eitaa logo
موج نور
169 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
17 فایل
امواج نور را به شما هدیه می‌دهیم. @Mohammadsalari : آیدی آدمین
مشاهده در ایتا
دانلود
119-maede-fa-ansarian.mp3
4.42M
سوره مبارکه منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان www.quran-365.ir @quran_365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼امام رضا علیه‌السلام : 🍃بهترین دارایی انسان، اندوخته‌های صدقه است🍃 🍂خيْرُ مَالِ اَلْمَرْءِ ذَخَائِرُ اَلصَّدَقَةِ🍂 📗ميزان الحكمه جلد ۱۱ صفحه ۱۷۹ ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 قسمت هفتاد و هفتم: خمس ✔️راوی : مصطفی صفار هرندی 🔸از علمایی كه ابراهيم به او ارادت خاصی داشــت مرحوم حاج آقا هرندی بود. اين عالم بزرگوار غير از ساعات نماز مشغول شغل پارچه‌فروشی بود. اواخر تابســتان ۱۳۶۱ بود. به همراه ابراهيم خدمت حاج آقا رفتيم. مقداری پارچه به اندازه دو دست پيراهن گرفت. 🔸هفته بعد موقع نماز ديدم كه ابراهيم آمده مسجد و رفت پيش حاج آقا. من هم رفتم ببينم چی شــده. ابراهيم مشــغول حســاب ســال بود و خمس اموالش را حساب می‌کرد! او برای خودش چيزی نگه نمی‌داشت. هر چه داشت خرج خنده ديگران می‌کرد. پس می‌خواهد خمس چه چیزی را حساب كند؟! 🔸حاج آقا حساب ســال را انجام داد. گفت ۴۰۰ تومان خمس شما می‌شود. بعد ادامه داد: من با اجازه‌ای كه از آقايان مراجع دارم و با شناختی كه از شما دارم آن را می‌بخشم. امــا ابراهيم اصرار داشــت كه اين واجب دينــی را پرداخت كند. بالاخره خمس را پرداخت. كار ابراهيــم مرا به ياد حدیثی از امام صــادق علیه‌السلام انداخت «كســی كه حق خداوند مانند خمس را نپردازد دو برابــر آن را در راه باطل صرف خواهد كرد». 🔸بعــد از نماز با ابراهيم به مغازه حاج آقا رفتيم. به حاجی گفت: دو تا پارچه پيراهنی مثل دفعه قبل می‌خوام. حاجی با تعجب نگاهی كرد و گفت: پســرم، تــو تازه از من پارچه گرفتی. این‌ها پارچه دولتيه، ما اجازه نداريم بيش از اندازه به كسی پارچه بدهيم. دانستم و گفتم: حاج آقا، اين آقا ابراهيم چيزی نگفت ولی من قضيه را می‌دانم، ابراهيم پیراهنهای قبلی را انفاق كرده! بچه‌های در زورخانه هستند كه لباس آستين كوتاه می‌پوشند، بعضی از بچه‌ها وضع ماليشان خوب نيست. ابراهيم برای همين پيراهن را به آن می‌بخشد‌. حاجی در حالی كه با تعجب به حرف من گوش می‌کرد نگاهی عمیق به صورت ابراهيم انداخت و گفت: حق نداری به كسی ببخشی. اين دفعه برای خودت پارچه را می‌بری هرکسی پارچه خواست بفرستش اينجا. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم  👉 شهید🕊🌹 شادی روح مطهر شهدا صلوات 🌹 ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 توسل به امام حسن مجتبی علیه‌السلام ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮         @mojnoor3 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا