eitaa logo
منـتــظـران‌الـمـه‍ــدی(عـج)
79 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
30 فایل
مولای من🌹 چشمان توپایان پریشانی هاست دست توکلیدقفل زندانی هاست ای یوسف گمگشته کجایی برگرد؟!دیدارتوآرزوی کنعانی هاست🙏 ارتباط با مدیر: @Sarbazemamzaman14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 داستان عجیب اولین کسی که با ولایت امیر المومنین مخالفت کرد یکی از مسائلی که در واقعه غدیر کمرنگ جلوه داده شده و در منابع اهل سنت هم هست، قضیه حارثه بن نعمان فهری است. در کتب تفسیر و حدیث وارد شده که وقتی رسول خدا(ص) در غدیر خم، امام علی(ع) را به ولایت منصوب کرد، خبر آن در اطراف پراکنده شد تا به گوش حارث بن نعمان فهرى رسید، حارث بى درنگ شتر خود را سوار شد و شرفیاب حضور رسول اللَّه(ص) شد، حضرت(ص) آن موقع در ابطح بود. حارث از شتر خود فرود آمد، بعد رو به پیامبر کرد، در حالى که حضرت(ص) میان جمعى از اصحابش بود، گفت: از ناحیه پروردگارت به ما دستور دادى که به وحدانیت خداوند و رسالت تو شهادت دهیم، ما نیز پذیرفتیم، آنگاه به ما گفتى چه و چه (و همه احکام را ذکر کرد) و ما قبول کردیم و این همه اطاعت از ما تو را کفایت نکرد تا دو بازوى پسر عمت را کشیده و او را بر همه ما سرورى دادى و گفتى: هر که من مولاى اویم، على مولاى او است! اینک آمده ‏ام از تو بپرسم، داستان سرورى پسر عمت از ناحیه خود تو است یا از ناحیه خداست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود: سوگند به خدایى که جز او معبودى نیست! آن نیز مانند همه دستوراتم از ناحیه خداست. حارث به سوى شتر خود برگشت و در حالى که مى ‏گفت: بار الها! اگر این مطلب حق است و از ناحیه تو است، سنگى از آسمان بر ما بباران و یا عذابى دردناک بر ما نازل کن! هنوز به شتر خود نرسیده بود که خدا او را هدف سنگ ریزه‏اى قرار داد، به طورى که از فرق سرش فرو رفت و از پائین تنش بیرون آمد و مرد. برخی گویند درباره همین واقعه در سوره معارج این دو آیه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ. لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ» نازل شد. 📚 تفاسیر قرآن - سوره معارج
شرعی ☑️ سؤال اگر درباره مسئله ای با فردی داریم صحبت میکنم که در آن عیب کسی گفته میشود و آن مسئله نیز مربوط به خانواده ما میشود و قصد ما از صحبت، پیشنهاد درباره مسائلی باشد که به احتمال زیاد ممکن است برای خانواده ما پیش بیاید باشد، غیبت است؟ ✅ پاسخ اگر تنها راه حل مشکل صحبت کردن شما باشد و شما هم قادر به حل کردن مشکل باشید و در حد نیاز هم صحبت کنید اشکالی ندارد.
⚫️ساعت به ساعت واقعه عاشورا به روایت تاریخ... ☑️طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک واقعه کربلا به‌حساب تقویم شمسی، در تاریخ ۲۱ مهر سال ۵۹ شمسی بوده است. ▪️تاریخ شمسی هم مانند تاریخ قمری نیست که اوقات روز تغییر کند.میشود با درآوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ حرف‌های مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.   ⚫️ساعت۵:۴۷ اذان صبح: امام علیه‌السلام بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آن‌ها را به صبر و جهاد دعوت کرد؛ و بعد دعا خواند: خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری... ⚫️حدود ساعت ۶ صبح: امام حسین (علیه السلام) دستور داد تا اطراف خیمه‌ها خندق بکنند و آن را با خار و بوته‌ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.   ⚫️ساعت ۷:۰۶ طلوع آفتاب: کمی بعد از طلوع آفتاب امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آن‌ها خطبه‌ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام نامه نوشته‌اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرارداد و پرسید که مگر آن‌ها او را دعوت نکرده‌اند؟ آن‌ها انکار کردند. 🖤 امام نامه‌هایشان را به‌طرف آن‌ها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آن‌ها تمام کرده است. 📝یکی از سران جبهه مقابل از امام (علیه السلام) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمی‌پذیرید و آن‌ها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی‌رهانید؟ 🖤اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است؟من را بین کشته شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام (علیه السلام) حدوداً نیم ساعت طول کشیده است.   ⚫️حدود ساعت ۸: 🔷بعد از سخنرانی امام چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر و زهیر خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند. 🔹بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد.چندنفری دچار تردید شدند؛ ازجمله حُر. ⚫️حدود ساعت ۹ : 🔥روز به‌وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این‌قدر تعلل می‌کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام (علیه السلام) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» 🔸بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی باهم شروع به تیراندازی کردند. 🖤 امام به یارانش فرمودند: «این‌ها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره‌ای جز پذیرش آن نیست آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیرباران کشته شدند..   ⚫️ساعت حدود ۱۰: 🔹بعد از تیراندازی یسار غلام زیادین آبیه و سالم غلام ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن‌به‌تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده‌ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت.البته انگشتان دست چپش قطع شد.   🔰بعدازاین نبرد تن‌به‌تن، حمله سراسری سپاه امام حسین (علیه السلام) انجام شد؛ امام و حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام حمله برد. 💠زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب‌نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام را تیرباران کردند و درآن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. 🔆اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام او را دعا کرد. 🔥گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام (علیه السلام) حمله کنند که زهیر و ۱۰ نفر به آن‌ها حمله کردند... ادامه دارد.. 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکمت ۳۶۶ علی (ع) فرمود : علم با عمل همراه و رفیق است پس آن که دانست، باید به آن عمل کند و علم به عمل فرا می‌خواند اگر(عمل به علم) پاسخ داد، می‌ماند و گرنه کوچ می‌کند. وقال عليه السلام : الْعِلْمُ مَقْرُونٌ بِالْعَمَلِ فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ، وَالْعِلْمُ يَهْتِفُ بِالْعَمَلِ فَإِنْ أَجَابَهُ وَإِلاَّ ارْتَحَلَ.
