eitaa logo
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام🇵🇸
2هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
231 فایل
🌟بسم الله الرّحمن الرّحیم🌟 🌿اگر کسی فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌿 🥀تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات🥀 خادم کانال: @fattemeh0606 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
حاضرم پایِ سر ِ تو سر ِ خود را بدهم جایِ پیراهن ِ تو معجر ِ خود را بدهم سر ِ بابایِ من و خِشت محال است عمه عمه بگذار که اول پر ِ خود را بدهم …پهن کن تا که سر ِ خار نگیرد به لبش کم اگر بود پر ِ دیگر خود را بدهم زیورآلات مرا دختر همسایه گرفت نذر ِ انگشتَرَت انگشتر ِ خود را بدهم مویِ من سوخته و مویِ پدر سوخته تر حاضرم پایِ همین سر، سر ِ خود را بدهم دید ما تشنه یِ آبیم خودش آب نخورد خواست تا دیده یِ آب آور خود را بدهم به دلم آمده یک وقت خجالت نکشم پایِ لطفش نفس ِ آخر خود را بدهم شاعر: علی اکبر لطیفیان @mola_amiralmomenin_as
✔️قضا و قدر عالم آل محمّد(ص)، امام على بن موسى الرّضا(ع) فرموده است: حسن بن ابى حسن بصرى به امام حسين بن على بن ابى طالب عليهما السّلام نامه نوشت و از او دربارۀ معنى قدر سؤال كرد. حضرت در پاسخ او نوشت: 🔘«از بيانى كه درباره قدر به ما اهل بيت رسيده است و آن را برايت توضيح مى‌دهم پيروى نما. زيرا كسى كه به قدر در خوب و بدش ايمان ندارد كافر است و كسى كه گناهان را به خداى عزيز و بزرگ مرتبه نسبت مى‌دهد (و كار او مى‌داند) بهتان بزرگى به خدا بسته است. 🔘همانا خداى متعال به زور اطاعت نشود و با غلبه (ديگرى بر او) نافرمانى نگردد و بندگان خود را در طريق هلاكت و تباهى واننهد، بلكه اوست مالك هر آنچه به آنها داده و قادر بر هر چه كه آنها را به آن توان بخشيده است، پس اگر سر به طاعت نهند، خدا مانع و سست كنندۀ آنها نخواهد بود و اگر سر به معصيت گذارند و خدا بخواهد كه بر آنها منّت نهد و مانعى ميان آنها و معصيت ايجاد كند، مى‌تواند. 🔘و اگر مانع نشد اين گونه نيست كه (در اين صورت) خدا آنها را با فشار و زور بر گناه وادار كرده باشد. ✔️بلكه پس از آگاهانيدن و هشدار و اتمام حجّت بر آنها از راه بخشيدن اختيار (و قدرت انتخابگرى)، آنان را بر گناهان توانا ساخته است و در عين حال، راه را براى عمل كردن به آنچه ايشان را به آن فرا خوانده و ترك آنچه از آن بازشان داشته، بازگذاشته است و آنان را براى انجام آنچه بدان فرمان داده و نيز براى اجتناب از آنچه از آن بازداشته و آنان آن را مرتكب مى‌شوند توانمند ساخته است. 🔘همۀ سپاسها، سپاس پذيرفتنى (و شايسته)، از آن خداوندى است كه بندگان خود را بر هر آنچه فرمان داده و از هر آنچه بازداشته توان بخشيده است تا بدان وسيله فرمان برند. 🔘و حجّت را بر همه كسانى كه راه را بر آنان آشكار نموده، پايدار ساخته است. ✔️پس من بر اين باور و آيينم (باز با تأكيد مى‌گويم): به خدا سوگند من و يارانم نيز بر آنيم و سپاس شايستۀ اوست» . 📓فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام، صفحه: ۶۰۵. @mola_amiralmomenin_as
