﷽
📍 مقایسه حضرت ابراهیم(ع) با امام حسین(ع)❗️
📌آزمایشهایی از حضرتابراهیم(ع) شد. اینکه مواد امتحانیاش چه بود، بحثی است. میگویند: هم از نظر قلبی امتحان شد، هم مالی امتحان شد، هم جانی و هم فرزندی امتحان شد. دل به رحمان داد و گفت: «إِنىّ وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفًا»1️⃣. از همه چیز رو برگرداند و گفت: روی دلم به سمت خداست. از نظر مالی هم در راه رحمان داد. وقتی این جمله را شنید: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّنَا وَ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ»؛ رمۀ بزرگی داشت. گفت: نصفش را دادم. یک بار دیگر اگر بگویی، نصف دیگر را هم میدهم. یک بار دیگر گفت و همه را داد. همه را داد. جان به نیران داد. دل به رحمان داد. او را در آتش انداختند. فرزند به قربان داد. اسماعیل را برد. این کارها را کرد تا بعد امام شد. امّا مکرر گفتم:
میان ماه من تا ماه گردون
تفاوت از زمین تا آسمان است
سراغ امامحسین(ع) بیا. بین روایاتمان در باب ابتلائات حضرتابراهیم(ع) مطالعه میکردم که بیاختیار یاد امامحسین(ع) افتادم؛ گفتم یا حسین(ع)!
خوبی و دلبریِ حُسن حسابی دارد
بی حساب از چه سبب این همه زیبا شدهای
مکرّر این شعر را خواندهام و بی اختیار اشکم در آمده است. خیلی تفاوت است. حضرتابراهیم(ع) رمه را داد. پسرش را آورد. جان به نیران داد، امّا خدا گفت: «يَنَارُ كُونىِ بَرْدًا وَ سَلَامًا عَلىَ إِبْرَاهِيمَ»2️⃣.جان به نیران داد. اسماعیل را به قربانگاه آورد.«وَ فَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ»3️⃣.اسماعیل تشنه شد. پایش را روی زمین کشید و چاه زمزم بیرون زد.
اسماعیل تشنه شد. پایش را روی زمین کشید و چاه زمزم بیرون زد. کجا حضرتابراهیم(ع) العطش بچههایش را شنید؟ کجا حضرتابراهیم(ع) دید که لشکر به خیمههای زن و بچّهاش حمله کند. طوری که امامحسین(ع) نتوانست بلند شود. سر زانو بلند شد و گفت: «اِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِیناً فَکُونوُا اَحْرَاراً فِی دُنْیَاکُمْ»؛ ای بی دینها! اگر دین ندارید، شرف داشته باشید. این زن و بچّهها چه کردهاند؟! حضرتابراهیم(ع) کجا فرق شکافتۀ اسماعیل را دید؟
1️⃣ روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمانها و زمين را پديد آورده است. سورۀ مبارکۀ انعام، آیۀ 79 .
2️⃣اى آتش! براى ابراهيم سرد و بىآسيب باش! سورۀ مبارکۀ انبیا، آیۀ 69 .
3️⃣ و او را در ازاى قربانىِ بزرگى، رهانيديم. سورۀ مبارکۀ صافات، آیۀ 107
〰️〰️〰️〰️〰️
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
14.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
📍 مقایسه حضرت ابراهیم(ع) با امام حسین(ع)❗️
〰️〰️〰️〰️〰️
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
﷽
📍 حضرت ابالفضل (ع)اطاعت امام را اطاعت الله میدید.❗️
📌پیغمبراکرم(ص) فرمود: «لَا تَكُونُ مُؤْمِناً»، مؤمن نیستی، «حَتَّى تَعُدَّ الْبَلَاءَ نِعْمَةً وَ الرَّخَاءَ مِحْنَةً»؛ تا اینکه شدّت را نعمت بدانی و گشایش را بدبختی بدانی. «لِأَنَّ بَلَاءَ الدُّنْيَا نِعْمَةٌ فِي الْآخِرَةِ وَ رَخَاءَ الدُّنْيَا مِحْنَةٌ فِي الْآخِرَةِ»1️⃣؛ یعنی یک چهرۀ ملکوتی دارد. بحث صور غیبیّه است. فریب این چیزها را نخورید. انسان باید به وظیفهاش عمل بکند. تو مسیر صحیح الهیات را طوری برو که شرمندۀ خداوند نباشی:هر چه پیش آید، خوش آید.
حالا تطبیق میدهم. خداوند در صحنۀ عاشورا و قیام امامحسین(ع)، هم یزید را امتحان میکرد هم امامحسین(ع) را امتحان میکرد. آن حیوان درندۀ به صورت انسان و مدّعی ایمان را امتحان میکرد؛ لذا مسئله و محور همین است. نعم الهیّه که میآید، انسان شکر و حمد میکند. امّا قرار نبوده که غفلتی در کار باشد. هر نعمتی پنج رقم شکر دارد. اگر دیدی که پنج تای آن را انجام دادی، نعمت میشود. اگر انجام ندادی، نقمت است.
امامزینالعابدین(ع) فرمودند: برای عمویم عباس در بهشت مقامی است که شهدا به آن غبطه میبرند. قیمت را بالا میبرد. شهدا در مرتبۀ شهادت غبطه میبرند، نه در مراتب دیگر. سرّش این است که اطاعت امام را اطاعت الله میدید. همین روح اطاعتیاش بود که باعث عظمت روح حضرتعباس(ع) است. نه تنها زمان حیات و نه تنها در بهشت؛ بلکه در همین دنیا به این مقامات رسید. قابل انکار نیست که حضرتابوالفضل(ع) باب الحوائج است و گرههای بزرگ را باز میکند.
