eitaa logo
زندگی مومنانه
47.4هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
11 فایل
✨ ﷽ ✨ 💚مبلغ سبک زندگےاسلامےباشیم💚 🌷زندگی بدون طعم گناه🌷 💠خادم کانال: @abozar_zaman 💠فروشگاه کانال: @tebshia_store 💠تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/2574319627C71f3adb31c
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✍چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه‌ای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می‌برد. دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گله‌ام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.» قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قوی‌تری دست زد و جای پایی پیدا كرد و خود را محكم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمی‌شوی كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می‌دهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایین‌تر آمد. وقتی كه نزدیك تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری می‌كنی؟ آنها را خودم نگهداری می‌كنم در عوض كشك و پشم نصف گله را به تو می‌دهم.» وقتی كمی پایین‌تر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم كه بی‌مزد نمی‌شود. كشكش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یك غلطی كردیم. غلط زیادی كه جریمه ندارد.» 👌در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟! ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ _____________ http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✨﷽✨ ✍ده چیز، ده چیز دیگر را مےخورد: ➊نیکے بدی را ➋تڪبر علم را ➌توبه گناه را ➍دروغ رزق را ➎عدل ظلم را ➏غم عمر را ➐صدقه بلا را ➑خشم عقل را ➒پشیمانے سخاوت را ➓غیبت حسن عمل را 💠: @momenane🌷
✨﷽✨ 🔴 تنها داروخانه شهر ✍زنى به شهر کوچکی رفته بود تا آنجا زندگی کند. کمی بعد، زن از سرویس‌دهی ضعیف داروخانه‌ی شهر به همسایه‌ی خود اعتراض کرد. او امیدوار بود همسایه‌اش به خاطر آشنایی با صاحب داروخانه، این انتقاد را به گوش او برساند. وقتی که این زن دوباره به داروخانه رفت، صاحب آنجا با لبخند و گشاده‌رویی با او احوالپرسی کرد و گفت که چقدر از دیدنش خوشحال است و اینکه امیدوار ست از شهر آنان خوشش آمده باشد و سريع داروها را طبق نسخه به او تحویل داد. زن بلافاصله رفتار عجیب و باورنکردنی او را با دوستش در میان گذاشت. زن گفت: « فکر می‌کنم تو به او بابت سرویس‌دهی ضعیفش تذکر داده‌ای!» همسایه گفت: « نه. اگر ناراحت نمی‌شوی، به او گفتم که تو چقدر از عملکرد مثبت او راضی هستی و معتقدی که چقدر خوب می‌تواند تنها داروخانه‌ی این شهر را اداره کند. به او گفتم که داروخانه‌ی او بهترین داروخانه‌ای هست که تو تا به حال دیده‌ای.» زن همسایه می‌دانست که افراد به احترام، پاسخی مثبت می دهند. در حقیقت اگر با دیگران محترمانه رفتار کنید، تقریباً هر کاری که از دستشان بربیاد، برایتان انجام خواهند داد. این رفتار به آنها نشان می‌دهد که احساساتشان مهم، علایق‌شان محترم و نظراتشان با ارزش است. ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ _________ http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
❤️حق پدر و مادر ✍از محضر مقدّس خاتم الأنبياء (ص) سؤال شد ، ای رسول خدا ! حقّ پدر چيست ؟حضرت فرمود اينكه تا زنده است ، از او اطاعت كنى سؤال شد ، حقّ مادر چيست ؟ حضرت فرمود هيهات ، هيهات (که کسی به حقّ مادر برسد) ، اگر کسی به تعداد ريگهای بيابان ، و به اندازه‏ قطره‏ هاى باران در همه‏ عمر دنيا در برابر مادرش بايستد ( و خدمت كند ) ، معادل روز باردارى مادر و حملِ فرزند در شكم نمی ‏شود 📚مستدرک السائل ۱۵ / ۱۸۲ 💠: @momenane🌷
