بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امشب«#هادی_اُمّت (١)»
شب ولادت باسعادت دهمين خورشيد هدایت، حضرت امام هادی (ع) است؛ لذا ضمن عرض تبریک و تهنیت، سخن امروز را با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد آغاز مینمائیم؛
تمامی خاندان عصمت و طهارت (ع)، جامع صفات کمال انسانی بودهاند، اما شرایط زمانی و مکانی هر یک از حضرات معصومین، یک یا چند صفت و لقب آنها را عینیت بخشیده است؛
در میان دهها لقب امام دهم، مشهورترین آنها که درخشش خاصی دارد، لقب «هادی» است، چراکه به گفته رسول خدا آن حضرت، هادی امّت به سوی خداوند تبارک و تعالی بودهاند؛ (الإنصاف، ص١۴١)
هادی در لغت، دو معنای «راهنما و ارائه کننده طریق» و «رساننده به مقصد و مطلوب» را در بردارد؛ اما در مکتب قرآن و عترت، «هادی» بار مفهومی و معنایی بسیار عمیقتر و بالاتر از یک راهنمای ساده دارد؛
در این فرهنگ انسانساز، شناخت راه، شناخت مقصد، شناخت امّت همراه، شناخت موانع و مشکلات مسیر، شناخت دزدها و گردنهها، و همچنین ایجاد انگیزه لازم برای حرکت، دمیدن روح استقامت در رهروان، حفظ اتحاد و همبستگی در میان امت، و حمایت و حفاظت از جان و مال و حقوق مردم؛ تنها بخشی از مفهوم «#هادی» است؛ لذا حضرت هادی (ع) از سن هشت سالگی، این مسئولیت خطیر، یعنی امامت و هدایت امت بزرگ اسلامی را بر عهده داشته و حدود سی و چهار سال ناخدای کشتی اسلام در میان امواج طوفانی عصر عباسیان بودند؛ (منتهیالامال، ج٢، ص٣۶١)
ایشان در یکی از تاریکترین دوران تاریخ اسلام به زندگی بشریت، نور و گرمی هدایت و معنویت بخشیدند و در آن شرایط دشوار، دین خدا را حمایت و امت اسلام را سرپرستی نمودند، و از همان دوران کودکی چنان تأثیر شگفتانگیزی بر مردم گذاشتند که دوست و دشمن را به حیرت واداشته بود؛ لذا این جایگاه رفیع در بین مردم، بر دشمنان اهلبیت خاصه حاکمان عباسی بسیار سخت و گران بود، چنانچه متوکل عباسی با آن همه قدرت و شرارتی که داشت، برای جدا کردن امام از امت، بسیار محتاطانه عمل کرد و از ترس درگیر شدن نیروهای طرفدار آن حضرت، حاکم مدینه را عزل و یحیی بن هَرثَمه را به همراه سیصد نفر جنگجو برای احضار امام، به مدینه فرستاد؛
«یحیی» مأمور متوکل گزارش میدهد که وقتی برای بردن امام هادی (ع) به مدینه وارد شدیم و مردم مطلع گردیدند، آنها چنان فریاد و ضجهای میزدند که هرگز مانند آن را کسی نشنیده بود؛ گویی در آن روز در مدينه، قیامت بر پا شده بود. (دلائلالامامة، ص٣١٣)
بیتردید این روایت، نشان از نقش هدایتگرانه و نفوذ امام در دل مردم مدینه در سن شانزده سالگی آن حضرت دارد و همین موضوع حاکمان بنیالعباس را برآن داشت که امام هادی (ع) را از دوران کودکی در حصار آهنین قرار دهند تا راه نفوذ در دلها را از هادی امت بگیرند؛
پیشوای دهم شیعیان از روزی که به اجبار در سامرا اقامت گزیدند، هجده سال تحت نظارت و مراقبت شدید مزدوران حکومت عباسی قرار گرفتند؛ اما با وجود این کنترل شدید، حضرت هرگز دست از هدایت امت اسلامی برنداشتند و با ایجاد و تقویت «شبکه وکلاء» و ارجاع مردم به فقها، و همچنین با «تقویت پایگاههای علمی و فرهنگی شیعه» و با نامهنگاری و ارتباط پنهانی با پیروان، نقش هدایتگرانه خود را ایفا میکردند؛
✍️ یکی از اقدامات مهم حضرت هادی (ع) برای هدایت امت اسلامی، تبیین مقام بلند امامت در قالب «زیارت جامعه کبیره» بود، که این حرکت فرهنگی، آنچنان عظیم و تاثیرگذار بود که بیش از دویست سال توطئه و برنامهریزی بنیامیه و بنیالعباس در جهت انحراف فکری مردم و تضعیف جایگاه امامت و ولایت را خنثی نمود، و مقام رفیع علمی و معرفتی اهلبیت عصمت و طهارت (ع) را از زمان ولایت امیرالمؤمنین (ع) تا امامت امام عصر (عج) را در یک سیر به هم پیوسته از نظر تقسیم تکالیف و وظایفی که بر عهده امام و شیعیان است به صورت جامع برای مردم تبیین کرد؛
#امام_هادی_(ع) در این زیارتنامه نه تنها در رابطه با معارف ائمهی قبل از خودشان به مردم آگاهی کامل دادهاند، بلکه در ارتباط با امامان بعد از خود و موضوع مهدویت و ظهور، و وظایف شیعیان در دوران انتظار نیز روشنگری نمودهاند؛ لذا اهلبیت عصمت و طهارت و علمای بزرگ شیعه پس از امام هادی (ع) نیز همواره بر خواندن و تدبر در این زیارتنامه تأکید داشتهاند، چنانچه علاّمه مجلسی (ره) «زیارت جامعه کبیره» را احسن و اکمل زیارات از راه دور و نزدیک برای حضرات معصومین (ع) دانسته است. (زادالمعاد، ص۳۰۱)