دلتنگیم تصمیمِ به حمله گرفت .
بهم هجوم اورد و یدفعه نشستم زمین و گریه کردم .
چشمات ، خنده هات ، خاطره هات
از جلو چشمام رد شد و گریه کردم .
من نبودنت رو گریه کردم .
نه .
همیشه جنگیدن خوب نیست .
من همیشه جنگیدم تا یه چیزایی رو عوض کنم ،
اما این روزا فهمیدم که برای بعضی آدمای
قدر نشناس نباید جنگید ..
فهمیدم برای اثبات دوست داشتن نباید جنگید
برای به دست آوردن دل آدما نباید جنگید ؛
این روزا نسخه فاصله گرفتن رو میپیچم
از آدمایی که زیاد دروغ میگن ، فاصله میگیرم
از آدمایی که دغدغه میسازن ، فاصله میگیرم از
آدمایی که حرمت نگه نمیدارن ، فاصله میگیرم .
با حقارت بعضی آدما و دلاشون نباید جنگید
باید نادیدشون گرفت و گذشت و بخشیدشون ،
نه برای این که مستحق بخششن ، برای این که
- من مستحق آرامشم :)
هدایت شده از آقایامامرضا.
آقای امام رضا من حتی وقتی کنارتون هستمم دلم براتون تنگ میشه.
رفیقم بعد همسایگیِ حضرت معصومه ، الان رفته مشهد و پیش امام رضا زندگی میکنه .
اگه این خوشبختی نیست پس چیه ؟