من حر رو سیاهم العفو یابن الزهرا سنگین بود گناهم العفو یابن الزهرا حر با همه گناهش، برگشته در پناهت آیا شود ببخشی، او را به یک نگاهت؟ دیشب ز خیمه هایت، بانگ عطش شنیدم تا صبح گریه کردم، آه از جگر کشیدم ای تشنه لب حسین جان، جانم شود فدایت از اشک چشم خود آب آورده ام برایت اگرچه رو سیاهم، خط سعادتم ده تا جان کنم فدایت، اذن شهادتم ده افتاده ام به پایت تا دست من بگیری هم دست من بگیری، هم هستِ من بگیری راضی کنم به خونم مظلومه خواهرت را اذنم بده ببوسم دست برادرت را 📣حاج غلامرضا سازگار @mola_amiralmomenin_as
✔️حرّ بن يزيد رياحى شهيد والاقدر عاشورا. حرّ از خاندانهاى معروف عراق و از رؤساى كوفيان بود. به درخواست ابن زياد، براى مبارزه با حسين «ع» فراخوانده شد و به سركردگى هزار سوار برگزيده گشت. گفته‌اند وقتى از دار الأمارۀ كوفه، با مأموريت بستن راه بر امام حسين «ع» بيرون آمد، ندايى شنيد كه: اى حرّ! مژده باد تو را بهشت... در منزل «قصر بنى مقاتل» يا «شراف»، راه را بر امام بست و مانع از حركت آن حضرت به سوى كوفه شد. كاروان حسينى را همراهى كرد تا به كربلا رسيدند و امام در آنجا فرود آمد. حرّ وقتى فهميد كار جنگ با حسين بن على «ع» جدّى است، صبح عاشورا به بهانۀ آب دادن اسب خويش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به كاروان حسين «ع» و جبهۀ حق پيوست. توبه‌كنان كنار خيمه‌هاى امام آمد و اظهار پشيمانى كرد، سپس اذن ميدان طلبيد. ✔️اين شگفت و برگزيدن راه بهشت بر دوزخ، از حرّ، چهره‌اى دوست‌داشتنى و قهرمان ساخت. حرّ با اذن امام به ميدان رفت و در خطابه‌اى مؤثّر، سپاه كوفه را به خاطر جنگيدن با حسين «ع» توبيخ كرد. چيزى نمانده بود كه سخنان او، گروهى از سربازان عمر سعد را تحت تأثير قرار داده از جنگ با سيد الشهدا منصرف سازد، كه سپاه عمر سعد، او را هدف تيرها قرار داد. نزد امام بازگشت و پس از لحظاتى دوباره به ميدان رفت و با رجزخوانى، به مبارزه پرداخت و پس از نبردى دليرانه به شهادت رسيد. رجز او چنين بود: انّى انا الحرّ و مأوى الضّيف اضرب فى اعناقكم بالسّيف عن خير من حلّ‌ بأرض الخيف اضربكم و لا ارى من حيف كه حاكى از شجاعت او در شمشير زنى در دفاع از سيد الشهدا و حق دانستن اين راه بود. حسين بن على «ع» بر بالين حرّ حضور يافت و خطاب به آن شهيد، فرمود: ✔️تو همانگونه كه مادرت نامت را «حرّ» گذاشته است، حرّ و آزاده‌اى، آزاد در دنيا و سعادتمند در آخرت! «انت الحرّ كما سمّتك امّك، و انت الحرّ فى الدّنيا و انت الحرّ فى الآخرة» و دست بر چهره‌اش كشيد. امام حسين «ع» با دستمالى سر حرّ را بست. پس از عاشورا بنى تميم او را در فاصلۀ يك ميلى از امام حسين «ع» دفن كردند، همانجا كه قبر كنونى اوست؛ بيرون كربلا در جايى كه در قديم به آن «نواويس» مى‌گفته‌اند. @mola_amiralmomenin_as
