محتاجِ دعاهاتون .

میشه برای مامانم دعا کنید ک نیاز ب عمل نداشته باشه لطفا : )؟

از سرشب تا همین الان با رفقا بودیم . خدا قسمتتون کنه ؛

چقدر امشب خوب بود :) حالم عوض شد . .

- چشماشو باید کشید ، تو کلمه نمی‌گنجه !

کمکم کن حالم مثل قدیما خوش نیست :)

- من گم شده بودم ؛ دقیق نمیدونم خودمو گم کرده بودم یا گم شده بودم اما میدونم تو پیدام کردی . روی موهام دست کشیدی و قول دادی که اوضاع درست میشه . . تو چی بودی؟! آدم؟! نه . . تو متعلق به این زمینِ گردِ مزخرف نبودی . تو هوا بودی . من نفس میکشیدمت . تو مقدس بودی . دور از لیاقت این آدما که چشماشون تویِ عسلیِ نگات بیوفته . وجودت لطیف و پرستیدنی بود . هربار که میدیدمت همه‌یِ نگرانی‌هام جاشو به ترس از دست دادنت میداد ؛ این ترسِ کثیفِ لعنتی که مدام در گوشم زمزمه میکرد ‹ چشماش زیادی خوشگله :))))))

:))))))))))))))

یه نجف (:

داره نزدیکِ چهلمش میشه :))))

-