میدونی دیگه غش غش نمیخندم ؟
یعنی بدونِ تو بلد نیستم دیگه
میدونی هنوز منتظرم بیای بگی خواب بوده ؟
میدونی چقدر دلم برات تنگ شده؟
میدونی این گوشه دنیا نشستم دارم دق میکنم از نبودنت ؟
میدونی چقدر دلم تنگه و چقدر نیستی ؟
میدونی؟ :)))))))
آخرین پنجشنبه سالِ و نیستی عروسک . .
الان باید همه باهم درکنارِ تو خونه مامانجون باشیم .
لابهلای ِفرفری های موهاش گم میشدم
پیچُ تاب فرهایِ موت آنقدر زیبا و دلانگیزِ که هرگاه دستم رو لابه لای ِموهات
میبردم، تمام ِ غم ها و دغدغه هام رو
فراموشمیکردم
قربانِ تک تک فرِموهایت
موهـایت در باد ، عجب رخ نمـایی
میکند : )
جایِ خالیت درد میکنه
اونقدر که نمیشه توصیفش کرد . .
کجایی؟
دِ نیستی دیگه نیستی . .
ویساتو صداتو که گوش میدم ..
اصلا نمیتونم باورکنم نمیتونم فکر کنم حتی که نیستی ؛
قبلا وقتی تو کانالا میدیدم میزنن
چقدر شبِ
و بازهم غمگینیِ شب و از این قبیل
بیتفاوت رد میشدم
ولی حسش کردم ؛
ولی این شبا چقدر شبه :)