🌷مهدی شناسی ۱۳۶🌷
🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷
🌹ابوتراب🌹
◀️قسمت دوم
🌱آقاي شيخ علي اكبر نهاندي در عبقري الحسان در ذيل آيه۶۹ سوره مباركه زمر «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ» «و زمين (در آن روز) به نور پروردگارش روشن مى شود، و نامه هاى اعمال را پيش مى نهند و پيامبران و گواهان را حاضر مى سازند، و ميان آنها بحق داورى مى شود و به آنان ستم نخواهد شد»
🌱ايشان ميگويد: رب در اين آيه منظور امام زمين است. هركس خاك معرفتيش آمادگي لازم تربيت را داشته باشد به بركت نور خورشيد ولايت و آب معرفتي به رويشي خاص دست مييابد و در ظل تشعشعات امام زمان زندگيش به بركت و ماندگاري حقيقی ميرسد.
🌱نگاه بعدي به خاك اين نكته را بر ما روشن ميكند كه خاك محل پنهان كردن گنجهاست و بسياري از گران بهاترين گنجها در خاك پنهان ميشود كه بعد از سالها تلاش كاوشگران كشف ميشود.
🌱تمام افراد گنج حقيقت حضرت را در دل خويش پنهان دارند. فقط كافي است كاوشگري خويش را بدست گيرند زيرا انسان فطرتاً امام زمان شناس است.
🌱ابوتراب در اين معنا پدر گنجهاي مخفي انسان است. هر كس قصد بهرهوري از گنجهاي وجود خود را داشته باشد بايد به نام ابوتراب حضرت متوسل شود.
🌱ويژگي ديگر خاك مطهِّر بودن است. زمان فقدان آب براي رفع حدث، خاك جايگزين ميشود.چنانچه كسي آب در دسترس نداشته باشد از خاك براي وضو استفاده ميكند.با اين اشارت بايد گفت هركس فطرتاً پاك و مطهر زاده ميشود و حضرت پدر تمام مطهرات عالم است. اگر كسي غفلت ورزيد و از مسير حق دور شد اما به لطف پروردگار به خطاي خويش واقف گشت قصد توبه كرد گويا به وجود مطهر ابوتراب دست توسل دراز كرده است.
🌱حضرت ابوتراباند. يعني طهارت بخش و پاك كنندهاند. هركس گرفتار انواع رذيلتهاي اخلاقي، تربيتي،اعتقادي و رفتاري... است. براي رهايي از اين رذيلهها باید به وجود مطهر حضرت متوسل شود.
🌱گاهي ابوتراب چنان افراد را از رذايل اخلاقی پاك ميكند كه حتي خود فرد، آن رذيله را از خاطر ميبرد و به گفته آيتالله بهجت، امام زمان در دلش مسجدي بنا ميكنند. يعني قلب به گونهاي از رذايل فاصله ميگيرد كه لياقت قدمگاه شدن ابوتراب را مييابد.
#مهدی_شناسی
#قسمت_136
#اسامی_امام
#ابوتراب
#ذکر_یار ۵
⚠️یکی از موانع ذکر خدا، چشم است.
📢حضرت علی(ع) می فرماید:
در بین جوارح انسان هیچ عضوی ناشکرتر، کم شکرتر از 👁چشم نیست چون هر چیزی می بیند می خواهد و هوس می کند. لذا فرصت ذکر را از انسان می گیرد. چون دلش مشغول می شود و از یاد خدا غافل می شود.
❓ آیا قراره هر چیزی که به ما چشمک زد به آن توجه کنیم؟! در سوره کهف آیه 7 آمده که ما هر چه روی زمین 🌏است چشمک زن آفریدیم. نگو خوشگل است میخواهم، خیلی جذاب است بله هست. اصلا خود خدا میگوید ما این کار را کردیم تا ببینیم چه کسی بهتر عمل میکند❗️ اگر قرار باشد زشت باشه در اجتماع و چیزهای دلفریب نباشند رشد تو چطوری حاصل میشود؟ تو باید به آنها جواب ندهی ❌نسبت به آنها زهد بورزی تا فارغ بشوی اما اگر یکسره فلان چیز را میخواهی، موقع خواب و بیداری و سر نماز حتی تمام ذهنت این است که برسی به فلان چیز دیگر اصلا فرصتی ندارد. چون💭 ذهن مشغول شده❕
وقتی پر کردی ظرف🥣 وجودی خودت را دیگر اصلا احساس خلا نمیکنی. به داغونی و افسردگی و زود رنجی و عصبانی شدن میرسی. اما نمی فهمی از کجا است، از کجا بوده؟ از این که غذای آرامبخش قلبت❤️ را به آن ندادی. فقط هم یک چیز تو این دنیا هست که انسان را آرام میکند آن هم یاد خداست.
💯هر چیزی غیر از یاد خدا جذب نفست شود اضطراب آور است و😖 بلای جانت می شود و دست از سرت بر نمیدارند. اگر بنده ای حالت قالبش تمسک به ذکر باشد و با انس به خدا درونش را از بغیر کثرات بیرون بکشد و فقط با خدا 🕋حرف بزند، خود خداوند کارهای دنیاییش را به عهده می گیرد.
✍😞عمامه عاریتی؟!
◼️مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در سامرا بود. وی به حرم امیرالمؤمنین علیه السلام مشرّف می شود و به آن حضرت عرض می کند: آقا! ما داریم به ایران برمی گردیم و میدانم اگر برگردم، سیل مقلّدین و مراجعین در مسائل شرعیه به سمت ما می آید. آقا! یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آینده زندگی ام، برای ما شاخص و الگو بشود تا این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند.
حاج شیخ عبدالکریم حائری سه ماه نجف می ماند و صبح و شام وقتی حرم مشرّف می شود، از امیرالمؤمنین علیه السلام همین خواسته را تقاضا می کند. ایشان سه ماه هم در کربلا می ماند. پس از شش ماه، شبی در حال ناامیدی با دل شکسته از حرم به همان منزلی می رود که در کربلا اسکان داشت و می خوابد.
در خواب، سیدالشهداء علیه السلام را می بیند. آقا می فرمایند: شیخ عبدالکریم! از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته می خواهی به عنوان الگو؟ می گوید: بله آقا. می فرمایند: فردا صبح در طلوع فجر وقتی می خواهی وارد حرمِ ما شوی، کنار قبرِ حبیب بن مظاهر اسدی، یک جوان 18 ساله ای نشسته، عمامه ای کرباسی به سر دارد و یک عبای و لباس کرباسی هم پوشیده است. وقتی وارد شدی، این جوان بلند می شود، وارد حرم می شود، پس از سلامی در پایین پا به من، یک سلام به علی اکبر، یک سلام به جمیع شهداء می دهد و از حرم خارج می شود. این جوان را دریاب که یکی از انسان های بزرگ است.
شیخ عبدالکریم می گوید: بیدار شدم. طلوع فجر، وقتی وارد حرم شدم، آن جوان را کنار قبر حبیب بن مظاهر دیدم. قیام کرد و آمد یک سلام به حضرت سیدالشهداء علیه السلام، یک سلام به علی اکبر و یک سلام به جمیع شهداء داد و ازحرم خارج شد. از آنجا به صحن رفت. دنبالش دویدم. در صحن، صدایش زدم و گفتم: آقا! بایست من با تو کار دارم. برگشت یک نگاهی به من کرد و گفت: "آقا! عمامه من عاریتی است و از صحن بیرون رفت. در کوچه پس کوچه های کربلا، دنبالش دویدم و گفتم: آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دوباره درحال حرکت برگشت و گفت: آقا! عبای من هم عاریتی است و رفت.
حاج شیخ عبدالکریم می گوید: دیدم دارد از دستم میرود، شش ماه درِ خانه دو امام ناله زدم و تقاضا کردم، حال دو کلمه می گوید و می رود. دویدم و خودم را به او رساندم و دستش را گرفتم و گفتم: بایست و بگو:عبای من عاریتی است؛ یعنی چه؟ شش ماه التماس کردهام تا شما را معرفی کرده اند. با شما کار دارم. آن جوان یک نگاهی به حاج شیخ می کند و می گوید: چه کسی من را به شما معرفی کرد؟ شیخ گفت: صاحب این بقعه و بارگاه، حضرت سیدالشهداء علیه السلام.
جوان میگوید: دنبال من بیا. در کوچه پس کوچه های کربلا می روند تا به خارج از کربلا می رسند. یک تلّی می بینند که روی آن، اتاقکی بود. می گوید: اینجا خانه من است، فردا طلوع فجر، وعده دیدار من و شما همین جا. می رود داخل و دررا می بندد.