🔘بيدارى پيش از مرگ چه بسيار گناهكارانى كه اسباب شقاوت و سوء خاتمه آنها بواسطۀ گناهان كبيره فراهم بود، بطورى كه كسى اميد نجات و سعادت به آنها نداشت؛ ناگاه شامل حالشان شده از گناه خود پشيمان شدند و با حسن خاتمه از دنيا رفته جزء محشور مى‌گردند. 🔘مسلمان مى‌شود و مى‌ميرد از آن جمله مخريق يهودى است، روز جنگ احد به قبيلۀ خود گفت: آيا نمى‌دانيد كه محمد(ص)همان پيغمبر موعود و به حق است‌؟ گفتند چرا، گفت:پس چرا ياريش نمى‌كنيد؟ گفتند:امروز شنبه است! گفت:شنبه در دين موسى(ع)بوده و آن منسوخ شده است.از او قبول نكردند؛ خودش تنها خدمت پيغمبر آمده ايمان آورد و اموال بسيارى داشت همه را تسليم آن حضرت نمود و به ميدان جنگ رفت، تا آخر جزء گرديد،و بيشتر صدقات آن حضرت از مال همين شخص است. 🔘خوشبخت جاودان نظير او جناب حر بن يزيد رياحى است،با آنكه سر راه را بر حضرت سيد الشهداء(ع) بست و آن حضرت را مجبور نمود كه نتواند به مكه و مدينه باز گردد و ناچار وارد زمين كربلا شود،و با اين گناه بزرگ ظاهرا اميد نجاتى براى او باقى نبود ولى روز عاشورا در آن لحظه‌اى كه خطبه و استغاثۀ آن حضرت را شنيد شامل حالش شده تائب و از گذشته‌ها پشيمان گرديد؛ و در آخر هم كه جزء كربلا شده به سعادت ابدى نائل شد. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام🇵🇸
#خطبه_حضرت_زينب_در_كوفه #بخش_اول ✔️حمد و سپاس تنها مخصوص خداوند است و درود و رحمت خداوند، بر پدرم
✔️واى بر شما! آيا مى‌دانيد كه چه جگرى از رسول خدا (ص) شكافتيد؟ چه خونى از او ريخته و چه پردۀ حرمتى را دريديد؟ كارى بس شگفت كرديد، آن‌چنان شگفت كه نزديك است آسمان از آن حادثه از هم شكافته شود، زمين پاره‌پاره گردد و كوه‌ها در هم فرو ريزد. كارى كرديد كه بى‌خردى و شومى آن، آسمان‌ها و زمين را فرا گرفته است. آيا در شگفت مى‌شويد اگر چشم آسمان، خون ببارد؟ و بدانيد كيفر آخرت براى شما خواركننده‌تر خواهد بود. پس بدين مهلت كه يافتيد خوشدل و مغرور نباشيد چه، خداوند به مكافات عجله نكند و بيم ندارد كه هنگام انتقام بگذرد و طولانى شود، و او در كمينگاه ما و شماست. 🔘من ديدم(راوی)مردم حيران شده‌اند و دست‌هاى خود را با دندان مى‌گزند، پيرمردى را ديدم كه اشك محاسنش را تر كرده بود و مى‌گفت: كهولهم خير الكهول و نسلهم إذا عُدَّ نسل لا يخيب و لا يخزى ترجمه: پيرانشان بهترين پيرانند و نسلشان بهترين نسل‌ها و هيچ‌گاه خوار و هلاك نمى‌شوند. 📓سر نینوا، زینب کبری علیها السلام، صفحه 53. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام🇵🇸
#خطبه_حضرت_زينب_در_كوفه #بخش_دوم ✔️واى بر شما! آيا مى‌دانيد كه چه جگرى از رسول خدا (ص) شكافتيد؟ چ
✔️تحلیل گفتمان ادبی خطبه های حضرت زینب (س) در گفتار دو عنصر مهم بررسی می شود: یکی بافت متن و دیگری بافت موقعیت. خطبه های حضرت زینب(س)، دارای دو بافت زبانی و موقعیتی است. از منظر تحلیل گفتمان، خطبۀ ایشان در میان مردم کوفه، متناسب با بافت موقعیتی آن دارای برجستگیهای بیشتر و گفتمان آن حضرت در مجلس ابن زیاد و یزید، متناسب با موقعیت آن، دارای برجستگیهای و بیشتر است. در بافت متنی گفتمان ایشان، از یک طرف بافت بنایی یا کلی آن و از طرف دیگر، بافت ساختاری-که شامل کلیۀ نکات زبانی و بلاغی است-مورد توجه قرار می گیرد. ✔️خطبه های حضرت زینب (س)به عنوان پدیده ای زبانی، از تأثیرات اجتماعی و فرهنگی دور نبوده است. زینب(س)از فصاحت و بلاغت قرآن و نبیّ اکرم صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السلام بهره ها برده؛ همان قرآن که فصاحت و بلاغت آن، خطباء و ادباء عرب را عاجز کرده و همان نبی که«أفصح من نطق بالضاد»بود و همان علی علیه السلام که نهج البلاغۀ او فصیح ترین کلامها بعد از قرآن و کلام نبی صلّی اللّه علیه و آله است. ✔️اوج فصاحت و بلاغت زینبی زمانی بروز می کند که ایشان با توجّه به هر موقعیّت، بهترین کلام را متناسب با آن جایگاه، بیان می کند. به عبارت دیگر، زیبایی های تمام ساختارهای متنی کلام ایشان، از ساختارهای کلّی و بنایی آن تا ساختارهای اسلوبی و دورنی، همگی در ارتباط با بافت موقعیّتی آن ظهور پیدا می کنند. 🔘خطبۀ حضرت زینب(س) در کوفه، احتیاج به نوعی تأثیرگذاری بالا در شنوندگان داشت؛ البته تأثیرگذاری ای که از راه به کارگیری عاطفه باشد، نه استدلال. 🔘لذا کلّیّۀ ساختارهای اسلوبی این خطبه، متناسب با موقعیّت ایراد خطبه آمده است و حضرت زینب(س)به بهترین شکل، مقتضای حال مخاطب را در خطبۀ خود رعایت کرده است. @mola_amiralmomenin_as
✔️تحلیل گفتمان ادبی خطبه های حضرت زینب (س) 🔘ویژگی های ساختاری خطبه حضرت زینب(س) در کوفه ✔️زیبایی چارچوبی که معانی در آن قرار داده شده اند و هماهنگی آهنگ الفاظ و عبارات با فضایی که بر هر معنی حاکم است. «از وظایف ادیب برجسته این است که تصاویر و آهنگ الفاظ و عبارات او با جو شعوری که رسم می کند، هماهنگ باشند. 🔘حضرت زینب(س)آنجا که می خواهد دردمند شدن رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله را به خاطر شهادت حسین علیه السلام نشان دهد، کلام را در چارچوبی زیبا و عاطفی و تأثیر برانگیز قرار می دهد و از تعابیری چون وای بر شما ای مردم، شکافتن جگر رسول خدا، ریختن خون او و شکستن حرمت او استفاده می کند که در آن، گزینش الفاظی چون کبد، دم، حرمة، همراه با جاری شدن عبارات هم آهنگ با این جوّ عاطفی، به بهترین شکل، شور و هیجان درونی را بر می انگیزد. 