eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
217.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
73 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 در تمنای تو شد بسته زبانم ز سخن گر کنم گریه و گر ناله تو را می طلبم... 👤 👳 @mollanasreddin 👳
از حكيمى پرسيدند: سخاوت بهتر از شجاعت است يا شجاعت بهتر از سخاوت ؟ حكيم در پاسخ گفت : ((سخاوت به شجاعت نيز ندارد.)) نماند حاتم طائى وليك تا به ابد بماند نام بلندش به نيكويى مشهور زكات مال به در كن كه فضله رز را چو باغبان بزند بيشتر دهد انگور نبشته است بر گور بهرام گور كه دست كرم به ز بازوى زور 👳 @mollanasreddin 👳
تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست 👳 @mollanasreddin 👳
تصميم خطرناك ؟! بنده در شبى كه بنا بود فرداى آن در مسجد سيد عزيز الله براى تنبه دولت ها دعا كنند، اطلاع دادند بنا دارد مقاومت كند. ما ديديم علما در اينجا تكليف ديگرى دارند، من تصميم آخر را ضمن ابتهال به خداوند متعال گرفتم و به هيچ كس هم نگفتم و لكن خداوند بر دولت و شاه و ملت منت گذاشت . اگر خداى نكرده جسارتى به علماى تهران شده بود من يك تصميم خطرناكى گرفته بودم . اما دولت بعد از نيمه شب متوجه شد نمى شود با قواى مردم مقاومت كرد. در همان نيمه شب از علماى بزرگ تهران كاغذ گرفت كه اين غائله خاموش شود تا اينكه صبح براى علماى قم هم تلگراف زد 👳 @mollanasreddin 👳
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. خدا هست ... این دکلمه زیبا تقدیم به نگاه شما عزیزان 💐 👳 @mollanasreddin 👳
424.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸پنجره صبح 💗گشوده شده 🌸نسیم می وزد... 💗آمده تا سلام گو باشـد 🌸ســـــــــلام 💗صبحتون پر امیـد 🌸روزتون پر از موفقیت... 🌷به امروز خـدا خوش آمدیـد 🌷 جمعه تیرماهتون پر از لبخند 👳 @mollanasreddin 👳
قصابی در حال کوبیدن ساطور بر استخوان گوسفند بود که تراشه ای از استخوان پرید گوشه چشمش. ساطور را گذاشت و ران گوشت را برداشت و به نزد طبیب رفت و ران گوشت را به او داد و خواست که چشمش را مداوا کند. طبیب ران گوشت را دید طمع او را برداشت و فکر کرد حالا که یکی به او محتاج شده باید بیشتر از پهلوی او بخورد بنابراین مرهمی روی زخم گذاشت و استخوان را نکشید. زخم موقتا آرام شد. قصاب به خانه رفت. فردا مجددا درد شروع شد به ناچار ران گوشتی برداشت و نزد طبیب رفت. باز هم طبیب ران گوشت را گرفت و همان کار دیروز را کرد تا چندین روز به همین منوال گذشت تا یک روز که قصاب به مطب مراجعه کرد طبیب نبود اما شاگرد طبیب در دکان بود. قصاب مدتی منتظر شد اما طبیب نیامد. بالاخره موضوع را با شاگرد بیان کرد. شاگرد طبیب بعد از معاینه کوتاهی متوجه استخوان شد و با دو ناخن خود استخوان را از لای زخم کشید و مرهم گذاشت و قصاب رفت. بعد از مدتی طبیب آمد از شاگرد پرسید. کسی مراجعه نکرد. گفت چرا قصاب باشی آمد. طبیب گفت: تو چه کردی؟ شاگرد هم موضوع کشیدن استخوان را گفت. طبیب دو دستی بر سرش زد و گفت: ای نادان آن زخم برای من نان داشت تو چطور استخوان را دیدی نان را ندیدی. گرچه لای زخم بودی استخوان لیک ای جان در کنارش بود نان 👳 @mollanasreddin 👳
یه "کش" اونقدری کش میاد که بضاعتشه؛ بعدش از یه جایی به بعد دیگه نمی تونه، نه که نخواد، نمی تونه! زیادی بکشی در میره، میخوره تو چشم و چالت! این حکایت خیلی از آدماست! آدمها رو بیشتر از تحملشون تحت فشار قرار ندید... 👤 👳 @mollanasreddin 👳
خانه قلبم خراب از یکّه تازی های توست عشقبازی کن که وقت عشقبازی های توست چشم خون، حال پریشان، قلب غمگین، جان مست کودکم! دستم پر از اسباب بازی های توست تا دل مشتاق من محتاج عاشق بودن است دلبری کردن یکی از بی نیازی های توست قصه ی شیرین نیفتاده ست هرگز اتفاق هرچه هست ای عشق از افسانه سازی های توست میهمان خسته ای داری در آغوشش بگیر امشب ای آتش شب مهمان نوازی های توست •| |•🌿🌙 👳 @mollanasreddin 👳
🌸 گر لا مکان و خانه به دوشم تو را چه غم کاَندر جوارِ جانی و وَندر مکانِ دل 👤 👳 @mollanasreddin 👳
🌺بگذر شبی به خلوت این همنشینِ درد تا شرحِ آن دهم که غمت با دلم چه کرد 🌺خون می رود نهفته ازین زخم اندرون ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد 🌺این طرفه بین که با همه سیل بلا که ریخت داغ محبت تو به دل ها نگشت سرد 🌺من بر نخیزم از سرِ راهِ وفایِ تو از هستی ام اگر چه بر انگیختند گرد 🌺روزی که جان فدا کنمت باورت شود دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مَرد 👳 @mollanasreddin 👳
2.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا هیچوقت دیر نمیکنه... مطمئن باش... ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 👳 @mollanasreddin 👳