(ع) 🖤 یابن الحسن بـیــا و دعاے مستجابِ تحتِ قُـبه ام باش.🤲 مگر نگفته‌اند دعا زیرِ قبه‌ے امام‌حسین علیه‌السلام مستجاب است؟😭 تو ڪہ خودت شاهدی اَللّهُم أرِنِی الطَلعَة الرَشیٖده های مرا... .😭 تو که خودت شنیده ای و دیده ای واجْعـَلْ مِن خَیــرِ اَعوانِهِ و اَنصارِهِ و المُستَشهدینَ بینَ یَدَي هایم را... .✋ تو که میدانی چقدر التماس خدا کرده ام اَللهُمَّ إغــفِر لِيَ ذُنوبَ التي تَحـبِسُ الدُعٰــاء... .🤲 پس چـــرا نمی‌بینمتــ؟😭 چـــرا نمی‌آیی..؟؟😭 🖤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی امام حسین (ع) و یارانش در کربلا به شهادت رسیدند پس تاریخ وقایع کربلا از طریق چه کسانی به ما رسیده است که آخوندها بالای منابر داستان سرایی می کنند؟ 🔆 پاسخ: ✅ راویان عاشورای حسینی این چهره ها هستند: 1️⃣ حمیدبن مسلم ازدی: بخش زیادی از اطلاعات تاریخی آن دوران از حمیدبن مسلم ازدی، وقایع نگار و خبرنگار سپاه عبیدالله بن زیاد منتقل شده است. 🏴نقل شده است که همین فرد مانع کشته شدن امام سجاد (علیه السلام) توسط شمر شد. به همین دلیل وقتی مختار به کوفه تسلط پیدا کرد به او امان داد. 2️⃣ امام سجاد (علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله علیها): 🏴 امام زین العابدین (علیه السلام ) و حضرت زینب و بانوان دیگر کاروان هم در نقل این وقایع سهم بزرگی داشتند. 3️⃣ جنایتکاران سپاه دشمن: 🏴 خیلی از جنایتکاران کربلا قبل از اینکه قیام توابین مختار صورت بگیرد با افتخار آمده بودند و وقایع عاشورا را تعریف کرده بودند. همین ها سینه به سینه ماند و مختار هم با همین اطلاعات به سراغشان رفت و انتقام گرفت. خیلی هایشان هم نقل جنایت هایشان را در هنگام مرگ بیان می کردند. مثل همانی که در مختارنامه مطرح شد؛ روایت خولی قبل از اعدامش. 4️⃣ یاران زنده مانده امام (علیه السلام): 🏴 فردی به نام ضحاک بن عبدالله مشرقی که جزو یاران امام بوده و از میدان گریخته بود. این فرد با امام شرط کرد تا موقعی همراهشان است که وجودش فایده داشته باشد. امام هم قبول کرده بود. او هم اسبی را در خیمه ای آماده نگه داشت تا زمانش برسد. تا قبل از شهادت حضرت عباس (علیه السلام) هم ماند ولی آخر کار، از امام اجازه رفتن گرفت که امام هم اجازه داد. گریخت و کسی هم نتوانست او را بگیرد. او هم خیلی از اتفاق ها و نحوه شهادت ها را بیان کرده. 5⃣ 🏴 غلام رباب (همسر امام حسین (علیه السلام)) هم که زنده ماند اتفاقات زیادی را نقل کرده. البته او در کنار امام جنگ هم کرده بود ولی در آخر اسیر شد. سپاه دشمن هم او را آزاد می کند چون معتقد بودند او غلام بوده و مطیع اوامر ارباب! 📚به نقل از دکتر محمد حسین رجبی دوانی تاریخ دان و محقق تاریخ اسلام و تشیع 🏴
هر که سرباز خدا نیست نماند، برود وان که پابند وفا نیست نماند، برود امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفتند و در روز عاشورا جورِ دیگر! شب عاشورا، سخن از اگر می خواهید بروید بود... روز عاشورا فرمودند: آیا یاوری هست؟(هل من ناصر ینصرنی) شب صحبت می فرمایند تا مبادا خبیثی در بین طیّب ها باشد... و روز سخن می گویند تا مبادا در بین خبیث ها کسی مانده باشد... شب غربال می فرمایند تا فقط صالحان بمانند و روز غربال می فرمایند تا فقط اشقیاء در مقابل او ایستاده باشند... ما کجاییم؟ آیا در لشکر امام زمان(عج) هستیم و میل به دشمنانش داریم یا در لشکر دشمنانش هستیم و تصمیم به پیوستن به حق داریم؟! ان شاءالله اگر به حق نپیوستیم سریع وارد شویم و اگر در این لشکر هستیم با تمام وجود و با قلبی مطمئن حاضر باشیم... ➖➖➖➖➖➖➖