مرحوم حاج شیخ گفت: من در عجب بودم که این جوان می خواهد چه مطلبی را به من بگوید که به فردا موکول کرد. چرا امروز نگفت؟ آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آینده من را تضمین کند چیست؟ پس آن روز گذشت تا فردا و طلوع فجر رسید. رفتم بیرونِ کربلا، کنار همان اتاقک. آمدم در بزنم، صدای ناله پیرزنی از درون آن اتاق بلند بود و صدا می زد: وَلَدی، پسرم! در زدم، دیدم پیرزنی با چشمان گریان در را گشود. گفتم: خانم! دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر، وارد این خانه شد و گفت: اینجا خانه من است و با من وقت ملاقات گذاشته است. آن جوان کجاست؟ گفت: آن جوان پسرِ من بود، الآن پیشِ پای شما از دنیا رفت. وارد شدم. دیدم پاهای این جوان رو به قبله دراز، و بدنش هنوز گرم است. گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم.
یک روز حاج شیخ بر فراز کرسی تدریس درس خارج در قم، این خاطره را ازدوران جوانی نقل کرد و سپس فرمود:
آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل به من آموخت، درسِ عملی بود. روز قبل به من گفت: «آقا! عمامه من عاریتی است، عبای من عاریتی است.» و فردا جلوی چشمانِ من، عبا و عمامه را گذاشت و رفت. می خواست به من بگوید: *شیخ عبدالکریم حائری! مرجعیت، عاریتی است؛ ریاست، عاریتی است؛ خانه هایتان،عاریتی است؛ پولهای حسابتان،عاریتی است؛ وجودتان،عاریتی است؛ سلامتی تان،عاریتی است. هر چه می بینید،عاریه و امانت است؛ دل به این عاریه ها نبندید. اینها را یا ازشما می گیرند، و یا نصیب وارث می شود.
💚اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج
ماه دوازدھ آمد
ولی ماھ دوازدهم نیامد🌙
#اللهمعجــللولیڪالفــــرج 🦋💚
#پیامبراکرم🌸
#صلیاللهعلیهوآلهوسلم
برای دروغگویی فرد همین کافی است
که آنچه را میشنود(بدون تحقیق)برای
دیگران بیان کند.
📚(ميزان الحكمه، ج10، ص66-
معانی الاخبار ص 159)
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهم عجل لولیک فرج❤️❤️❤️
#حرمانه 🌱♥️
[~🕌~]
دوست دارم بشوم زائر و
آزاد شود،فکرم🕊
از هرچه جز اینکه
"چه بخواهم از تو؟"✨🍃
[~🕌~]
یآ ضامـن آهـو!...
❇️ #نماز_مستحبی
بعضی از مردم فکر میکنن که اگه نماز قضا گردنشون باشه، دیگه نمیتونن نماز مستحبی بخونن.
📛 درحالیکه این درست نیست.
✍️ کسی که نماز قضا گردنش باشه، اشکال نداره نماز مستحبی بخونه؛ اما کسی که روزه قضا گردنش هست، نمیتونه روزه مستحبی بگیره.
📚 منبع: رساله همه مراجع.
😭شش نفر در تاریخ بسیار گریه کرده اند:
➖ حضرت آدم
برای قبولی توبه اش #آنقدرگریه کرد که رد اشک بر گونه #اش افتاد.😢
➖ حضرت یعقوب
به اندازه ای برای #یوسف خود گریه کرد که نور دیده اش را از دست داد.😔
➖ حضرت یوسف
در فراق پدر آنقدر گریه کرد که زندانیان گفتند یاشب #گریه کن یا روز.🌙 🌝
➖فاطمه زهرا
در فراق پدر و تنهایی امام و وصی زمانهاش..
آنقدر گریه کرد که #اهل مدینه گفتند ما را به تنگ #آوردی با گریه هایت…
یا شب گریه کن یا روز…😭😭
➖ امام سجاد
چهل سال در مصیبت و عزای #پدرش گریه کرد.
هر گاه آب و خوراکی برایش میاوردند گریه میکردند ومی گفتند ⤵️
هرگاه قتلگاه #فرزندان فاطمه را به یاد میاورم گریه گلویم را #میفشارد.
➖ اما یه نفر خیلی گریه کرده و هنوز هم گریه می کند…💔
اللهم عجل لولیک الفرج
#امامزمانم
➖➖➖➖➖➖➖