نیاز دارم برم نجفُ برنگردم .

- اگر حالم را میخواهی بدانی ، درختی را تصور کن که تبر خورد و نیفتاد .

(((((((((((:

وقتایی ک تو عراق برقا میره <<<<<<<<<< .

خداوندا یه مشت اسکل و نادان که جهان رو اشغال کردن یا به راه راست هدایت کن یا نمیدونم .

چون نیستمشون واقعا . نه تنها من اکثر آدمای عاقل از وجودِ اینها رنج میبرند .

-

با لرزیدنِ قلبم دستمو بردم سمت پلی کردن صدایِ ضبط شده ‌ . . اره صدای من و تو . آهنگ خوندنامون . کل‌کل کردنامون . چن وقتی هست حتی دست و دلم میلرزه که گوششون بدم چون نمیتونم باور کنم صاحبِ این صدا دیگه نیست و ندارمش . دلتنگی امونمو بریده دختر (: کجایی ؟ تو آسمون ؟ پیشِ فرشته ها ؟ تو خودت فرشته بودی که . . واقعا کجایی که پیدات کنم و باز صورتِ ماهت چشمامو بخندونه ؟ حتی با حالِ مریض و بی‌حوصلت . من به خودم قولِ باز بلندشدن موهای فرفریتو داده بودم . . کجا گذاشتی رفتی ؟ ((:

- دل من گوشه صحنت بخدا جا مانده (:

-

و قسم به اشکِ جاری بر گونه‌ی عاشق در فراقِ معشوق ..

آرامش روحم ؛ حال که جواب اشک‌ها و تمناهایم را با آغوشِ بازت دادی . . حال که گوشه چشمی نصیب این دخترِ بی‌معرفتت کردی . . حال که آقایی را درحقم تمام کردی تا نوکری را یادم دهی . . بیا و مردانگی کن و الطافت را درحق نوکرِ بی‌قرار و مجنونت تمام کن ، دورسرت بگردم ؛ دلش بی‌قرار و خیالش نازک از دلتنگی شده دلخوری‌هایش را نبین ، حرف حرم که بیاید دلش تا همینجا پر میکشد برایت ، خاطرت برایش آنقدری عزیز است که شب‌هایش به صبح‌ها و صبح‌هایش به عصرها گرِه خورده ، محضِ تمنا و اشک :) هوایش را داشته باش ، فدایت :) آیه *