میشه روش برنامه ریزی رو بهم بگید ؟ من دوست دارم برنامه ریزی کنم ولی بلدم نیستم و نمیدونم چجوری -

منم بلد نبودم ولی شروع کردم هرطور که بود تو عکسای ک فرستادم کاملا مشخصه بشینید فک کنید روز بعد باید چه کارایی کنید اونا رو سازماندهی کنید میتونید همینطوری بدون اولویت رو کاغد پیاده کنید برنامتون رو یا نه میتونید به ترتیب این کار کنید مثلا من اومدم یه مدت با ساعت و تریب برنامه ریزی کردم دیدم نمیتونم واس همین ساعت گذاشتن رو حذف کردم و همون به ترتیب بودنش موند ولی خب امکان داره یه وقتا موقع انجام دادن ترتیبش بهم بخوره

من هم معنوی دارم هم غیرمعنوی هر دو با‌ هم مینویسم اخر شب قبل خواب کلا یه ده دیقه یه رب میشینم فک میکنم فردا باید چیکار کنم همونا رو مینویسم رو کاغذ و جلوش مربع میذارم برای تیک یا ضربدر

این یه نمونه

اینم‌ هست

این حدیث از امام کاظم هم درمورد محاسبه که شاید همه دیده و شنیده باشنش ولی تکرارش لازمه : کسی که هرروز به حساب اعمال خود نرسد از ما نیست. پس اگر کار نیک کرده است از خدا توفیق بیشتر آن را بخواهد و اگر کار بد کرده است از آن کار استغفار کند و به سوی خدا توبه کند.

یه نکته دیگه : این که میگیم آخر شب برای روز بعد برنامه‌ریزی کنیم برای اینکه بدونیم تکلیفمون چیه با خودمون چند چندیم با حس خوب سر رو بالش بزاریم. ولی اگه یه وقتایی نشد شب برنامه بچینید ، صب که بیدار شدید این کار انجام بدید. نگیم چون دیشب ننوشتم پس بیخیال دیگه نه نه . باز میگم کیفیت مهمه

در روز باید حداقل ۳ تا کار جزو اولویت‌ها باشه و اول اون‌ها انجام بشه اونا که‌ انجام بشه انگار آدم نصف بیشتر راه رو رفته برای من که اینطوره🤷🏻‍♀ مثلا [به جز انجام واجبات مثل نماز و ...] کتاب رسیدگی به خونه درس اینا اولویته انجامش ندیم و بجاش بیاییم کارای کم‌اهمیت رو اول انجام بدیم بعد انرژیه صرف کم‌اهمیته میشه و اون اصلیا می‌مونه و آدم از دست خودش حرصش میگیره که چرا درس نخوندم چرا مثلا اتاقم مرتب نکردم من این اشتباه داشتم اول صب که مغزم برای درس بهتر کار می‌کرد میومدم کار دیگه میکردم که به اندازه درس اهمیت نداشت و میشد تو زمان‌های دیگه انجامش داد ، انرژیم رو میگرف ذهنم خسته میشد و دیگه حوصله درس نداشتم و اینطور میشد که اون‌روز درس نمیخوندم و هی حرص بود که میخوردم

محبوب من 💛. . پ.ن:وظیفه بود براتون دعاکنم ؛ شماهم منو دعا کنید که حقیقتا محتاجم .

. مسئله ایمان، این گِرَوِش قلبی، وابستگی فکری و اعتقادی و روانی به یک مطلب، به یک شخص، به یک قطب و به یک مرکز که نامش ایمان است تنها به همین خلاصه نمی‌شود که در قلب انسان این گروش و گرایش و گرویدگی را داشته باشد. آن وقتی ایمان به صورتِ راستین در کسی وجود دارد که بر طبقِ آن ایمان عمل کند. آن وقتی کسی می‌تواند ادعا کند مؤمن واقعی است که به لوازم ایمان و تعهدات ایمان پایبند باشد. آن وقتی کسی می‌تواند بگوید من به خدا مؤمن و معتقدم که زندگی او و متنِ واقعیت وجود او، با آن کسی که منکر خداست تفاوتی داشته باشد. . #برش_کتاب 📚طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن

_