༻﷽༺
با اجازه مادر سادات رخت عزای پسرش را
نه از جان بلکه از تن در میآوریم و میگوییم
ای حسین داغ تو تا ابد در سینه ما خواهد ماند...
✨حلولِ ماهِ ربیع الاول ماهِ شادمانیِ
اهل بيت(ع) را تبریک عرض مینماییم✨
💠: @momenane🌷
✨﷽✨
✅حکایتی ملانصرالدین و روزقیامت
✍ یکی بود ، یکی نبود . در شبی از شبها ملانصرالدین وزنش کنار هم نشسته بودند و از هر دری حرف می زدند همسر ملا پرسید : تو می دانی که در آن دنیا چه خبر است و بعد از مرگ چه بلایی سر آدم می آورند ؟ ملا گفت : من که نمرده ام تا از آن دنیا خبر داشته باشم ولی این که کاری ندارد الان به آن دنیا می روم و صبح زود خبرش را برای تو می آورم . زن ملا خوشحال شد و تشکر کرد . ملا از جا بلند شد و یکراست به طرف گورستان رفت و توی قبری خالی دراز کشید آن قبر از آخرین قبرهای گورستان بود و کنار جاده قرار گرفته بود تا یک نفر از جاده ی کنار گورستان عبور می کرد . ملا فکر می کرد که فرشته ها دارند به سراغش میآیند و سوال و جواب می کنند و از حرفهای آنها می فهمم که در آن دنیا چه خبر است ؟
ساعت ها گذشت ولی خبری نشد کم کم ملا خوابش گرفت صبح که شد کاروانی از آن جا عبور می کرد . شترها هر کدام زنگی به گردان داشتند با شنیدن صدای زنگ ملا از خواب بیدار شد و گمان کرد که وارد دنیای دیگری شده سراسیمه از جا پرید و از قبر بیرون آمد . ساربانی که افسار چند شتر در دستش برد افسارها را از ترسش رها کرد و پا به فرار گذاشت . کالاهایی که پشت شتران بود بر زمینی ریخت . اوضاع شیر تو شیر شد . کاروان به هم ریخت . بزرگ کاروان ساربان فراری با با خشم صدا زد و گفت : چرا بیخودی فریاد کشیدی و شترها را فراری دادی ؟ ساربان ماجرای قبر کنار جاده را تعریف کرد . کاروانیان ملا را به حضور کاروان سالار آوردند . کاروان سالار تا ملا را دید سیلی محکمی به گوشش زد و او را به باد فحش گرفت صاحبان کالا هم هر کدام با چوب و چماق به جان ملا افتادند و او را زخمی کردند .
ملا فرار کرد و به خانه اش رسید زن بدون توجه به سر و صورت ملا تا در را گشود و گفت : ببینیم از آن دنیا برایم خبر آورده ای ؟ ملا گفت : خبری نبود . همین قدر فهمیدم که اگر قاطر کسی را رم ندهی با تو کاری ندارند . از آن به بعد ، وقتی بخواهند کسی را از عاقبت ظلم و ستم آگاه کنند ، می گویند اگر قاطر کسی را رم ندهی ، کسی با تو کاری ندارند
📚داستانهای آموزنده
↶【به ما بپیوندید 】↷
______________________
http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
🌼خدایا!
شاد کن دلی را که گرفته و دلتنگ است! بی نیاز کن کسی را که به درگاهت نیازمند است! امیدوار کن کسی را که ناامید به آستانت آمده! بگیر دستانی که اکنون بسوی تو بلند است!
مستجاب کن دعای کسی که با اشکهایش تو را صدا می زند! حامی آن دلی باش که تنها شده است! با دستهای مهربانت ، با تمام قدرت و عظمت و تواناییت. ببار رحمتت را بر بندگانت ...
💥آمین اى مهربان ترين ...
