eitaa logo
مخلصین
88 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
309 ویدیو
2 فایل
🔹خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های انها را به پشت جبهه منتقل نکنیم گنهکاریم🔹 🌷شهيد عبد الله ميثمے
مشاهده در ایتا
دانلود
🏵 سردار شهید علی تجلایی 🔺تولد: 5 #مرداد 1338 / تبریز ♦️مسئولیت: ازفرماندهان دفاع مقدس؛ و مسئول طرح وعملیات قرارگاه خاتم الانبیا(ص) 🔻شهادت: 25 #اسفند 1363 /عملیات بدر_شرق دجله 📅بخش: #تقویم 🆔 @mokhlesein
✋✋نیت کنین... 🌷 مهمان داریم😊 شهید و مفقود الاثر دفاع مقدس "عـلی تجلایی " هستند 🌷 امروز تولدتشون هست😍 🔵 حاجت ها رو ازشهدا طلب کنید ، مرام و معرفتشون زیاده حتما دستگیرمون میشن🙏
سلام رفقا✋ علی تجلایی هستم😊 خوشحالم مهمون شما شدم😍 🆔 @mokhlesein
پنجم مرداد 1338 در تبریز بدنیا اومدم 👶در دوران دبیرستان بخاطر امضا نکردن برگه عضویت حزب رستاخیز توسط ساواک احضار شدم 🙂. دیپلم خود را در رشته ریاضی گرفتم📄 از سال 56 فعالیتهای مبارزاتی خود را آغاز نمودم👊✊که پس از مدتی توسط ساواک دستگیر شدم😐
پس از پیروزی انقلاب اسلامی✌، در سال 58 به عضویت سپاه درآمدم 😍و یک دوره آموزش نظامی 15 روزه زیر نظر "محسن چریک" گذراندم و پس از مدتی در پادگان سید‌الشهدا(ع) بعنوان مربی آموزشی مشغول به کار شدم😍
در آموزش نظامی بسیار جدی و سخت گیر بودم😠😡 و به نیروهای تحت آموزشم می گفتم : من در عمر خود 15 روز آموزش دیده ام😏 و فردی به نام سعید گلاب بخش معروف به محسن چریک 😎 به من آموزش داده😑 و گام از گام که برداشته ام ، تیری زیر پایم کاشته است 😑 اکنون می خواهم با 15 روز آموزش ، شما را به جنگ ضد انقلاب در کردستان ، پاوه و گنبد آماده کنم ✊و اگر در اثر ضعف آموزشی یک قطره از خون شما بریزد ، من مسئولم و فردای قیامت باید جوابگو باشم 😞. سختگیریم در آموزش به حدی بود که در میان نیروها به « علی رگبار » معروف بودم😁😂 قصد داشتم طی 15روز آموزش ، نیرویی تربیت کنم که نه تنها جسارت روبرو شدن با خطرهای بزرگ را داشته باشد👌بلکه بتواند در میدان رزم با لشکر مجهز و دوره دیده دشمن حرف اول را بزند💪
پس از مدتی به کردستان رفتم 😊و به مبارزه با ضد انقلاب منطقه پرداختم👊😉 🆔 @mokhlesein
بعد از آن مأموریت یافتم 😕به اتفاق چند تن از دوستان 🏃👬راهی افغانستان شویم🛫🇦🇫 😉 تا علیه نیروهای متجاوز شوروی ، مردم مسلمان آن کشور را یاری کنم 😟من برای ورود به افغانستان که مرزهایش تحت کنترل شدید ارتش سرخ بود ، از شناسنامه افغانی استفاده کردم😂😉😎 در پاکستان ،برای تأسیس مرکز آموزش فرماندهی برای مجاهدین افغانی 😑، حفاظت از نماینده امام در افغانستان 😕، و حمل وجه نقد برای مجاهدین ، برنامه دقیقی تهیه کردم 😎 به ابتکار خودم ، در چندین نقطه افغانستان ، راهپیمایی هایی علیه آمریکا ترتیب داده شد .✊ در افغانستان حدود 300 نفر از مجاهدین افغانی که اغلب سطح علمی بالایی داشتند زیر نظرم آموزش دیدند 💪و پس از 4 ماه من و دوستام به ایران بازگشتیم 🛬چرا که جنگ ایران و عراق آغاز شده بود.😌
بلافاصله پس از ورود به ایران ، راهی جبهه های جنوب شدم 😌و در نبردهای دهلاویه شرکت کردم 😉و پس از آن در حماسه سوسنگرد ، حضور فعالی داشتم😋 .
