🦋تفسیر قرآن کریم با داستان🦋
✳️ بندگی خالصانه
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا
ﺑﮕﻮ : ﺟﺰ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﺸﺮﻱ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺷﻤﺎﻳﻢ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻭﺣﻲ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻌﺒﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍﻱ ﻳﻜﺘﺎﺳﺖ ; ﭘﺲ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﺍﺭ [ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻭ ﻣﻘﺎم ﻗﺮﺏ] ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺍﻣﻴﺪ ﺩﺍﺭﺩ ، ﭘﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺎﺭﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﺪ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺮﺳﺘﺶ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺷﺮﻳﻚ نکند (کهف: ۱۱۰)
✅ روضه مقبول
🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸
✍ مرحوم سید علی اکبر کوثری روضه خوان امام خمینی (ره ) میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟
گفتم:دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم.
میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟
چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند.
سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند.
سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم
السلام علیک یاابا عبدالله...
دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان...
دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم...
شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا" به خواب رفتم.
وجود نازنین حضرت زهرا، صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم
به من فرمود؛ آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود؛
نیتت خالص برای ما نبود.
برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی....
آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم!
گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟
خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟
میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس با اخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود.
📚 خاطرات مرحوم کوثری (ره)
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
🎁 به کانال مسیر خوشبختی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@masirkhoshbakhti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 ندیده امضا کرد!
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
🎁 به کانال مسیر خوشبختی
بپیوندید👇👇👇
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
@masirkhoshbakhti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ روضه شب دوم
🤲 التماس دعا 🤲
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
🎁 به کانال مسیر خوشبختی
بپیوندید👇👇👇
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@masirkhoshbakhti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 اومده ماه عزا لشکر ارباب اومده
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
🎁 به کانال مسیر خوشبختی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
@masirkhoshbakhti
🦋تفسیر قرآن کریم با داستان🦋
✳️ وسیله به درگاه خدا
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»
ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﻳﺰ ﻭ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺍﻱ [ﺍﺯ ﺍﻳﻤﺎﻥ، ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ﻭ ﺁﺑﺮﻭﻱ ﻣﻘﺮّﺑﺎﻥ ﺩﺭﮔﺎﻫﺶ] ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻘﺮّﺏ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭ ﺑﺠﻮﻳﻴﺪ؛ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﻭ ﺟﻬﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭ ﺷﻮﻳﺪ .(مائده : ٣۵)
✅ معجزه سیاهپوشی
🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸
✍ یکی از نمایندگان حضرت آیت الله خوئی رحمت الله علیه می گوید: یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم و در آن گرمای شدید ایشان را در حالی دیدم که از سر تا پایشان سیاه پوش بود، حتی لباسهای زیر و جوراب های ایشان نیز سیاه بود. من درحالی که تعجب کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سوال کردم که آیا فکر نمیکنید با این وضعیت سر تا پا سیاه پوش در این هوا، ممکن است مریض و یا گرمازده شوید؟؟!!! ایشان در پاسخ فرمودند: فلانی من هرچه دارم از سیاه پوشی سر تا پا برای حضرت سیدالشهداء علیه السلام دارم. پرسیدم: چطور؟؟ فرمود: بنشین تا برایت تعریف کنم. سپس اینگونه برایم تعریف نمود: پدر من مرحوم حاج سید علی اکبر خوئی از وعاظ و منبری های معروف زمان خود بود. همسرش که مادر من باشد هرچه از ایشان باردار میشد پس از دو سه ماه بارداری بچه اش سقط میشد و خلاصه بچه دار نمی شدند. روزی پدرم بالای منبر این جمله را به مردم میگوید:...که ایهاالناس دستتان را از دست امام حسین و اهلبیت علیهم السلام رها نکنید که اینها خاندان کرامت و بخشش اند، و هر حاجت یا مشکل بزرگی که دارید جز درب خانه ی ایشان جای دیگری نروید که این خانواده حلال مشکلات اند.... پس از آنکه پدرم از منبر پائین میاید زنی به او میگوید آسید علی اکبر شما که به ما سفارش میکنید تا برای حل مشکلات و گرفتن حوائجمان درب خانه ی اهلبیت و امام حسین علیهم السلام برویم، چرا خودت از امام حسین علیه السلام نمیخواهی تا به تو فرزندی عنایت فرماید؟؟!! ایشان درحالیکه به شدت ناراحت میشوند به خانه می رود. همسرشان (مادربنده) میپرسد آقا چرا اینقدر ناراحتید؟؟؟ و ایشان قضیه ی منبر و صحبت آن زن را بازگو می کنند. مادرم میگوید خب راست گفته، چرا خودت چیزی نذر امام حسین علیه السلام نمیکنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه دار شویم؟؟ پدرم میگوید: ما که چیزی نداریم تا نذر کنیم؟؟ مادرم در جواب میگوید حتما لازم نیست چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم، اصلا شما نذر کن که امسال تمام دو ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیه السلام از سر تا پا، حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید. در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سرتاپاسیاه پوش شد. در همان سال هم مادرم باردار میشود و ۷ ماه نیز از بارداری اش میگذرد و بچه اش سقط نمی شود. یک شبی یکی از طلبه ها که از شاگردان پدرم بوده در آخر شب درب منزل ایشان می آید. وقتی پدرم درب را باز میکند پس از سلام و احوال پرسی عرض میکند که من یک سوال دارم. پدرم که گمان میکند سوال او یک مساله ی علمی و یا فقهی باشد میگوید بپرس.اما در کمال ناباوری آن طلبه میپرسد آیا همسرشما باردار است؟؟؟ایشان با تعجب میگوید بله، تو از کجا میدانی؟ کسی از این قضیه اطلاع ندارد. باز میپرسد ایشان ۷ ماهه باردارند؟ پدرم با تعجب بیشتری پاسخ مثبت می دهد.ناگهان آن طلبه شروع به گریه کردن میکند و میگوید: آسید علی اکبر من الآن خواب بودم، در خواب وجود مبارک پیامبراکرم صل الله علیه و آله را زیارت کردم. حضرت فرمودند: برو و به آسیدعلی اکبرخوئی بگو که بخاطر آن نذری که برای فرزندم حسین کردی و دو ماه از سر تا پا سیاه پوشیدی این بچه ای را که ۷ ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ میکنیم و او سالم میماند و ما او را بزرگ میکنیم و او را فقیه و عالم در دین می گردانیم و به او شهرت می دهیم. و او را به نام من "ابوالقاسم" نام بگذار. ....حالا فهمیدی که من هرچه دارم از سیاه پوشی سر تا پایی دارم؟..... شادی روح حضرت آیت الله حاج سید ابوالقاسم خوئی و تمام علمایی که مدافع شعائر اهلبیت علیهم السلام بودند، صلوات....
#امام_حسین_علیه_ااسلام
#محرم
📚 کانال سیره علما
🎁 به کانال مسیر خوشبختی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@masirkhoshbakhti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ دل الکلی، حسینی شد!
👤 استاد هاشمی نژاد
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
🎁 به کانال مسیر خوشبختی
بپیوندید👇👇👇
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
@masirkhoshbakhti