💠 @momenane🌷
✨﷽✨
🌼کفاره گناهان
✍روایت شده از امام صادق علیه السلام که رسول خدا فرمودند : خدای تبارک و تعالی میفرمایند: هیچ بنده گنهکاری را وارد بهشت نمےکنم ، مگر اینکه او را به مرض و بیماری مبتلا مےکنم تا کفاره گناهانش باشد و اگر گناهانش با آن بیماری پاک نشد و زیادتر از آن بود ، کسی را بر او مسلط مےکنم که بر او ظلم کند تا کفاره گناهانش باشد، رزق و روزی اش را کم مےکنم تا کفاره گناهانش باشد و اگر این نیز برای کفاره گناهانش کافی نبود جان گرفتن او را سخت مےکنم و یا در قبر بر او سخت مےگیرم، تا وقتی که بدون هیچ گناهی نزد من آید و او را وارد بهشت ڪنم ،
💥و اما کسی را که مےخواهم وارد جهنم کنم ، او را صحیح و سالم مےگذارم ، و رزق و روزی اش را زیاد مى کنم و جان دادن او را آسان می گردانم تا وقتیکه نزد من آید ، هیچ حسنه ای نداشته باشد و در همان وقت او را وارد جهنم کنم
📚مسندالرسول ج۱ برگرفته شده
از بحارالانوار ج ۶ ص۱۷
↶【به ما بپیوندید 】↷
______________________
http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
#پندانه
✍اسب سواری، مرد چُلاقی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست. مرد سوار دلش به حال او سوخت، از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند. مرد چُلاق وقتی بر اسب سوار شد، دهنه ی اسب را کشید و گفت: اسب را بردم، و با اسب گریخت! اما پیش از آنکه دور شود صاحب اسب داد زد: تو تنها اسب را نبردی، جوانمردی را هم بردی!
اسب مال تو؛ اما گوش کن ببین چه می گویم!مرد چُلاق اسب را نگه داشت.مرد سوار گفت : هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی؛ زیرا می ترسم که دیگر «هیچ سواری» به پیادهای رحم نکند!
💠: @momenane🌷
✨﷽✨
✅فضیلت قرائت و تلاوت قرآن در منزل
✍ آیتالله بهجت (ره) : در روایت آمده است: خانههایی که در آنها تلاوت قرآن میشود، «تُضِیئُ لأهْلِ السمآءِ کما یضِیئُ النجْمُ [أَلْکوکبُ الدری] لأهْلِ الأرْضِ؛ چنانکه ستاره یا ستاره درخشنده برای اهل زمین میدرخشد، برای آسمانیان میدرخشد».
در گذشته صدای قرآن از منازل بلند میشد. در حالات اصحاب سیدالشهدا علیهالسلام در شب عاشورا آمده است: «لَهُمْ دَوِی کدَوِی النحْلِ؛ زمزمهای همانند صدای زنبور عسل داشتند». همچنین آمده است که ایشان: «مَا بَینَ راکعٍ وَ ساجِدٍ وَ قائِمٍ وَ قاعِدٍ؛ در حالات مختلف برخی در رکوع و برخی در سجده و برخی ایستاده و بعضی نشسته [به عبادت و راز و نیاز و مناجات و انس با خدا مشغول بودند]».
و در خطبه همام در شمار ویژگیهای متقین آمده است: «فَصافونَ أَقْدامَهُمْ یتْلُونَ آیاتِ اللهِ آناءَ اللیلِ و أَطْرافَ النهارِ؛ مرتب به نماز ایستاده و در لحظات شب در آغاز و پایان روز، آیات خدا را تلاوت میکنند».
📚 در محضر بهجت، ج۲، ص۲۹۶
↶【به ما بپیوندید 】↷
______________________
http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ ؛
ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻛﻦ !...
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﺪ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮﻛﻠﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻓﯽ ﻛﻨﻨﺪ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﻧﺎ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﻛﻨﻨﺪ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﻳﺎﺭﺕ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﻧﺎﺭﻓﻴﻖ ﺷﻮﻧﺪ ...
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻤﺎﻥ .
ﭼﺘﺮِ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ، ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﭼﺘﺮِ ﺩﻧﻴﺎست
💠: @momenane🌷
✨﷽✨
#داستان_کوتاه
✍دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی كار می كردند :كه یكی از آنها ازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود .
