eitaa logo
مجمع جهادی بنیان مرصوص
207 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
366 ویدیو
18 فایل
مجمع بنیان مرصوص ارومیه اینجا ایستگاهی است برای آنهایی که جمعه هاقلبشان جور دیگری می تپد . یک فنجان چای انتظار رامهمان ماباش ! در مجمع جهادی بنیان مرصوص. تلفن برادران: ۰۹۳۹۵۲۶۴۱۹۲ تلفن خواهران ۰۹۳۶۶۳۶۰۵۲۸ مدیرکانال: @harameqom آی دی کانال: @monjieakhar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 شعر عهد با امام زمان(عج )🌸💚🌸 🌼 آی بچه های علوی ☘ آی پیروان مهدوی 🌼 باید ببندیم عهدی ☘ برای ظهور مهدی 🌼 خود را کنیم آماده ☘ با ایمان و اراده 🌼 با دستورات الهی ☘ دل ها میشه ولایی 🌼 دور بشیم از تنبلی ☘ با ورزش و تعالی 🌼 کنیم کسب معرفت ☘ نباشیم در جهالت 🌼 با صبر و با بصیرت ☘ دور نشیم از ولایت 🌼 باید همیشه هرجا ☘ باشیم به یاد مولا 🌼 دعای فرج بخوانیم ☘ در مسیر حق بمانیم 🌼 حالا همه یکصدا ☘ دعا کنیم بچه ها 🌼 بیا یوسف زهرا ☘ بیا دوای دردها...🤲💚 سروده: علی پور
💠 شعر یار حضرت مهدی(عج)🌷💚🌷 🌸 بچه های مهربان 🍃 یارهای امام زمان 🌸 شرط ظهور مولا 🍃 اعمال ماست بچه ها 🌸 اگر که ما خوب باشیم 🍃 یاور مهدی میشیم 🌸 باید با هم یک صدا 🍃 عهد ببندیم با آقا 🌸 در راه مولا باشیم 🍃 اهل کوفه نباشیم 🌸 با زرق و برق دنیا 🍃 نلرزه دل های ما 🌸 دور نشیم از راه دین 🍃 با وسوسه شیاطین 🌸 با بدی و گناهان 🍃 میشیم جزء گمراهان 🌸 از گناه و تاریکی 🍃 دوری کنیم با پاکی 🌸 با تهذیب و خودسازی 🍃 بریم به جنگ معاصی 🌸 تا دور بشیم از گناه 🍃 نورانی بشیم مثل ماه 🌸 دلی که پرنور باشه 🍃 عاشق مهدی میشه 🌸 حالا کنیم این دعا 🍃 برای ظهور مولا 🌸 تعجیل بفرما خدا 🍃 ظهور حجتت را...🤲💚 سروده: علی پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗯🗯خانمی که میگفت من پیش شما نمیکنم!!😳😳 قضیه از آنجایی شروع شد که بنده به همراه چند تن از کنار ساحل مشغول بودیم که ناگهان چشمم به افتاد که را بر شانه هایش انداخته بود و بود. جلو رفتم و با و با او کردم و او با سردی و به سختی جواب سلام و احوالپرسی ام را داد: – خوبید شما؟ – خوبم مرسی – میتونم بپرسم از کجا تشریف آوردید؟ – از – خیلی خوش آمدید. در همین لحظه که سالها در ذهنش می گذشت را پرسید و به سرعت و پشت سرهم گفت: حاج آقا شما اینجا چی کار می کنید؟😱 نمیخواهید بگذارید راحت باشند؟😡 من دلم برای مردم ایران میسوزه که نمی توانند هیچ جا بدون شما بکشند😭 باورکنید که من هم وقتی شما را میبینم احساس امنیت ندارم !! من همچنان 😂 و با آرامش گفتم: بنده و دوستانمون آمدیم به مسافرین خوش آمد بگوییم و تا جایی که توانش را داشتیم اگر مشکلی داشتند و یا نیاز به مشاوره ای خدمتی کنیم و… اما سوال دوم شما✍ باور کنید ما اینجاییم تا به مردم بگوییم آفرین به شما که دست خانواده تان را گرفتید و آمده اید . و سوال سوم شما✍ فرمودید که دلتان برای مردم می سوزد و فرمودید کنار ما احساس امنیت نمی کنید درسته؟ او جواب داد: بله😉 اصلا نمیکنم و از این و شما متنفرم – اگر امکان داره علتش را بگید؟ – چون خودتون به که هستید عمل نمیکنید! – ماعمل نمیکنیم؟😍 به کجای قرآن عمل نکردیم؟😉 – مگر در قرآن ما نیست ؟ پس چرا آنقدر سخت میگیرید به این مردم؟ – کجا سخت گرفتیم مگر چه گفتیم؟ – پس برای چی آمدید به سمت من و دو تا پسرای من؟ مگر غیر ازاین هست که الان میخوای بگی شال خودتون را بزارید روی سرتان؟ – برای همین آمدم اما نه با اون تفکر شما!! خیلی خوب شد که این آیه را مطرح کردید اما یه قول میخوام اگر قانع شدید باید اول خودتون حجابتون را درست کنید و بعد برای چند تا از دوستان وبستگانتان این آیه را توضیح دهید قبول میکنید؟ آقایی که کنار ایشان بود گفت حاج آقا قبول ولی اگر قانع نکردی دیگه به ما گیر نده !!