🔘ویلکم یا أهل الکوفة، أتدرون أیّ کبد لرسول اللّه فریتم، و أیّ کریمة له أبرزتم، و أیّ دم له سفکتم، و أیّ حرمة له انتهکتم؟ 🔗وای بر شما ای اهل کوفه، آیا می دانید چه جگری از رسول خدا شکافتید؟و آیا می دانید کدام دختر او را مورد تماشای دیگران قرار دادید؟و چه خونی از او بر زمین ریختید و چه حرمتی از او دریدید؟ ✔️در مقابل هنگامی که می خواهد زشت بودن و شدّت عمل مردم در به شهادت رساندن حسین علیه السلام را توصیف کند، از کلماتی همچون صلعاء، عنقاء، سوداء، فقماء، خرقاء، شوهاء-که آهنگ حروف آنها نوعی خشونت و تنفّر را در گوش ایجاد می کند -استفاده می کند. 🔘و لقد جئتم بها صلعاء، عنقاء، سوداء فقهاء، خرقاء شوهاء کطلاع الارض. 🔗کار زشت و ناشایستی انجام دادید و جنایت بزرگی کردید و ظلم و ستمی عظیم به بزرگی زمین و آسمانها مرتکب شدید. @mola_amiralmomenin_as
✔️ورود به دارالاماره 🔘هنگامى كه مى‌خواستند حرم امام (ع) را وارد دارالامارۀ عبيدالله بن زياد كنند، حضرت زينب (عليها السلام) لباس‌هاى كهنه و بى‌ارزش خود را پوشيد تا ناشناس بماند و به كنيزان و خدمتكارانش دستور داد كه دورتادور او بنشينند تا به صورت گمنام ميان ايشان بنشيند. ولى امير اموى كه مى‌خواست او را رسوا و نامش را فاش كند، سه بار پرسيد: اين ناشناس كيست‌؟ يكى از كنيزان زينب (عليها السلام) از جا برخاست و گفت: اين زينب، دختر فاطمه (عليها السلام) است. وقتى ابن زياد او را شناخت گفت: «سپاس خدايى را كه شما را كشت و رسوا كرد و نشان داد كه حرف‌هايتان دروغى بيش نبوده است». حضرت زينب (عليها السلام) پاسخ داد: «سپاس خدايى را كه ما را به پيامبرش محمد (ص) كرامت داد و از پليدى‌ها پاك گردانيد؛ همانا فاسق رسوا گرديد و فاجر دروغ مى‌گويد و آن ما نيستيم!» ابن زياد گفت: كار خدا را با برادر و اهل بيت خود چگونه ديدى‌؟ زينب (عليها السلام) پاسخ داد: «آنان گروهى بودند كه خداوند شهادت را برايشان مقدر فرموده بود، پس به سوى آرامگاهشان شتافتند. به زودى خداوند ميان تو و آنان جمع خواهد كرد و آنان با تو مخاصمه و احتجاج خواهند نمود». ابن زياد عصبانى شد و گفت: خداوند دل مرا از جانب خاندان طغيان‌گر و سركش تو شفا داد و آسود. زينب (عليها السلام) پاسخ فرمود: «به جانم سوگند! بزرگ خاندانم را كشتى، شاخه‌هايم را بريدى و ريشه‌ام را بر كندى. اگر اين شفاى توست، پس شفا يافتى!» آن‌گاه ابن زياد رو به امام سجاد (ع) كرد و گفت: نامت چيست‌؟ امام (ع) در پاسخ فرمود: «على بن حسين» ابن زياد گفت: مگر خداوند على بن حسين را نكشت‌؟ امام سكوت اختيار كرد. ابن زياد گفت: چرا سخن نمى‌گويى‌؟ امام (ع) فرمود: برادرى داشتم به نام «على» كه مردم او را كشتند. ابن زياد گفت: خير! خدا او را كشت.امام (ع) ساكت شد. ابن زياد گفت: چه شده است كه سخن نمى‌گويى‌؟ امام (ع) آيۀ مباركۀ (اللّهُ‌ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ‌ حِينَ‌ مَوْتِها)١ را تلاوت كرد، يعنى «خداوند هنگام مرگ، همه را مى‌ميراند». ابن زياد خشمگين شد و به او گفت: به خدا سوگند، تو هم از آنانانى. و دستور قتل امام (ع) را صادر كرد. در اين هنگام زينب (عليها السلام) امام را در آغوش گرفت و گفت: اى ابن زياد! هر چه از ما كشتى بس است، آيا از خون‌هاى ما سيراب نشده‌اى‌؟ آيا از ما كسى را باقى گذارده‌اى‌؟ اگر به خدا ايمان دارى، تو را به او سوگند مى‌دهم كه اگر مى‌خواهى او را به قتل برسانى، مرا نيز همراه او بكش. ابن زياد به زينب (عليها السلام) نگاه كرد و گفت: عجب رحمى دارد. به خدا قسم مى‌خواهد اگر على را بكشم، او را نيز همراه او بكشم. آن‌ها را رها كنيد. ابن زياد دستور داد دست‌ها و پاهاى امام سجاد (ع) را با زنجير به گردنش ببندند و همراه زنان و كودكان امام حسين (ع) به نزد يزيد بن معاويه، خليفۀ اموى در دمشق - پايتخت شام - بفرستند.😭 📓سر نینوا، زینب کبری علیها السلام، صفحه 57 @mola_amiralmomenin_as
✔️آب و عطش 🔘در حادثۀ كربلا، آب و عطش لازم و ملزوم يكديگرند. كاروان ابا عبد الله، كنار فرات فرود آمد، ليكن سپاه ابن سعد، فرات را به محاصره گرفت و آب را به روى امام حسين «ع» و اهل بيت و اصحابش بست و ميان امام و آب فاصله انداختند تا هم زودتر حسين «ع» را به تسليم وادارند و هم از خاندان رسالت انتقام بگيرند. به نقل مورّخان، از سه روز قبل از عاشورا با محاصرۀ فرات، خيمه‌گاه امام در مضيقۀ بى‌آبى قرار گرفت و كودكان اهل بيت را با ديدن رود فرات، تاب تحمّل عطش كمتر مى‌شد. منع آب از زنان و كودكان و افراد عادى (بويژه غير نظاميان) در همۀ اديان و مذاهب، غير قانونى و عملى غير انسانى است؛ بويژه در اسلام. سپاه اموى با بستن آب به روى ياران و فرزندان حسين «ع»، اين كار خلاف شرع و مغاير با شرافت انسانى و جرم جنگى را مرتكب شدند و كسانى همچون مهاجر بن اوس، عمرو بن حجّاج و عبد اللّه بن حصين به اين عمل مباهات مى‌كردند و زخم زبان مى‌زدند كه: ▪️حسين! از اين آب، درندگان و پرندگان مى‌خورند ولى تو حق ندارى از آن بچشى!😭 مسأله «آب»، در ابعاد و صحنه‌هاى مختلف نهضت عاشورا مطرح است، از قبيل: فرات و نهر علقمه، مشك و عباس، كودكان و العطش، على اصغر و تير حرمله، سقايى و علمدارى، سنگابخانه، آب خنك و سلام بر حسين، غسل زيارت، لبهاى تشنه، بستن آب در كربلا، مراسم طشت‌گذارى، مهريۀ فاطمه، برداشتن كام با آب فرات، سيراب كردن سپاه حرّ و...😭😭😭 تشنگى كودكان و شهادت حسين با لب تشنه از فرازهاى برجستۀ اين حادثه است. 😭 وقتى امام سجاد «ع» نيز پيكر امام را دفن كرد، با انگشت روى قبر پدر نوشت: «هذا قبر الحسين بن على بن ابى طالب، الّذى قتلوه عطشانا». ✔️ آب، رمز طلب و و تشنگى و الگوى عطشهاى حيات‌بخش است و آنان كه از آب هم استغنا و بى‌نيازى نشان مى‌دهند و تشنگى را طالبند، به آب حيات و سيرابى جان مى‌رسند. ، ، ، ، 📓کتاب 🖊نوشته جواد محدثی، ص 18 @mola_amiralmomenin_as