1️⃣برای اینکه بلای دنیا، نعمت در آخرت است و آسایش دنیا، سختی آخرت است. بحارالأنوار، ج 64، ص237
〰️〰️〰️〰️〰️
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
26.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
📍 حضرت ابالفضل (ع)اطاعت امام را اطاعت الله میدید.❗️
〰️〰️〰️〰️〰️
🎞 #كليپ_تصويرى
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
﷽
📍 خودم ماندم و کس دیگری نیست❗️
📌امامحسین(ع) یک خطبه موقع ورود به کربلا دارد که معروف است: «إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ». وقتی که بنا شد آزمایش جمعی پیش بیاید، «قَلَّ الدَّيَّانُونَ». دین در معرض خطر است. میخواستم که این خطبه را برای شما معنا کنم که امامحسین(ع) چه میخواهد بگوید. مقدّمات حرکت امامحسین(ع) را ببینید. از مدینه به مکّه و از مکّه به سمت کوفه. بعد حوادث بین راه. بعد هم به کربلا رسیده است. امامحسین(ع) چه میخواهد بگوید؟ آیا میخواهد بگوید: این آدم و بنده وقتی مثلاً چشمش درد گرفته است، میفهمی که دین دارد یا ندارد؟! چون میبینی که کفر میگوید یا نه. از خداوند شکایت میکند یا نه. آیا حضرت آزمایش فردی را میگوید؟ دل درد گرفتهام و به خودم میپیچم. مریض شدهام. آزمایش شخصی الهی است. میخواهد ببیند آیا در آنجا چیزی از دهانم درمیآید و از خداوند شکایت میکنم یا نه؟ مثلاً کسی در خانه نبوده و برگشته است. او دیده است که دزد خانهاش را زده و مالش را برده است. ببینیم که او چه کار میکند؟ آیا باز هم شکر خداوند را میکند یا نه؟ آیا امامحسین(ع) این موارد را میگوید؟! مسئله، این نیست. بحث آنجایی است. که دین در خطر قرار بگیرد و یک آزمایش جمعی پیش آمده است. جمع شوید! دارند دین را از بین میبرند.
از مختصّات امامحسین(ع) است که با شهادتش به آنجا میرسد؛ لذا میگویند که هر چه بیشتر بر امامحسین(ع) مصیبت وارد میشد، چهرهاش برافروخته تر میشد. در مقاتل دارد: «فَنَظَرَ الْحُسَیْنُ(ع) اِلَی مَصَارِعِ فِتْیَانِهِ وَ اَحِبَّائِهِ»؛ امامحسین(ع) روز عاشورا به تمام شهدا از جوانان تا اصحاب نگاه کرد. خیلی عجیب است! «فَنَظَرَ الْحُسَیْنُ(ع) اِلَی مَصَارِعِ فِتْیَانِهِ وَ اَحِبَّائِهِ»؛ قلم به قلم همه را نگاه کرد. «فَعَزَمَ عَلَی لِقَاءِ الْقَوْمِ»؛ آنجا بود که گفت: خودم ماندم و کس دیگری نیست. «فَنَادَی»؛ صدای امامحسین(ع) بلند شد: «هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذَبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ(ص) هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ یُخَافُ اللهَ هَلْ مِنْ مُغِیثٍ یُغِیثَنَا لِوَجْه اللهِ»؛ شروع کرد این جملات را گفتن.
بحارالأنوار، ج 44، ص383
〰️〰️〰️〰️〰️
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir
﷽
📍 امتحان یزید ،عمر سعد و یارانشان با اصحاب امام حسین(ع)❗️
📌در صحنۀ کربلا مسئله همین بود. هم یزید داشت، هم عمر سعد و هم شمربود، هم بقیهای که آنجا بودند و هم امامحسین(ع) امتحان پس میدادند. خوب تطبیق بدهید. یک حادثه است و همه جور افراد هم در آن هستند. همه دارند امتحان پس میدهند. یک نوع جداسازی بود. تمام این پنج موردی که گفتم، در ذهنتان باشد. جداسازی مؤمن از غیر مؤمن بود. موادّ امتحانی آنها هم فرق میکرد. یکی از آنها ریاست بود. برای عمر سعد، مُلک ری بود. برای یزید، خلافت مسلمین بود. امّا برای سپاهیانی که آمده بودند، چطور؟ برای یک مشتی مال و یک مشتی هم تهدیدو تطمیع بود. وقتی سر امامحسین(ع) را آورد، گفت: «وَ امْلَاْ رِکَابِی ذَهَباً وَ فِضَّةً»؛ رکاب پای مرا از طلا و نقره پر کن! چه آوردی؟ سر پسر پیغمبراکرم(ص) را آوردم. خوب ببینید! صحنۀ امتحان عجیبی از همه رقم افراد بودند.
امتحان از اصحاب امامحسین(ع) هم بود. امّا امتحان آنها چه بود؟ تا به خود امامحسین(ع) برسیم که مورد ششم آن است. این امتحانها برای امامحسین(ع) مهم نیست و کوچک است. برای اصحاب، ترفیع درجه بود. من نمیتوانم راجعبه امامحسین(ع) بگویم ترفیع درجه است. برای امامحسین(ع) چیز دیگری است.
〰️〰️〰️〰️〰️
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
@mojtabatehrani_ir