شهید مرتضـی یاغچیـان و یارانش ، 3 شبـانه روز در شهر بستان با سلاح سبک در مقابل نیروهای زرهی عراق مقاومت کردند👊 قرار شد شهر را تخلیه کنند تا هواپیماهای خودی شهر را بمباران کنند 🛩💥چنین اتفاقی رخ نداد و بستان بدست نیروهای بعثی افتاد 😭😦رزمندگان پس از درگیری با تانکهای بعثی پیاده بسوی سوسنگرد عقب نشینـی کردند ☹️😱و عازم دهلاویـه شدند تا در آنجا ، خط پدافندی ایجاد کنند که دشمن نتواند از پل سابله عبور کند .😠 با ورود من و دوستان ، نیروهای رزمنده جانـی دوباره گرفتند .😀☺️😋 🆔 @mokhlesein
خلاصه؛جونم براتون بگه همان شب با فرماندهی خودم😊اولین شبیخون به دشمن انجام شد و تا چند شب ادامه یافت بعثیها با تمام ادوات خود،دهلاویه را زیر آتش گرفتند😥فکر عقب نشینی نداشتمو میخواستم تا آخرش بجنگم
سال۱۳۶۰ازدواج کردم💍😘حاصل این ازدواج دختر گلم حنانه بود اما این تحول در زندگی هم نتوانست منو از حضور در جبهه دور سازد ☺️ جالبه تو این عکس و و همگی شدیم😍
در پیرانشهر مسئول عملیات بودم ☺️و پس از آن در عملیات فتح‌المبین در فروردین61با سمت فرماندهی گردان‌های آیت‌ا..مدنی و آیت ا..قاضی طباطبایی شرکت کردم.😁
در عملیات ایذایی از پا مجروح شدم☹️ولی با آنکه زخم کاری بود تا اتمام مأموریت ماندم😉در عملیات بیت‌المقدس با سمت جانشین تیپ عاشورا شرکت کردم دراین عملیات خاکریزی طراحی کردم مانع از پیشروی دشمن میشد😋
در تیر 61، مأموریت یافتم که در اجرای مرحله ای دیگر از این عملیات در شلمچه وارد عمل شوم😉 من و داداش کوچیکم مهدی در بهمن ماه ۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کردیم و مهدی در میـدان مین به شهـادت رسید .☹️😥 خوشحالم که شهید شد 😊 ولی از اینکه داداش کوچیکم زود تر از من لیاقت پیدا کرد ناراحتم☹️ قصد داشتم پیکرش رو برگردونـم 😭، همانطـوری که اجساد بسیاری از شهدا را برگردانده بودم😕 ولی نشد که نشد 😭جنازه داداشم در منطقه عملیاتی باقی ماند .☹️ ولی در سال ۱۳۷۳ ، پیکرمطهرش کشف و به زادگاهمون انتقال یافت 🛫 پس از شهـادت داداشم به شهید اصغر قصـاب عبداللهـی می گفتم : این چه سری است که برادران کوچکتر ، برادران بزرگ خود را اصلاً در شهـادت مراعـات نمی کنند😂 ، سبقت می گیرند و زودتر از برادر بزرگشان به مقصد می رسند . ؟؟😁
سال 62 عملیات والفجر2 شروع شد و بعد از آن به تهران اعزام شدم تا دوره دافوس را بگذرانم😉در همین زمان دخترم حنانه بدنیا آمد👧😘 با وجود کار بسیار و تحصیل و مباحث فشرده،همه وظایف خانه را خود انجام میدادم
در عملیات خیبر نیز شرکت کردم. پس از آن مسئولیت طرح و عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) به من واگذار شد😁 🆔 @mokhlesein
صبحدم روز بهمن 63بعد از مرخصی عازم جبهه شدم😉 و قبل از حرکت همسرم را به حضرت فاطمه (س) قسم دادم و حلالیت طلبیدم و گفتم :مرا حلال کنید . ☹️ 🆔 @mokhlesein
این همسرمه😍😍 روایت اون آخرین خداحافظی رو براتون میگه👇👇
سلام 😉 خوبید؟ نسیبه عبدالعلی زاده هستم همسر شهید تجلایی ☺️ شما همسرمو دعوت کردید اونم منو دعوت کرد جمع شما 😌 علی بهم می گفت دعا کنید جنازم برنگرده 🙏😭 گفتم : چرا ؟😦 گفت : برادران ، بسیار به من لطف دارند و می دانم که وقتی به مزار شهیدان می آیند ، اول به سراغ من خواهند آمد 😊اما قهرمانان واقعی جنگ ، شهیدان بسیجی اند . 😍 دوست ندارم حتی به اندازه یک وجب از این خاک مقدس را اشغال کنم .😁 تازه اگر جنازه ام به دستتان برسد یک تکه سنگ جهت شناسایی خودتان روی مزارم بگذارید و بس .
