🚨 دردی که فقط #خانمها دواش هستن...👇👇
یه موضوعی پیش اومد گفتم به شما بگم اگه صلاح دونستید بزارید کانال چون به نظرم موضوع خیلی مهمیه که فراموش شده😐
راستش من یه خواهر دارم که یک #پسر ۱۵ ساله داره دیروز یکم خرید داشتم گفتم اگه میشه بگو پسرت برام بگیره، همسرم در دسترس نبود، خلاصه خواهرزادم خرید کرد و برام آورد، قبل رسیدنش یه مانتو و شلوار پوشیدم و یه روسری سرم کردم... وقتی در رو براش باز کردم یه #نگاه عجیبی بهم انداخت!! و بعد اومد تو،
یکم نشست و گفت خاله الهی خوشبخت هستی، خوشبختتربشی که اینقدرخوب حجابتورعایت میکنی👌
من خیلی از حرفش جا خوردم!حتی نمیدونستم چی بهش بگم!!
بعد گفت؛ خاله یه #درد بیدرمونی دارم میزاری بهت بگم؟😔
گفتم؛ بگو خاله
گفت: مامان من خیلی تو خونه به خودش میرسه خیلی لباسای #تنگ و باز میپوشه!
واسه خواهرمم که ۱۲ سالشه همینجور لباسای رنگ شاد و تنگ میخره...
خاله من نمیتونم تو خونه راحت باشم😥مدام فکرم #منحرف میشه💥 مدام خودمو لعنت میکنم که نسبت به خواهر و مادرم #نگاه_بد دارم😓😞
میگفت: من تو خونه همش میرم تو اتاقم نمیخوام اینقدر پلید باشم که به خواهر و مادرمم رحم نکنم!😰
وقتی خانم بدحجابی رو میبینم میگم برو که همونجور که اعصاب منو بهم ریختی اعصاب خودت بهم بریزه😕😔
☑️من با خواهرم تلفنی صحبت کردم و راهنماییش کردم ولی انصافا خانومها، درد این نوجوان ۱۵ ساله درد بیشتر #پسرهای_جامعه ست...☝️⚡️
#حرف_حق
#نشربدین🚨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شنیدم مصرعی شیوا
که شیرین بود مفهومش
منم مجنون ِآن لیلا
که صد لیلاست مجنونش(:
.
[ #حجاب #ایران #لبیک_یا_خامنه_ای ]
گاهی سختیهای امتحانات الهی مارو درگیر زمین میکنه ، شاید منظور امتحانات رو هم درست متوجه نشیم
گاهی باید تلاش کنیم تو امتحانات درگیر زمین نشیم اما دقیقا به همین توجه نداریم
فقط کافیه بریم یه جایی
جایی که هوای آدمهایی که از دنیا بریدند و حالا اونجا خوابیدند رو به ریه بکشیم
تا شرمگین بشیم و یادمون بیاد چقدر واسه چیزای بیهوده غصه میخوریم و یه آدمایی برایِ چیزای باارزش غصه میخوردن .
˼مجــیب|ᴍᴏᴊɪʙ⸀
گاهی سختیهای امتحانات الهی مارو درگیر زمین میکنه ، شاید منظور امتحانات رو هم درست متوجه نشیم گاهی
دیروز طلبیدند رفتم پیششون .
وقتیپیش شهید نوید صفری رفتم نگام به جملهاش افتاد که میگه : کار خوبه خدا درست کنه ، بعد نگام به عکس ضریح امام حسین افتاد
اونجا بود که دیگه اشک امونمرو برید :)
اما بعد گریه اونجا آروم شدم
پیش شهید علی خلیلی ک رفتم پیشنگاهش خیلی شرمنده بودم
حتما میدونید دیگه؟
دیروز خیلی رزقای عجیب غریبی داشتم
به یادتون بودم
یه موضوعی رو میخواستم بهتون بگم
خوب گوش میدید دیگه نه؟
یه زمانی که ابتدایی بودم یه ماهی داشتم که داشت میمرد ، با دختر عموم کنارش بودیم
ماهی روی آب اومده و به ظاهر تموم کرده بود
اما نشستیم کنارش و گفتیم تو باید زنده بمونی تلاش کن تو میتونی
ماهی تلاش کرد اونقدر تلاش کرد تا بلند شد و شنا کرد
این اتفاق برام دوباره افتاد
دیروز دیدم یه مورچهای روی فرش افتاده و زنده بود ، نشستم کنارش
گفتم بجنگ برای زنده بودنت بجنگ
به خاطر خدا بجنگ ، زنده بمون و برای خدا شکر بگو ، برای خدا زندگی کن
بلند شو تو میتونی چون قدرتشو خدا بهت داده .
مورچه بلند شد و کشان کشان شروع به حرکت کرد
وقتی خسته میشد میرفتم آروم هلش میدادم و دوباره راه میرفت
اما ندیدم از حرکت دست برداره
نکته رو گرفتید؟؟؟ :)))🌱
ما اگر خسته میشیم ، اگر میایستیم و از ایستادن واهمه نداریم به خاطر اینِ که به خدا ایمان و اطمینان کافی نداریم
توسلمون ضعیفِ و مدام به خودمون انرژی منفی میدیم
و این واقعا ظلم در حق خودمون و اسلامه .