شب كه می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند یك روز برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت : (( درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می كند )) بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت .در همین حال برادری كه ازدواج كرده بود با خودش فكر كرد و گفت:(( درست نیست كه ما همه چیزرا نصف كنیم.من سر و سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود . )) بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت . سال ها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا ذخیره گندمشان همیشه با یكدیگر مساوی است . تا آن كه در یك شب تاریك دو برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند . آن ها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را زمین گذاشتند و یكدیگر را در آغوش گرفتند.
🌾خوبی هیچوقت در دنیا و آخرت از بین نمی رود... از "خوب" به "بد"رفتن به فاصله لذت پريدن از يک نهر باريک است اما براي برگشتن بايد از اقيانوس گذشت
↶【به ما بپیوندید 】↷
_______________________
http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✨﷽✨
#تـلـنـگـر
✍بنشین و فکر ڪن خداوند چقدر به
ما نعمت داده است خودش میفرماید:
نمی توانید نعمت های من را بشمارید
یڪی از بزرگترین نعمـت خـداوند
این است که ما هـر چه گناه مۍڪنیم..
او میپوشاند، اگـر مثلاً در پیشـانی ما
یک کنتور بود وهر یک گناه یک شماره
میانداخت دیگر مـا آبـرو نداشتیم ما
نمۍتوانستیم زندگـے بڪنیم یا اگـر
به جـای شماره انداختن بوی ظاهری
قرار داده بود دیگر کسی طرف دیگری
نمیرفت...!!
«لَوْ تَکاشَفْتُم مٰا تَدافـَنْتُم»
اگر از گناهان یکدیگر با خبـر
میشُدید، یکدیگـر را دفـن نمیکردید.
ببین خــــدا چقدر مهربان است
که روی گناهـان ما سرپوش گذاشته استــ.
↶【به ما بپیوندید 】↷
____________________
http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍سخنرانی شهید شیخ احمد کافی
📺موضوع: حق پدر و مادر
↶【به ما بپیوندید 】↷
________________________
http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✨﷽✨
#داستان_های_اخلاقی
✍️فقیه کامل، حاج ملأ احمد نراقی در کتاب خزائن خود نقل کرده از شخصی که از اصحاب بعضی از صلحا بود که پس از مردن آن مرد صالح، او را در خواب دیدم، از او پرسیدم که خداوند با تو چه کرده، گفت: خداوند مرا در محضر جلال خود واداشت و فرمود «آیا دانستی که برای چه تو را آمرزیدم؟» گفتم: به فلان و فلان. فرمود: نه، به هیچ از اینها تو را نیامرزیدم. گفتم: الهی! پس به چه مرا آمرزیدی؟
فرمود: آیا به خاطر داری وقتی را که در کوچههای بغداد راه میرفتی، پس گربه کوچکی را دیدی که سرما او را عاجز کرده بود و او از شدت یخ و سرما پناه میبرد به پایه کنار دیوار، او را گرفتی به خاطر ترحم به او و در میان پوستین خود که در برداشتی، جای دادی که او را از سرما نگاه دارد. گفتم: آری. فرمود: چون بر آن گربه ترحم کردی، ما بر تو رحم کردیم.
🔅ازاینرو، در روایات آمده که فردای قیامت برخی افراد از خداوند میخواهند که به آنان ترحم شود، خطاب میرسد که شما در دنیا به یک گنجشک هم رحم نکردید! پس چگونه امروز انتظار ترحم و بخشش دارید؟! و لذا در روایت دیگری حضرت رسول اکرم (صلیالله علیه و آله) فرمودند: «لایرحمالله من لایرحمالناس» خداوند به کسی که به مردم رحم نمیکند (حتی حیوانات)، به او رحم نخواهد کرد.
📚آموزههای اخلاقی در کلام معصومین (ع)، ص ۲۹۳-۲۹۴
↶【به ما بپیوندید 】↷
_________________
http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e