eitaa logo
منبثات ✍
1 دنبال‌کننده
666 عکس
187 ویدیو
20 فایل
پراکنده‌‌ یادداشتهایم.. فعالیت در تلگرام https://t.me/monbathat92
مشاهده در ایتا
دانلود
منبثات ✍
۲۴) مادری که دو بار فرزند خود را به کشتن داد ؛ #کیان_پیرفلک https://t.me/monbathat92/45
۱۴۱) چند روز قبل از برگشت به ایران اگر ایست بازرسی ارتش دولت سوریه قبل از «منطقه‌‌ی معارضین» من و مادرم را از میکروسرویس پیاده نکرده و به دمشق عودت نداده بود ( با توجه به ذهنیت آشفته‌ی‌ آن‌روزمان) چه بسا ما هم کشته‌شدن‌مان را به دست دولت سوریه می‌پنداشتیم .. https://t.me/monbathat92/264
منبثات ✍
۱۴۱) چند روز قبل از برگشت به ایران اگر ایست بازرسی ارتش دولت سوریه قبل از «منطقه‌‌ی معارضین» من و ما
۱۴۲) یکی دو سال بعد از سال ۱۳۹۰ کساد، بیکاری و بی‌پولی پیروز صحنه بود ؛ بالاخره تصمیم نهائی برگشت را گرفتیم . داییم برای مهیا کردن چندماه قبل از ما به مشهد رفت. با مبلغی که برای هزینه‌ی بلیط هواپیما حواله‌کرد بدون اطلاع موبایلی خریدم ( که یک ماه بعد برگشت به ایران ناچاراً فروختمش ) چرا که آشنایی گفته بود می‌توانید برای بلیط برگشت روی کمک دفتر رهبری حساب کنید‌ . مسیر عادی دمشق- زینبیه بسته بود از راه دیگری خواستیم خودمان را به منطقه مشتل در یک کیلومتری حرم حضرت زینب علیهاالسلام برسانیم که الحمدلله ایست بازرسی ارتش سوریه بخاطر حفظ جانمان ما را متوقف و به دمشق برگشت داد . روزی دیگر دوباره سعی کردیم ؛ به خاطر وضعیت شدید ناامنی منطقه خودمان را به سختی به محل رساندیم . علاوه بر فضای بسیار آرام دفتر استقبال گرم و ‌صمیمی و‌خودمانی آقای حسینی (نماینده رهبری در اولین و تنها دیدار) نظرم را جلب کرد.. بعد از هماهنگی با سفارت ایران هفته بعد به تهران برگشتیم . https://t.me/monbathat92/269
منبثات ✍
۱۰۹) ‏دیشب بعضی پیروان شیطان ، وحی در سینه‌انداخته‌شده را به زبان می‌آوردند : ( کلاغ‌سیاه‌ها تونل‌ و
۱۴۳) آن شب سه‌چهار جوان بیست‌‌واندی ساله در ‌«لباس‌فروشی» ، صف آمرین را که دیدند متعجب درحال آمدن به درب مغازه بودند . یکی از آنها که شلوار جنز ‌پاره به پا داشت به همراهانش گفت : «برم با همین شلوار پاره بایستم جلوی اینها» . من‌که در حال عبور از کنار صف خواهران پلاکاردبه‌دست در پیاده‌رو در حال گذر بودم این جمله او را شنیدم.بلافاصله به ذهنم خطور کرد همان تصویر را به آنها نشان دهم . سه چهار متر جلوتر بلافاصله برگشتم دست او را به آرامی گرفتم و به سمت مغازه آوردم و در موبایل او را با تصویر مواجه کردم. همراهانش نیز سرشان را در موبایل کردند گفت : «خب ؟ » با خونسردی گفتم : « این جانباز جنگ فرهنگی شمایی» . گفت : « دوست دارم به خودم مربوطه» . یکی دو نفر بقیه هم تاییدش می‌کردند. گفتم: « این در شان شمایی که میخواهی در این جامعه کار و زندگی و ازدواج کنی نیست» . گفت : «با شخصی مثل خودم ازدواج میکنم» . گفتم: « بخاطر دلسوزی دوستانه این را به تو میگویم» . دیگری گفت : «نمیخواد؛ واسه خودت دلسوزی کن ».خودش گفت :«طول زندگی من تو کجا بودی ؟» ( با اصل منظورش ازین حرف کم و بیش موافقم ) به آنها گفتم : « من هم تا چهارپنج سال پیش کم و بیش مثل شما فکر میکردم ». یکی از همان «دوستانش» دست مرا به آرامی گرفت و به گوشه‌ای برد و شروع کرد به گفتن اینکه : « اینطور گفتن به او درست نیست و من هم بخاطر شلوار به او‌تذکر دادم و تعزیرات ما را چندین بار جریمه کرده و از کجا‌ میدانی که ما هم امام حسینی و انقلابی نیستیم و ازین صغری کبری چیدن‌های تکراری که من هم با خونسردی جواب او را می دادم. همان فرد با لحن ناراحت آمد و به رفیقش گفت : «اعصابم ... شد بیا برویم آنطرف». در جواب به او ‌گفت : «مگه نمی‌بینی دارم حرف میزنم» . وقتی گفتم جمله‌ی او را ( با شلوار پاره بایستم جلوشون) شنیدم لحظاتی ساکت شد نگاهش را به زمین انداخت و دوباره ادامه داد .. که در همین اثناء دوست فعال فرهنگی‌مان آمد و گفتگو را خاتمه داد و هر دو با «لبخندی» جدا شدیم .. https://t.me/monbathat92/270