عملیات بدر آخرین عملیاتی بود که شرکت میکردم 😁به جانشینی قرارگاه ظفر منصوب شدم😉قبل عملیات به یکی از همرزمانم گفتم دیگر نمی خواهد پشت بی سیم بنشینم📞 و می خواهم مثل یک بسیجی گمنام در عمل شرکت کنم
بعنوان یک بسیجی گمنام همراه سایر بسیجیان راهی خط مقدم شدم 😎 بچه ها تصور می کردندمن بخاطر مسائل امنیتی با شکل و شمایل یک بسیجی ساده برای ارزیابی کیفیت نیروها یا بخاطر یک سری مسائل محرمانه در خط مقدم حضور یافته ام. 😂😁 سوار بر پشت کمپرسی🚚 با گروهان ۳ گردان امام حسین (ع) ، با فرماندهی گروهان شهید خلیلی نوبری ، عازم هورالعظیم شدم 🆔 @mokhlesein
لشکر عاشورا قرار بود اتوبان بصره - العماره را تصرف کنه. تعدادمون رفته رفته کمتر می شد و بچه ها به طرف آسمون پر میکشیدن😇 🆔 @mokhlesein
یه لحظه از خاکریز بلند شدم تا اطراف را نگاه کنم که ناگهان تیری به قلبم اصابت کرد . 😍خیلی آرام و آهسته دراز کشیدم😑بی آنکه دردی را بروز بدم که کسی بفهمه😥 پیش از حرکت به همه گفته بودم : « با قمقمه های خالی حرکت کنید چون ما به دیدار کسی می رویم که تشنه لب شهید شده است» آرام چشمانم را بستم و بطرف خدا راهی شدم 😍😍
بخشی از وصیت نامم 👇👇 🆔 @mokhlesein
امیدوارم با بزرگواری خودتان این بنده ذلیل خدا را عفو کنید. 😭در همه حال پرهیزگار باشید و خدا را ناظر و حاضر بر اعمال خود بدانید. یاور ستمدیدگان و مستمندان جامعه و یاور تمامی‌ مستضعفان باشید،😌 مبادا یتیمان و فرزندان شهدا را فراموش کنید. 😕سلسله مراتب و اطاعت از مسئولین را با توجه به اصل ولایت رعایت کنید. ☺️ برادران مسئول! که به طور مستمر در جهت پیشبرد اهداف انقلاب، شبانه‌روزی فعالیت می‌کنید، به عدالت در کارهایتان و تصمیم‌گیری‌هایتان به عنوان یک مرز ایمان داشته باشید. عدالت را فدای مصلحت نکنید،😊
من و آقا مهدی باکری و بقیه بچه ها تو 25 اسفند 63 عملیات بدر بدون اینکه خاکی رو با جنازمون اشغال کنیم همگی شهید و مفقود الاثر هستیم 😍 🆔 @mokhlesein
راستش ما که مزاری نداریم مثل بقیه رفقای شهید براتون ادرس مزار بدیم برا تشریف اوردن😉 ولی سر هر قبر شهید گمنامی رفتید برای ما هم صلوات و فاتحه هدیه کنید 😊 🆔 @mokhlesein
رفقا خیلی خوشحال شدم که مهمونم کردین😁 رهبر رو تنها نزارید 🙏 به یادمون باشین🙏به یادتونیم☺️ دست دوستی دراز کنین هواتونو داریم😎 یاعلی رفقا✋