#فلسفه_نظام_ولایت_1
#استاد_میرباقری
🔸مقدمه
🔺 مهندسي و سازماندهي جامعه ممكن است به دو گونة اسلامي و غير اسلامي واقع شود، چرا كه در مناسك رفتار اجتماعي و سازماني، عدل و ظلم وجود دارد. گاهي اين مناسك، عادلانه و در مسير تكامل اجتماعي است و فرد و جامعه را به سمت تقرب به خداي متعال ـ كه مفسر تكامل است ـ هدايت مي كند و گاهي اين مناسك در مسير تكامل اجتماعي نبوده بلكه در مسير انحطاط اجتماعي است. به ديگر سخن روابط يك سازمان، به گونه اي است كه به پيدايش صفات حميده ياپيدايش صفات رذيله منتهي مي شود. سازماندهي و ايجاد روابط سازماني، گاه موجب محروميت طبقات و ايجاد حرص و حسد به دنيا مي گردد و گاه منتهي به ايثار و محبت مي شود. بر اين اساس صفات حميده يا رذيله، صفت سازمان و در مقياس بزرگتر صفت اجتماعي روابط مي شود؛ يعني روابط، مولد اوصاف حميده يا رذيله هستند.
🔺 با توجه به امر (كه مهندسي توسعة اجتماعي مي تواند به دو گونة اسلامي و غير اسلامي واقع شود) هماهنگ سازي اركان مهندسي توسعه اجتماعي در جهت اسلامي، به وسيله فلسفه اي مقدور مي گردد كه معقوليت نظري مهندسي اجتماعي را بر مبناي دين، تمام نمايد. فرهنگستان علوم اسلامي در دستيابي به چنين فلسفه اي، روندي را پشت سر گذاشته است؛ آغاز اين روند، بررسي «اصول انكار ناپذير» در مهندسي توسعة اجتماعي بوده است. سپس با توجه به اين اصول، «مسائل اغماض ناپذير» مورد طرح قرار مي گيرد و در اين مسير به مراحلي گام گذاشته مي شود كه عبور از آنها براي رسيدن به فلسفه شدن، اجتناب ناپذير است. آنچه در پي مي آيد اشاره اي بسيار كوتاه به #روند_فلسفه_شدن است.
@monir_ol_din