۱۴۵) در يك سال اخير از تكرار شنيدن دو كلمه حالت شبه تهوع ميگيرم : «مردم» «دوقطبی» https://t.me/monbathat92/273
۱۴۶) خوراک سالم تا ١٦ سالگی که اهواز بودیم، از خوردن ماهی میگو ، مرغ ، گوجه و گوشت داخل خورشت اصلا خوشم نمیومد به حدی که اگر با فشار و اصرار اطرافیان یه کم به زور میخوردم دچار حالت تهوع میشدم اهل خونه ، هم توی خونه هم پیش مهمان و همسایه‌ها سرزشنم میکردن که این بچه نمیدونم چشه لب به گوشت و مرغ نمیزنه و هربار میگفتن خیلی مفیده برای سلامتی و آیندت ... بخور . و اما همین وضعیت موند تا وقتیکه سال ٨٦ کوله بار رو جمع کردیم رفتیم دمشق. بعد چند روز با داییم و دوستش رفتیم دوری توی شهر بزنیم بین قلعه و حرم حضرت رقیه یه کوچه بازار هست که یک رستوران کوچک پر مشتری داره؛ رفتن سمتش من با فاصله ایستادم ، داییم بهم گفت واست شاورمای مرغ بگیرم؟ تو دلم بهش گفتم مگه نمیدونی نمیخورم. ظاهرش رو که دیدم واسم تازگی داشت کمی خوشم اومد اما هنوز اکراه داشتم یادم نیست در جواب چی گفتم خلاصه شاورما رو گرفت و داد دستم . يك ساندویچ باريك با نون نازك و برشته و داغ بریده‌های باریك مرغ کبابی شده با کمی تزیین سس سیر روش که شکل و بوی دلربایی داشت.
منبثات ✍
۱۴۶) خوراک سالم تا ١٦ سالگی که اهواز بودیم، از خوردن ماهی میگو ، مرغ ، گوجه و گوشت داخل خورشت اصلا
لقمه اول رو گذاشتم دهنم در يك چشم بهم زدن وجودم شعفناك و مردمک چشمام گشاد شد گفتم وای چقدررر خوشمزه ست و برای گذشته افسوس خوردم. خلاصه عاشقش شدم و برای همیشه بهترین ساندویچ مورد علاقم شد . در مورد گوجه گوشت قرمز هم اتفاقات مشابهی رخ داد . وقتیکه مربع های خوشکل ریز و سفت گوجه رو روی سالاد و فلافل و غذاهای دیگه دیدم . سوری ها میگن ... ازون روز به بعد از غذاهایی که قبلا منو دچار تهوع میکردن کمال لذت رو می بردم. چراکه تا وقتی اهواز بودیم نه من میدونستم نه اطرافیان که از خود مرغ و گوشت و گوجه کراهت ندارم بلکه از طرز پخت و شکل خورد کردنشون تنفر داشتم اینکه مثلا مرغ باید بو و ظاهر خیلی بهتری داشته باشه یا گوجه نباید طوری خورد بشه که له بشه و الخ ..درباره طرز پوشش مناسب و عفاف و حجاب و به طور كلى التزام دينى هم فکر میکنم پدر مادرهایی که خودشون مذهبی و محجبه هستن اما دختر پسراشون کلا یا از حجاب و نماز و دین فرارین یا بی تفاوت یا صرفا بر حسب عادت بدون يقين قلبی پیش میرن و در اولین فرصت که پیدا کنن .. همون مثال اول صدق میکنه . مطمئنا خیلی از مردمی که نسبت به پذیرفتن و درک این مسائل گاردشون بسته‌ست جدای از تبلیغات شدید ضد دینی ، بخاطر برخورد و تبلیغ نامناسب از سوی برخی قشر مذهبی بوده چه در خانه و اطرافیان چه در جامعه اما خیلی وقت ها وقتیکه امر به معروف و نهی از منکر ( در مسائل گوناگون ) به شیوه درست انجام بشه اثر مثبت داره .... همونطور که من نوعی بدون تغییر اصل و ماهیت گوجه ، مرغ ، گوشت و ... صرفا با اصلاح طرز تهیه و پخت و اضافه کردن ادویه های مخصوص... از مرحله تنفر و کراهت به عشق و علاقه بالا رسیدم ، میشه بدون تغییر ماهیت و بدعت‌گذاری در دین با انواع شیوه‌های درست کودکان و نوجوانها رو آشنا و عاشق نماز و عفاف و حجاب کرد. ٢٦/٤/١٤٠٠🖌 https://t.me/monbathat92/275
۱۴۷) مداحی صوتی عربی / عمار الکناني : یا فاطمه https://t.me/monbathat92/276
منبثات ✍
۲۰) اگر خوك ذبح اسلامی شود الگوی سیاسی ، الگوی آموزشی ، الگوی اقتصادی ، الگوی اداری ، الگوی بانكدار
۱۴۸) در «مراکز تفریحی‌تجاری» که خود پی‌وست‌فرهنگی ‌لیبرالیسم هستند ؟! چه توقعات نابه‌جایی .. https://t.me/monbathat92/279