eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
241.5هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
65 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
نمک نشناسی مثل یک بیماریِ مزمن شیوع پیدا کرده است بینِ مردم! مهم نیست تو چقدر خودت را خرجِ حالِ خوبشان کردی! حالِشان که با تو خوب شد،دلیلِ حالِ بدت می شوند! مهم نیست چقدر در گذشته کنارشان بودی! می روند و شیفته ی آدم های جدیدِ زندگیِ شان می شوند. مهم نیست تو چقدر دردشان را به جان خریدی! درد می زنند به جانَت. مهم نیست چقدر بارِ تنهایی شان را به دوش کشیدی! در نهایت تنهایَت می گذراند. لطفاً به فرزندانتان، قدر شناس بودن را یاد دهید؛ اینجا زخمِ خیلی ها تازه ی همان نمک دانی ست که شکست‌ ! 👳 @mollanasreddin 👳
🥀 بابا یکی من را به قصد کشت میزد هر بار گفتم با مشت میزد یک بار گفتم اسم مادرت را دیدم که نامردی از پشت میزد 👳 @mollanasreddin 👳
💚ارباب من 🖤نشود صبح اگر عرض 💚 ارادت نکنم 🖤نام زيبای تو را صبح 💚تلاوت نکنم 🖤اَلسلامُ علی الحُسین 💚وعلی علی بن الحُسین 🖤وَعلی اُولاد الـحسین 💚وعَلی اصحاب الحسین 👳 @mollanasreddin 👳
_دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم. _مظلوم دیر یا زود حقش را خواهد گرفت. _دنیای ما هر لحظه ممکن است تمام شود اما ما غافل هستیم. _سخن شیرین، گشاده رویی و بخشش سرمایه اصلی ما در زندگیست. _ ثروتمند ترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی، امنیت و آرامش بهره مند باشد. _کسی که جو را میکارد گندم را برداشت نخواهد کرد. _عمر تمام میشود اما کار تمام نمیشود. 👳 @mollanasreddin 👳
کسانی که مسلمان نیستند و قرآن را به کتاب آسمانی بودن و بالطبع حسین بن علی (ع) را هم به امامت و پیشوایی قبول ندارند، بر حسین بن علی (ع) می‌گریند. پس این گریه کردن یک چیزی نیست که بتواند ما را به‌عنوان «پیرو» حسین (ع) مشخص و ممتاز کند. ما اگر خودمان را پیرو حسین (ع) می‌دانیم، باید بدانیم که حسین (ع) چه کرد؛ بعد از آن که دانستیم چه کرد، درصدد برآییم که تشیّع خود و پیروی خود را نسبت به آن بزرگوار ثابت کنیم؛ معنای شیعه بودن این است؛ معنای ولایت این است؛ معنای توسل به حسین بن علی (ع) این است و اثرش همین است. نام کتاب نوشته‌ی 👳 @mollanasreddin 👳
تو زیبایی و زیبایی در اینجا کم گناهی نیست هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه اینجا 👳 @mollanasreddin 👳
🔴 حکایت کوزه عسل ملانصرالدین و قاضی ملانصر الدین سندی داشت که باید قاضی شهر آن را تایید می کرد اما از بخت بد او قاضی هیچ کاری را بدون رشوه انجام نمی داد . ملا هم آه در بساط نداشت که با قاضی شریک شود و کار تایید سند را به انجام برساند این بود که کوزه ای برداشت و آن را پر از خاک کرد و روی آن عسل ریخت بعد کوزه ی عسل و سند را برداشت و نزد قاضی رفت کوزه را پیشکش کرد و درخواستش را گفت قاضی همین که در پوش کوزه را برداشت و عسل را دید بی فوت وقت سند را تایید کرد و هر دو شاد و خندان از هم خداحافطی کردند . چند روز گذشت قاضی به حیله ی ملانصرالدین پی برد یکی از نزدیکان خود را به خانه ی ملا فرستاد و پیغام داد که در سند اشتباهی شده ملا به فرستاده قاضی جواب داد از طرف من سلامی گرم به قاضی برسان و بگو اشتباه در سند نیست در کوزه‌ی عسل است ! 👳 @mollanasreddin 👳
‏از بزرگي پرسيدند: ‏سخت ترين كار دنيا چيست؟ ‏گفت: آبرودارى... 👳 @mollanasreddin 👳
💕فردی از اوضاع زمانه خود نزد پیر خردمندی گلایه کرد و گفت: کارگرانم با من رو راست نیستند، بچه ها، همسرم و همه دنیا خیلی خودخواه شده اند...هیچکس کارش درست نیست و اوضاع خیلی خراب است! پیر خردمند گفت: در روستایی یک اتاق بود که ١٠٠٠ آیینه داشت. دختر بچه‌ای هر روز داخل آن می رفت، بازی می‌کرد و از اینکه هزاران بچه دیگر اطرافش بودند شاد بود! با هر کف زدن او، همه آن ١٠٠٠ دختر بچه کف می‌زدند و او این اتاق را شاد‌ترین و زیباترین جایی می‌دانست که در دنیا وجود دارد! همین مکان یک بار میزبان مردی غمگین و افسرده شد! مرد ناگهان دید هزاران نفر عصبانی در چشمان او زل زده اند! ترسید و دستش را بلند کرد تا به آنها حمله کند و در پاسخ هزاران دست بلند شد تا او را بزنند! او با خود فکر کرد که آنجا بدترین نقطه عالم است و از آن اتاق فرار کرد! دنیا هم مانند اتاقی است با ١٠٠٠ آیینه در اطراف ما! هر چه ما انجام می‌دهیم، سزا یا پاداش آن‌را به ما عیناً یا چند برابر پس می‌دهد! این دنیا مثل بهشت است یا جهنم! بسته به خود ما دارد که از آن چه بسازیم! گر چه دیوار افکند سایهٔ دراز باز گردد سوی او آن سایه باز این جهان کوهست و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا 👳 @mollanasreddin 👳
. ای بسا هندو و ترک همزبان ای بسا دو ترک چون بیگانگان پس زبان محرمی خود دیگرست همدلی از همزبانی بهترست 🌸 غیر نطق و غیر ایما و سجل صد هزاران ترجمان خیزد ز دل 👳 @mollanasreddin 👳
از رجبعلی خیاط پرسیدند چرا اینقدر آرامی؟ گفت بعد از سالها مطالعه و تجربه زندگی خود را بر پنج اصل بنا کردم دانستم رزق مرا دیگری نمی خورد پس آرام شدم دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم دانستم که کار مرا دیگری انجام نمی دهد پس تلاش کردم دانستم که پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم دانستم که نیکی و بدی گم نمی شود و سرانجام به سوی من باز می گردد پس بر خوبی افزودم و از بدی کم کردم و هر روز این ۵ اصل را به خود یادآوری میکنم. 👳 @mollanasreddin 👳
اگر خدا دری را می بندد ، دست از کوبیدنش بردارید! هرچه که درپشت آن در بود، قسمت شما نبود. به این حقیقت بیاندیشید که او آن در را بست چون میدانست که ارزش شما بسیار بیشتر است 👳 @mollanasreddin 👳