براي شخصـی اسبی نیکو آوردنـد. او رو به حاضـران کرد و پرسـید: «این به چه درد میخورد؟» گفتند: «براي جنگ و پیکار.» گفت: «غلط گفتید. سزاوار است که بر روي آن سوار شوند و از دست همسایه بد فرار کنند.» 👳 @mollanasreddin 👳

یکی از از مسـلمانان شجاع و کاردان صدر اسلام ، بیمار شد و مدتی در بستر بیماري افتاد امام حسین علیه السلام به عیادتش رفت. پس از احوال پرسی، او را غمگین دید. به او فرمودند: «چرا غمگین هستی؟» عرض کرد: «به اندازه شصت هزار درهم بدهکاري دارم.» امام حسـین علیه السـلام فرمود: «اداي آن با من.» عرض کرد: «میترسم پیش از اداي قرض بمیرم.» امام فرمود: «نمی میري تا آن را ادا میکنم» همان گونه که فرموده بودند، پیش از مرگ او، قرض او را ادا کردند.» 👳 @mollanasreddin 👳

عارفی مِلْکی داشت. خواست بفروشـد و صـدقه دهد. یکی از یارانش به او گفت: «کاش براي زن و فرزند ذخیره نهی!» گفت: «بهر خویش نزد خدا ذخیره نهم و او بهر زن و فرزندم ذخیره نهد». 👳 @mollanasreddin 👳

مردي از شیخی پرسید: «از خلق به حق چند راه است؟» شیخ گفت: «به عدد هر ذره اي از موجودات، راهی است به حق، ولی هیـچ راه، نزدیک تر و بهتر وسـبک تر از آن نیست که راحتی و آسایش به خلق رسـد. ما بـدین راه رفتیم و همه را به آن وصیت می کنیم 👳 @mollanasreddin 👳

مردي حکیم در میانه راه، جوانی خوش صورت دید. از او چیزي پرسـید. جوان با ترش رویی، پاسخی تلخ و ابلهانه داد. حکیم گفت: «خانه خوبی است، اگر کسی در آن ساکن بود 👳 @mollanasreddin 👳

شوریـده اي ، بزرگی را دید و از او پندي خواست. آن بزرگ گفت: «چه نیکوست شـفقت توانگران بر درویشان به علت طلب ثواب و از آن نیکوتر، تکبر درویشان بر توانگران است به دلیل اعتماد فراوان بر کرم پروردگار. 👳 @mollanasreddin 👳

بپای! بوستان سعدی 👳 @mollanasreddin 👳

❄️الهـی کـه ✨هیچ وقت غـم نبینید ❄️و نـور خـدا ✨همیشه زینت بخش ❄️زندگیتـون باشـه ✨آرزو میکنم وجودتون ❄️پر بشه ✨از عشق به خــــدا ❄️پر بشه از خوشبختی ✨و پر بشه از خیر و برکت الهی ❄️مهـرتون ماندگار شب زیباتون بی غم 🌙 👳 @mollanasreddin 👳

🌸ســلام 💓صبح زیباتون بخیر 🌸زندگیتون پرشـور 💓و پر از رحمت الهی 🌸دلتون پراز نغمه های شادی 💓و پر از حس خوشبختی 🌸و لحظه هاتون 💓پر از سلامتی و کامیابی 👳 @mollanasreddin 👳

مردی غلامی سـقا داشت که از سـختی آب کشـیدن همیشه رنجور و درمانده بود. روزي مرد از او پرسید: «اي غلام، حال خود و مرا چگونه می بینی؟» گفت: «در میان این قبیله، من و تو بـدبخت ترین مردمان هستیم.» اسـحاق پرسـید: «به چه دلیل؟» گفت: «به این سـبب که تو سراسـر شب در غم نان آن ها هستی و من تمام روز در غم آب آن ها، درحالی که آنها به فکر من و تو نیستند و ما را کارگر خود می دانند». 👳 @mollanasreddin 👳

مردي در حضور عارفی از بیماري خویش شـکوه کرد. عارف به او گفت: «از کسی که به تو رحم خواهد کرد، نزد کسی که به تو رحم نخواهد کرد، شکوه میکنی؟» 👳 @mollanasreddin 👳

در زمان رسول خدا (ص) مردي از اصحاب آن حضرت سخت تهی دست شده بود. کار به جایی رسـید که به ناچار، همسرش به او گفت: «برو به حضور پیامبر و جریان را بگو تا ایشان کمکی کند.» آن مرد چنین کرد. پیـامبر به او فرمود: «کسـی که از مـا تقاضـا کنـد، به او می بخشـیم، ولی اگرخصـلت بی نیازي را پیشه خود سازد، خداونـد، او را بی نیاز میکنـد.» آن مرد از سـخن رسول خـدا (ص) جان گرفت و با همتی قهرمانانه و توکل به خدا کمر همت بست و زندگی اش را سامان داد.» 👳 @mollanasreddin 👳