42.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از آب هم مضايقه كردند كوفيان خوش داشتند حرمت مهمان كربلا بودند ديو و دد همه سيراب و مى‌مكيد خاتم ز قحط‍‌ آب، سليمان كربلا 🔗(محتشم كاشانى.) بسيار گريست تا كه بى‌تاب شد، آب خون ريخت ز ديدگان و خوناب شد، آب از شدّت تشنه‌كامى‌ات، اى سقّا آن روز ز شرم روى تو آب شد، آب 🔗(سهرابى‌نژاد.) آب، شرمندۀ ايثار علمدار تو شد كه چرا تشنه از او اينهمه بى‌باك گذشت بود لب تشنۀ لبهاى تو صد رود فرات رود بى‌تاب، كنار تو عطشناك گذشت بر تو بستند اگر آب، سوارانِ‌ سراب دشت دريا شد و آب از سر افلاك گذشت 🔗(نصر الله مردانى.) @mola_amiralmomenin_as
🌀در مکتب سیدالشهدا (ع) چه کسانی محبوب هستند⬅️ کسانی که تلاش میکنند راه دزدان را ببندند و نگذارند که آنها کارشان را انجام دهند. دزدان⬅️آنهایی هستند که میخواهند ما و بچه هایمان تخطی کنند و نظرشان را نسبت به مکتب اهل بیت (ع) عوض کنند. ✅ثواب کار محبوب در مکتب سیدالشهداء بالاتر از مجاهد فی سبیل الله است، کسی که جلوی این دزدان را بگیرد و مانع کار آنها شود معادل کسی است که هزار بار جبهه رفته است و برگشته این کار شما افضل از آن است. ✳️امام حسن عسکری (ع) فرمودند: هر کسی یک جوان را راهنمایی کند، عقل آن فرد را سر جایش بیاورد و فکرش را به سمت مکتب ما سوق دهد، آن فرد با ما در درجات بالای بهشت است. ❇️یوم التغابن چه روزی است؟ قیامت در ۲۴ خزینه پرونده هایتان را بررسی میکنند این ۲۴ خزینه معادل با ۲۴ ساعت است، انواع خزینه ها عبارتند از: 1⃣◀️ یک خزینه باز میشود و در آن ساعت، فرد مشغول عبادت بوده است. 2⃣◀️ یک خزینه باز میشود بوی بد و تعفن همه جا را فرا میگیرد، فرد در آن ساعت مشغول گناه و معصیت بوده است. 3⃣◀️ خزینه دیگری باز میشود او در آن ساعت بیکار بوده، نه اطاعتی و نه معصیتی و فقط به اشتغالات دنیا پرداخته است. ↩️ یوم التغابن برای همین ساعات است که هیچ چیز در آن نیست و این فرد جان باخته هست و ضرر کرده است. ♻️خداوند به پیامبر (ص) فرمودند، جان باخته ها را از قیامت انذار کن. ❌مال باخته قابل جبران است ولی جان باخته قابل جبران نیست. ❎چه کسانی یوم التغابن ندارند: 1⃣⏪کسانی که با خداوند بودند. 2⃣⏪کسانی که با دین خداوند بودند. 3⃣⏪کسانی که با امام زمان (ع) بودند. 💠جبرییل از سمت خداوند برای امام حسین (ع) ۸ نوع مقام گذاشتند، یکی از آنها را توضیح میدهیم: ⬅️ (جعلت حسینا خازن الوحی) امام صادق (ع) فرمودند: ✔️هر کسی در مجالس امام حسین (ع) هر مقدار هم که بنشیند جزء عمر حساب نمیشود، حالا چرا عمر حساب نمیشود؟؟ ↩️چون در مخزن وحی الهی نشسته است. 🔵جبرییل به پیامبر (ص) فرمود: ✔️(من احب الحسین فقط احب الله) اگر کسی حسین را دوست داشته باشد خداوند را هم دوست دارد. @mola_amiralmomenin_as