eitaa logo
منتخَبِ اَخبار ویژه
95.1هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
13.7هزار ویدیو
17 فایل
صحت‌وسقم اخبار را از منابع ذکرشده پیگیری فرمایید. تعرفه #تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/2473328690C9e3349957a
مشاهده در ایتا
دانلود
دکه روزنامه/ ۶ تیر ۱۴۰۲ اخبار را در ببینید↙️ eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
11.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥تهاجم فرهنگی از آنچه که گمان میکنید به جوانان ایرانی و فرهنگ ایران زمین ، نزدیک تر است! اخبار را در ببینید↙️ eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرح آزمایشی تخصیص سهمیه سوخت به کارت بانکی 🔹طرح آزمایشی تخصیص سهمیه سوخت به کارت بانکی از پایان تیرماه آغاز می‌شود. 🔹مدیر سامانه هوشمند سوخت: در دریافت داده‌های مورد نیاز از برخی دستگاه‌های اجرایی برای موفقیت در این طرح، موانعی وجود دارد. اخبار را در ببینید↙️ eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
انهدام باند قاچاق سلاح و مهمات در سیستان و بلوچستان فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان: 🔹یک باند سازمان یافته قاچاق سلاح و مهمات جنگی منهدم شد و  ۱۸ قبضه سلاح کلت کمری، ۶ قبضه سلاح کلاش کشف شد همچنین ۱۸ نفر متهم در عملیات هماهنگ و مقتدرانه پلیسی در استان دستگیر شدند. اخبار را در ببینید↙️ eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
⭕️ماجرای دختری که در قبر مادرش خوابید این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه می‏کرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه حاضران به گریه افتادند. علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل کردند که:استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» می‏گفت: در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما، مادر یکی از دخترهای اَفَندی‏ها سنی‏های دولت عثمانی فوت کرد.این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه می‏کرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه حاضران به گریه افتادند. هنگامی که جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد می‏زد: من از مادرم جدا نمی‏شوم هر چه خواستند او را آرام کنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا کنند، ممکن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند، و فقط روی قبر را با تخته‏ای بپوشانند و دریچه‏ای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید. دختر در شب اول قبر، کنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است. پرسیدند چرا این طور شده‏ ای؟ در پاسخ گفت: شب کنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب می‏داد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد که پیامبر من محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم است. تا این که پرسیدند: امام تو کیست؟ آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود گفت: «لَستُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم» در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش آن به سوی آسمان زبانه می‏کشید. من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع که می‏بینید که همه موهای سرم سفید شده در آمدم. مرحوم قاضی می‏فرمود: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند زیرا این واقعه با مذهب تشیع، تطبیق می‏کرد و آن شخصی که همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نیستم، حضرت علی علیه السلام بوده ‏ و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشیع، اعتقاد پیدا کرد. علامه سید محمد حسین حسینی تهرانی، معادشناسی، ج ۳ اخبار را در ببینید↙️ eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b