˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
میروعلمدار ⁶ مادر یک قصه ای دارد این آب که من هم نمیدانم چیست❗️ فقط دریافتم که خلقت عالم از آب است
میروعلمدار ⁷
خودم زمزمه می کنم که عباسم ایستاد به پای حسین حالا باید بمانم به پای زینب حسین
مادر دیده‌ای که فرزندش معلمش باشد؟
من عباسم... من همان مادرم که تو مربی اش شده ای...
ایستادن و پا پس نکشیدن
میروعلمدار ⁸
داغ حسین شاید مارا از پا انداخته اما داغ تو ما را ایستانده پای علمت.. 🌱
همان علمی که یزید ملعون وقتی دید گفت این علمدار که بوده که تمام قسمتهای علم جای تیر دارد جز جای دستانی که علم را گرفته؟💔
میروعلمدار ⁹
بابا تنها تر شده بود...
علم بلند بود و ما آرام بودیم🌿
ما گفتیم عمو پناه حرم است و بر هر کاری تواناست اگر آب بیاورد اول می دهیم به علی اصغر بعد به بابا حسین.....!
مشک را ما دادیم به عمو علم را برداشته بود رفته بود آب بیاورد برای حرم
ما آب نمی خواستیم
- عمو را می خواستیم برای بلند کردن علم حسین علم بابا❗️
میروعلمدار ¹⁰
کودکی در میان این سکوت غربت تاریخ خودش را رساند پای عمو
مشکی بر دست
و چشمی گریان
لبهای خشکش را برهم زد عمو جان...
عطش بر خیمه ها غلبه کرده است عمو رباب و علی اصغر عمو آب...! 💔
- ♥️🖇
[مراسم وداع با پیکر شهید حاج رحیم کابلی]
شهید مفقودالاثری که پس از شش سال پیکرشون در شب حضرت رقیه (س) برگشت(((:
و شب تاسوعا وداع ...🌿
+حاج حسین یکتا
#به_یاد_شهیدعبـــــاس_دانشگر ♥️🖇