✨﷽✨ ✅داستان کوتاه پند آموز ✍«یه روز با رفقای محل رفته بودیم دماوند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو کتری رو آب کن بیار … منم راه افتادم راه زیاد بود. کم کم صدای آب به گوش رسید. از بین بوته ها به رودخانه نزدیک شدم. 💭تا چشمم به رودخانه افتاد، یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم! بدنم شروع کرد به لرزیدن؛ نمیدانستم چه کار کنم. همان جا پشت درخت مخفی شدم … می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم. پشت آن درخت و کنار رودخانه، چندین دختر جوان مشغول شنا بودند. همان جا خدا را صدا زدم و گفتم خدایا کمک کن. خدایا الان شیطان به شدت من را وسوسه مےکند، که من نگاه کنم؛ هیچ کس هم متوجه نمی شود! اما خدایا من به خاطر تو، از این گناه می گذرم! 💭 از جایی دیگر آب تهیه کردم و رفتم پیش بچه ها و مشغول درست کردن آتش شدم. خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری بود. یادم افتاد حاج آقا حق شناس گفته بود هرکس برای خدا گریه کند، خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت. گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم! حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم و اشک میریختم و مناجات می کردم. خیلی با توجه گفتم یا الله یا الله … به محض تکرار این عبارات، 💭 صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد. به اطرافم نگاه کردم؛ صدا از همه سنگریزه های بیابان و درخت ها و کوه می آمد!!! همه می گفتند: «سبوح القدوس و رب الملائکه و الروح …» از آن موقع، کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد …» 💭 در سال ۱۳۹۱، دفترچه ای که ۲۷ سال پس از شهادت احمد آقا داخل کیفی قدیمی که متعلق به ایشان بود، بدست آمد.در آخرین صفحه نوشته شده بود: در دوکوهه مشغول وضو گرفتن بودم که مولای خوبان عالم حضرت مهدی (عج) را زیارت کردم ... ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ _____________________ http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
هدایت شده از تبلیغ موقت👇
🌸 همونطور که میدونید و در عین حال برای دخترای نوجوان و جوان در بازار کم پیدا میشه؛ برای همین من میخوام یه کانال فوق العاده معرفی کنم بهتون👌 🌸راستی جدیدا لباسهای بزرگسال هم به کارهاشون اضافه کردند که با معیارهای ایرانی اسلامی تولید شده . 🌸روز مادر نزدیکه بجنبید 💃💃💃 🌸 مزون که لباس های خیلی قشنگ و متنوع در طرح های مختلف برای طراحی و‌ تولید میکنند☺️👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2457862167C49dfbd034b ✈️ ارسال به سراسر کشور 🇮🇷 حمايت از توليد ملی
✅گرانی در بیان امیرالمومنین (ع): ✍ای مالک! مردم زماني تنگدست گردند كه همت واليان، همه گرد آوردن مال بُوَد. و همانا ويراني زمين به جهت تنگدستی كشاورزان است و تنگدستي كشاورزان به جهت غارت اموال از طرف زمامدارانی است كه به آينده حكومتشان اعتقاد ندارند و از تاريخ گذشتگان عبرت نمي‌گيرند. 📚نهج البلاغه نامه٥٣ 💠: @momenane🌷
✨﷽✨ 👈انسانهای بزرگ : درباره عقاید حرف می زنند انسانهای متوسط : درباره وقایع حرف می زنند انسانهای کوچک : پشت سر دیگران حرف می زنند 👈انسانهای بزرگ : درد دیگران را دارند انسانهای متوسط : درد خودشان را دارند انسانهای کوچک : بی دردند 👈انسانهای بزرگ : عظمت دیگران را می بینند انسانهای متوسط : به دنبال عظمت خود هستند انسانهای کوچک : عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند 👈انسانهای بزرگ : به دنبال کسب حکمت هستند انسانهای متوسط : به دنبال کسب دانش هستند انسانهای کوچک : به دنبال کسب پول هستند 👈انسانهای بزرگ : به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند انسانهای متوسط : پرسش هایی می پرسند که پاسخ دارند انسانهای کوچک : می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند شما كدام يك هستيد ؟! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎ ♦️ خوشا آنان که عقیده و درد و حرف و عظمت خواهی شان همه امـ💚ـام زمان (عج )هست! ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ _________________ http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✍آیت الله فاطمی نیا: "مسأله والدین شوخی نیست! خدا می داند یک پرخاش به مادر، صد سال انسان را عقب می اندازد! اگر کوتاهی کرده اید تا دیر نشده جبران کنید." 💠: @momenane🌷
