لاکپشتی که لاکش رو دوست نداشت!.mp3
زمان:
حجم:
10.88M
🌹لاکپشتی که لاکش رو دوست نداشت🌹
🙍♂بالای ۴ سال
🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا
(عموقصه گو)
🗣قرائت : سوره بقره آیه ۹۱ و ۹۲
🎶تدوین:عمو قصه گو
📚منبع:شب بخیر کوچولو
@montazer_koocholo
⛱⛱⛱⛱⛱⛱⛱
#والدین_بخوانند
#ادامه_مبحث
💠از سه سال پيش بُرهان مجبور شد از لوله اي که خون را پمپاژ مي کرد به اضافه داروهاي مخصوص، بطور ۲۴ ساعته استفاده کند. اين در حالي بود که برهان، جدي بودن بيماري خويش را درک نمي کرد اما اين مسئله را مي فهميد که بايد همواره از آن استفاده کند. به همين دليل برهان نمي تواست کنار ساحل برود و با ماسه ها، بازي کند. به مرور برهان وضعيت خويش را پذيرفت و به بازيهاي ديگري ماننددوچرخه سواري 🚲 روي آورد. والدين او نيز به بهبودش اميدوار بودند. مادر برهان معتقد بود:
ما، قدر زندگي خود را مي دانيم و سپاسگزار خداوند هستيم 🤲 ما، از الان به فردا يا پنج سال ديگر فکر نمي کنيم، نگرش مثبتي داريم و مي توانيم خوشحال و شاد😌 باشيم👌
برهان به مهد کودک مي رود. اگرچه مربيان از شرايط و نيازهاي ويژه او اطلاع دارند و همچنين مادر و پدر او نيز مي دانند که فرستادن او به مهد کودک يک نوع ريسک محسوب مي شود، اما نگرش مثبت آنان موجب شده که درک کنند، نمي توانند برهان را در خانه نگه دارند. مادر مي گويد؛
برهان عاشق مردم است😍 من مي خواهم او از زندگي لذت ببرد🤩 و با مشکلاتش مواجه شود👌
#مبحث_جدید
💠کنار آمدن با صدمات و آسیب ها🤔
🔻آیا طلاق به فرزند شما صدمه می زند ⁉️
🔻آیا زندگی کردن کودکان با والدینی که ازدواج ناموفق دارند، بهتر از کودکان طلاق می باشد⁉️
#ادامه_دارد
#روز_های_زوج
@montazer_koocholo
باغ ننه خاتون.mp3
زمان:
حجم:
8.6M
🌹باغ ننه خاتون🌹
🙍♂بالای ۴ سال
🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا
(عموقصه گو)
🗣قرائت : سوره بقره آیه ۹۴ و ۹۵
🎶تدوین:عمو قصه گو
📚منبع:شب بخیر کوچولو
@montazer_koocholo
#سه_شنبه_های_امام_زمانی 🌤
⚜قسمت اول
"بزرگ ترین آرزو"
💫یک روز🌤 که با مامان 🧕و سمانه 👩به حرم رفته بودیم و از بزرگترین آرزو صحبت می کردیم سمانه 👩گفت: میدونی به نظرم یک آرزویی رو بنویس🖌 که همه این آرزوها توش باشه❗️
💫گفتم خودمم دارم از دیشب 🌛به همین فکر میکنم.یه چیز باید باشه که همه چیزای دیگه رو هم دربر بگیره❗️
💫مثلا یک کسی باشه که بتونه همه این کارای مهم رو برای بشر انجام بده❗️
سمانه 👩گفت: آره دقیقا! همه کارایی که به درد خوش بختی این دنیا🌍 و اون دنیا میخوره رو روبراه کنه❗️
💫خندیدم😊 و گفتم: مثلا یکی یه پورشه🚙 یا سانتافه🚗 بخره بیاره در خونه ها🏡❗️
سمانه گفت: سعادت و خوش بختی واقعا به پورشه و سانتافه س❓
گفتم: نمیدونموالا❗️
گفت: پس فکر🤔کنم پیش از اینکه دنبال آرزو بگردی باید بگردی ببینی خوشبختی🤗 یعنی چی❓ تو اونو بتونی آرزو کنی❗️
گفتم: عجبا😳! سوال تو سوال شد! تازه یه معمای جدید انداختی توی دامنم❗️
💫اذان را که گفتند بلند شدیم نماز 📿خواندیم. توی صحن آیینه حرم.همانجا که کبوترها 🕊آزادانه و بی دردسر برای خودشان پرواز می کنند.
همان جا که پسر👦 بچه ها و دختر 👧بچه ها با لیوان 🥛یک بار مصرف های سقاخانه شیطنت👹 میکنند...
💫همان جا که ضریح از ایوانش می درخشد🌟...
از بلندگوی🎙 حرم صدای آقایی پیچید که میگفت: همگی دعای فرج را با هم زمزمه کنیم...
ادامه دارد....
📝نویسنده: سرکار خانم هاشمی
🦋🌟🦋🌟🦋🌟🦋
@montazer_koocholo
15.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه شب
💠 قصه شب: «کتونیهای آبی هادی»
✍️ نویسنده: ملکمحمد
🎤 با اجرای: ناهید هاشمنژاد، مهدی و حامد حکیمی
🎞 تنظیم: محمدعلی حکیمی و محسن معمار
🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا
💠 هدف قصه: قصه شب «کتونیهای آبی هادی» در موضوع امانتداری و اهمیت آن نگاشته شده و درباره اتفاقی است که بین دو دوست بر سر یک جفت کتانی میافتد. این قصه، ماجرای دو دوست است که در اثر اشتباه یکی از آنها این رفاقت به هم میخورد.
@montazer_koocholo