننده
379 عکس
84 ویدیو
1 فایل
به مجیب خوش اومدین🥰💚 اینجا من بلند بلند فکر می کنم می نویسم و به اشتراک میذارم(: حرفایی از جنس خودمون به خودمون.. 🌱🌙 #فِ‌کاف حرفاتونو اینجا میخونم☺️ https://harfeto.timefriend.net/17141611968434
مشاهده در ایتا
دانلود
آقای امام رضا(ع) با من بمان و سایه‌ی مهر از سرم مگیر من زنده‌ام به مهر تو ای مهربانِ من...💛 @mojib8
اشتباهات و حماقت های گذشته ی خودت رو ببخش! تو همونقدر بلد بودی(: @mojib8
|مُجیــب⁸|
شبای جمعه خوندن این سوره رو که فراموش نمی کنید😁💚
من باورم شده که فدای تو می شوم! سخت است بگذرم من از این باورم حسین...💔 @mojib8
اگر رفته‌اید، یا در حال رفتن هستید و یا قصد رفتن دارید؛ نوش جانتان؛ قسمت، همت و دعوت امام بوده است و‌ اما، اگر به هر دلیلی جا مانده‌اید مصلحت و خواست امام است؛ مگر ما چیزی جز لبخندِ رضایت یار می‌خواهیم؟! ((: @mojib8
تا نیایی گره از کارِ جهان وا نشود💔 @mojib8
دستتان از دامن فاطمه‌اطهر کوتاه نشود. هروقت مشکل روحی برای‌تان پیش آمد، نصف شب در اتاق تنها سر به سجده بگذارید و بگویید "یا مولاتی یا فاطمة اغیثینی" @mojib8
خدایا شکرت برا همه اونایی که رفتن کربلا، حتی اگه ما نرفتیم…🙃💚 @mojib8
چیه این آدمیزاد! دو سه‌ ساعت حالت خوبه، یهو غمِ‌ عالم میشینه روی دلت(: @mojib8
ابدیت در پیش داریم... _آیت الله طباطبایی @mojib8
Hossein Sotodeh _ Delm Barat Tang Shode (320).mp3
3.04M
دلم برات تنگ شده حسین....💔 @mojib8
درگیر فراقم درمونم وصــاله...🙃
برون آید نفس افتان و خیزان از دلِ تنگم چو مجنونی که با زنجیر از زندان برون آید... _طالب_آملی @mojib8
+موقعیت؟ _نشستم چتای دو سال قبلو میخونم! +در چه مورد؟ _حسم وقتی برای اولین بار رفتم کربلا... +حالم چطوره؟ _خراااااب ((((:
هدایت شده از fatemeh🌾
همه جاش ی جوری برام خاص بود هیچکدوم حسش شبیه هم نبود
هدایت شده از fatemeh🌾
مثلا نجف عین خونه پدری بود برام انگاری ک رفتی خونه بابات بابایی ک هم ازش حساب میبری هم مهربونه هم باهاش رودربایستی داری اونجا همش میگفتم ما از بچگی مادرامون یادمون دادن هر وقت زمین میخوریم بگیم یاعلی و بلند شیم الانم زمین خورده ایم بلندمون کن...
هدایت شده از fatemeh🌾
اونجا ک میرفتم حس امنیت داشتم خیلی خیلی حاج قاسم یادم میومد همینطور بی جهت... یهویی دیدم دارم روضه اش رو گوش میکنم و خیره به ضریح مولام..
هدایت شده از fatemeh🌾
یا وقتی رفتیم کربلا و بار اول نگاهم به گنبد حضرت عباس افتاد برخلاف خیلیا ک میگن گریه کردیم من لال شده بودم شوکه کامل زبونم ب هیچی اولش نچرخید انگار که ابهتش ادمو محو کنه وقتی ب خودم اومدم دیدم ذکر اللهم عجل لولیک الفرجو میگم... دستمم ک ب ضریحش خورد یا کاشف الکرب... آب روی آتیش بود دیدی از همه جا نا امید میشی انگار فقط ی نور امید هست اون نور امید حضرت عباس بود صحنه های عاشورا برام تداعی میشد و مدام مداحی اب ب خیمه نرسید فدای سرت زمزمه ام شده بود....
هدایت شده از fatemeh🌾
حضرت عباس واقعا مثل یه عموی واقعی بود حسش برام ازونا ک هرچیزی بشه ام میتونی روش حساب کنی ازونا که هرچی بگی نه نمیگه... ازونا ک با غریبه اخم میکنه و با خودی نهایت مهربونی رو داره...
هدایت شده از fatemeh🌾
نمیدونم میتونم منظورمو بفهمونم یا نه... ولی توصیفش نمیشه کرد خیلی حس فوق العاده ای داشت...
هدایت شده از fatemeh🌾