✨﷽✨ ✅سه دام شیطان شیطان، موسی را ملاقات کرد و به حضرت عرضه داشت: ای موسی! تویی آن انسانی که خداوند مهربان تو را به رسالت برگزیده و بی واسطه با تو سخن می گوید، روی این حساب از آبروی فوق العاده ای برخورداری، من یکی از مخلوقات خدایم و گناهی را مرتکب شدم و علاقه دارم از آن گناه به درگاه حضرت حق توبه کنم!! به پیشگاه محبوب عالمیان واسطه شو تا توبه ام را بپذیرد. موسی بزرگوار قبول کرد، از خداوند مهربان درخواست کرد: الهی! توبه اش را بپذیر. خطاب رسید: موسی! خواسته ات را قبول کردم، به شیطان امر کن به قبر آدم سجده کند، چرا که توبه از گناه، جبران عمل فوت شده است. موسی، ابلیس را دید و پیشنهاد مقصود خلقت را به او گفت. سخت عصبانی و خشمگین شد و با تکبر گفت: ای موسی! من به زنده او سجده نکردم، توقّع داری به مرده او سجده کنم!! سپس گفت: ای موسی! به خاطر این که به درگاه حق جهت توبه من شفاعت کردی بر من حق دار شدی، به تو بگویم که در سه وقت مواظب ضربه من باش که هرکس در این سه موضع، مواظب من باشد از هلاکت مصون می ماند. 1. به هنگام خشم و غضب، مواظب فعالیت من باش که روحم در قلب تو و چشمم در چشم تو است و همانند خون در تمام وجودت می چرخم، تا به وسیله تیشه خشم، ریشه ات را برکنم. 2. به وقت قرار گرفتن در میدان جهاد، متوجّه باش که در آن وقت من مجاهد فی سبیل اللّه را به یاد فرزندان و زن و اهلش انداخته، تا جایی که رویش را از جهاد فی اللّه برگردانم! 3. بترس از این که با زن خلوت کنی که من در آنجا واسطه نزدیک کردن هر دو به هم هستم! در این داستان عجیب، شیطان به سه برنامه خطرناک اشاره دارد: شهوت، غضب و حرص. در هر صورت باید گفت: بدون شک، فرار انسان از جهاد، ریشه ای جز حرص به دنیا ندارد و امتناع ابلیس از سجده به آدم منشأی غیر حسد نمی تواند داشته باشد و این حسد، درب بسیار بزرگی است که شیطان با ورودش، قدرت تسخیر قلب را پیدا می کند. 📚اثر استاد حسین انصاریان. ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ _________________ http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✍امام صادق (ع) فرمودند : هنگامی بنده ای سر وقت به نماز بایستد و مراقب آن باشد به صورت پاره ای نور سفید بالا میرود و میگوید : تو مرا حفظ کردی خدا تو را حفظ کند . 📚 محجة البیضا ج ۱ 💠: @momenane🌷
✨﷽✨ ✅صداقت ✍سال ها پیش در چين باستان شاهزاده ای تصميم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصميم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند .وقتي خدمتکار پير قصر ماجرا را شنيد به شدت غمگين شد. چون دختر او مخفيانه عاشق شاهزاده بود ، دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت . مادر گفت : تو شانسی نداری ، نه ثروتمندی و نه خيلی زيبا .دختر جواب داد : می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند ، اما فرصتی است که دست کم يک بار او را از نزديک ببينم . روز موعود فرا رسيد و شاهزاده به دختران گفت : به هر يک از شما دانه ای می دهم ، کسی که بتواند در عرض 6 ماه زيباترين گل را برای من بياورد ، ملکه آينده چين می شود . دختر پيرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت . سه ماه گذشت و هيچ گلی سبز نشد ، دختر با باغبان های بسياری صحبت کرد و راه گل کاری را به او آموختند ، اما بی نتيجه بود ، گلی نروييد... روز ملاقات فرا رسيد ، دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و ديگر دختران هر کدام گل بسيار زيبايی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدان های خود داشتند .لحظه موعود فرا رسيد شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پايان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آينده او خواهد بود . همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هيچ گلی سبز نشده است . شاهزاده توضيح داد : اين دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراطور می کند : گل صداقت ... همه دانه هايی که به شما دادم عقيم بودند ، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود... ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ _________________ http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e