😉 گفتم باشه. عرض کردم اما توضیح این آیه ( لا اکراه فی الدین) این آیه میفرماید ( لا اکراه فی انتخاب الدین، لا اکراه فی اصل الدین) یعنی اینکه اگر شما میخواهید دینی را انتخاب کنید ما به شما زور نمیگوییم ولی اگر دینی را انتخاب کردید باید به باشید اینجا بود که برای تبیین این آیه از مثالی استفاده کردم : اگر شما دنبال باشید هیچ اداره و ارگانی نمی تواند به زور شما را کند بلکه اختیار انتخاب هر شغلی با شما هست مثلا شما با انتخاب خودتان می توانید شوید اما بحث اینجاست که حالا شما با انتخاب خودتان کارمند بانک شدید آیا میتوانید بگویید که میخواهم با تیپ اسپرت سرکار بیایم؟💪 یا میخواهم از ساعت ده صبح بیایم تا ده شب؟ خیر نمی توانید!! چون خودش را دارد یعنی حتی رنگ کت و شلواری که باید بپوشی را برایت مشخص می کند چه برسد به ساعت کاری!! حالا اگر کسی نخواست به این قوانین پایبند باشد مشکل از بانک هست یا آن شخصی به یقین از آن شخص هست چون کسی به زور او را کارمند بانک نکرد. واین قضیه در هم صادق هست یعنی میتوانستید بروید شوید ، شوید ، شوید. البته این را هم بگویم که در همان ادیان هم قوانینی وجود دارد که باید به آن ها پایبند باشید.😉 گفت اگر بخوام دینم را تغییر بدم نداره از نظر ؟😉 گفتم،پسرتون اگه بخواد از بده جریم نداره ؟☺️ اینجا بود که آن خانم آرام گفت: حاج آقا حالا کی به من پنجاه ساله نگاه میکنه😌 گفتم: بله شاید کسی دیگه به شما نگاه نکنه ولی خیلی از دخترهای جوان وقتی شما را درساحل به این شکل می بینند الگو میگیرند و مثل شما رفتار میکنند آن وقت هست که دو پسر جوان شما و امثال آنها دچار مشکل می شوند.😌 در جواب گفت: خب جلوی چشمانشان را بگیرند😇 گفتم: مادر من اگر بنده عطر بزنم میتوانم به شما بگویم خواهشا بو نکنید!!😏 یعنی اصلا امکان دارد که بوی عطر به مشام شما نرسد؟ حتما بوی عطر به مشام شما میرسد پس بهتره یه مقدار از خودگذشتگی داشته باشیم وقتی حرفهایم را شنید و احساس کرد که دیگر پاسخی برایشان ندارد گفت: عجب 😋 و در نهایت با لبی خندان حجابش را درست کرد و گفت: تا الان فکرش را نمیکردم که بتوانم با یک به این راحتی درد دلم را بگویم و او هم گوش دهد. ۲۵ سال مقیم آمریکابود.  به قلم: حجت الاسلام حامد امامی نژاد
♥️دعوتنامه عروسی مان را خودمان نوشتیم. 🎊 کارت‌های عروسی را که توزیع می کردیم، جای برخی مهمانان را خالی دیدیم.. 🌸🍃شروع به نوشتن دعوتنامه کردیم برای امام علی(ع)، امام حسین(ع)، حضرت ابوالفضل(ع)، امام جواد(ع)، امام موسی کاظم(ع)، امام هادی(ع) و امام حسن عسگری(ع) بعد دعوتنامه ها را به عموی آقامرتضی که راهی کربلا بودند دادیم تا در حرم این بزرگواران بیندازند. برای حضرت مهدی(عج) هم نامه‌ای مخصوص نوشتیم.  🌸🍃حتی برگه هایی را برداشتیم و در آن احادیث و جملات بزرگان را نوشتیم و بین مهمان ها توزیع کردیم و جالب آنکه عده ای به ما گفتند آن جملات، راه زندگی‌مان را عوض کرد. 🌷شهید 🌷 📎به روایت همسر شهید🦋✨ @sardaraneashgh
🚨 چند روزی بود که هرچندساعت پیرزنی با ۱۱۰ تماس می‌گرفت و ساعت رو می‌پرسید می‌گفت قرص دارم باید بخورم نمیدونم ساعت چند هست. با تلفن‌های دیگه‌ هم تماس می‌گیرم فکر می‌کنن دارم مسخره می‌کنم و جواب نمیدن. بچه‌های مرفوک (مرکز فرماندهی و کنترل پلیس) آدرس پیرزن را گرفتند و یک واحد گشتی به منزل ایشون اعزام کردند. وقتی رسیدند دیدند پیرزن در منزلی ساده زندگی میکنه و سواد هم نداره فقط بلده شماره ۱۱۰ رو بگیره. ساعت مصرف قرص‌های پیرزن رو پرسیدن و یادداشت کردند و برگشتند. از اون موقع، به در اتاق مرفوک یک برگه نصب کردند و سر ساعت مصرف قرص‌ها با ایشون تماس میگیرند و میگن مادرجان الان وقت قرص صورتی هست ... و هربار که نگهبان‌ها عوض میشن به نگهبان بعدی تاکید میکنن که فراموش نکنی زنگ بزنی پیرزن قرص‌هاشو بخوره! *مرفوک: مرکز فرماندهی و کنترل ✍ تخریب‌چی 🚨تخریب‌چی، کانال اخبار خاص 🆔 @takhribchi110 🆔 @takhribchi110
💌 | اثر ابدی امتحانات الهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا