eitaa logo
|مُجیــب⁸|
42 دنبال‌کننده
445 عکس
100 ویدیو
1 فایل
به مجیب خوش اومدین🥰💚 اینجا من بلند بلند فکر می کنم می نویسم و به اشتراک میذارم(: حرفایی از جنس خودمون به خودمون.. 🌱🌙 #فِ‌کاف حرفاتونو اینجا میخونم☺️ https://harfeto.timefriend.net/17141611968434
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای روز نوزدهم🖤 بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَکاتِهِ وسَهّلْ سَبیلی الی خَیْراتِهِ ولا تَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً الی الحَقّ المُبین. خدایا، در این ماه بهره ام را از برکت‌هایش کامل گردان و راهم را به سوی نیکی‌هایش هموار نما و از پذیرفتن خوبی‌هایش محرومم مساز، ای هدایت کننده به سوی حق آشکار. @mojib8
|مُجیــب⁸|
دعای روز نوزدهم🖤 بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَکاتِهِ وسَهّلْ سَبیلی الی خ
✅خواسته‌های روز نوزدهم ماه مبارک رمضان: ۱. بهره فراوان از برکات این روز. ۲. آسان شدن راه ورود به خوبی‌ها و خیرات. ۳. محروم نشدن از پذیرش و قبولی حسنات.
هر گرفتاری برایم روضه می گیرد ولی من روضه خوان خانه مولای افلاک برینم.‌. * اس و به رسم اهالی کربلا سلام میدیم به مادر ادب و وفا بانو 💚 @mojib8
✨ وَالضُّحَى وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى 🍃(۱-۳/ضحی) 🌱 سوگند  به  روز  وقتی  نور می گیرد  و به شب وقتی آرام  می گیرد که من نه تو را رها  کرده‌ام و نه با  تو دشمنی کرده‌ام... 🤍 @mojib8
آخدا؛ ما به روزی تو روزه گرفتیم و با روزی تو روزه مونو باز میکنیم...🙂 همه چی تویی و ما همه هیچیم (: همین!
گریختن چاره نیست! بمان و از خودت چیزی بساز که نشکند..(: 🌱🕊 @mojib8
او را به منزل آوردند. اولین سوالی که پرسید، درباره‌ی ابن‌ملجم‌ بود! گفتند: پدر جان غصه‌اش را نخور؛ او را دستگیر کرده‌ایم. فرمود: • از همان غذایی که به من می‌دهید به او هم بدهید. • با همان نوشیدنی‌هایی که برای من می‌آورید، او را سیراب کنید. • اگر هم زنده‌ ماندم، خودم درباره‌اش تصمیم میگیرم! وگرنه چون یک ضربه زده است، فقط یک ضربه به او بزنید؛ و زیاده روی نکنید... | کشف‌الغمه،ج۱،ص۴۳۳ @mojib8
|مُجیــب⁸|
غیرِ علــی هیــچ غیرِ علـــی شَـر.... #عدل‌موثق @mojib8
از دلِ کعبه تا درِ خیبر راه «علــی» بـود...🕋
آمده‌ بودند که بیعت کنند. او هم بیعت کرد و گفت: یاعلی؛ از زمانی که اسم مرا شنیدی از حضورم ناراحت شدی. _ در حالی که به خدا قسم! من ماندن با تو و جهاد برای تو را دوست دارم و قلب من دوستدار توست و من حتی دوستداران تو را دوست دارم و با دشمنان تو دشمنم. حضرت تبسمی کرد و فرمود: ای برادر؛ اگر سؤالی بپرسم صادقانه جواب می دهی؟! گفت: بله امیرالمؤمنین. حضرت فرمود: تو دایه‌ای یهودی داشتی که هر گاه گریه میکردی تو را کتک میزد و به صورتت سیلی میزد و میگفت ساکت شو که تو از کُشنده ناقه صالح شقی تری! و بزودی جنایت عظیمی را مرتکب خواهی شد که خداوند به خاطر آن بر تو غضب میکند و سرنوشت تو آتش جهنم است. درست است؟! ابن‌ملجم‌ گفت: درست است! اما به خدا قسم؛ تو در نزد من از هر کسی محبوبتری.... | بحار‌الانوار،ج۴۲،ص۲۹۵
|مُجیــب⁸|
آمده‌ بودند که بیعت کنند. او هم بیعت کرد و گفت: یاعلی؛ از زمانی که اسم مرا شنیدی از حضورم ناراحت شد
نوشته‌اند: تا امیرالمومنینﷺ متوجه شد که او عبدالرحمن است؛ رنگ از رخسارش پرید! دست به محاسن گرفت و فرمود: انا لله و انا الیه راجعون _ اما شاید فکر کنید او برای ترس خودش رنگش پرید! خیر؛ برای عاقبت به شری و بدبختی عبدالرحمن مرادی بود که این حالت به او دست داد....! [ غمِ همه‌ی امت در سر داشت ]