🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🔶 نهج البلاغه و شرح آن # خطبه ۳۴ # بخش ۳
🔹حقوق متقابل مردم و رهبری
✨أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً وَ لَکُمْ عَلَیَّ حَقٌّ؛ فَأَمَّا حَقُّکُمْ عَلَیَّ فَالنَّصِیحَةُ لَکُمْ وَ تَوْفِیرُ فَیْئِکُمْ عَلَیْکُمْ وَ تَعْلِیمُکُمْ کَیْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدیبُکُمْ کَیْمَا تَعْلَمُوا. وَ أَمَّا حَقِّی عَلَیْکُمْ فَالْوَفَاءُ بالْبَیْعَةِ وَ النَّصِیحَةُ فِی الْمَشْهَد وَ الْمَغِیب وَ الْإِجَابَةُ حِینَ أَدْعُوکُمْ وَ الطَّاعَةُ حِینَ آمُرُکُمْ.✨
✨قوله علیه السلام: «یا ایّها النّاس ...»، ✨
🔸❌در بیان حقوق مردم نسبت به آن جناب و حقوق امام (ع) نسبت به مردم است، تا آنها را بیاگاهاند که آنچه از ادای حقوق مردم بر حضرت واجب بوده است انجام داده، اینک لازم است که مردم، حقوق واجب امام (ع) را ادا کنند، حقوقی که خداوند برای امام بر عهده آنها گذاشته است.
❌⭕حضرت در آغاز برای رعایت ادب و احترام و جلب توجّه آنان، حقوق واجبه مردم را نسبت به خود بر می شمارند، بدیهی است بیان حقوق دیگران بر خود، پیش از بیان حقوق خود بر دیگران، به ادب و احترام و اجابت نزدیکتر خواهد بود.
👤امام (ع) از حقوق واجبه مردم بر عهده خود، چهار چیز را که برای اصلاح حالشان در دو جهان مفید بوده بیان کرده است.
🍃اولین حقّ آنها بر امام نصیحت کردن است، نصیحت کردن وادار کردن مردمان به مکارم اخلاق است و جهت دادنشان به اموری که برای زندگی و آخرتشان مفیدتر باشد.
🍃دوّمین حق آنان انتظار تقسیم عادلانه بیت المال و رفاه بخشیدن به زندگی مردم است، به گونه ای که همراه با ستم نباشد و اموال عمومی مردم، در غیر موردی که به مصلحت آنان نباشد، صرف و خرج نشود، بدان سان که قبل از به حکومت ظاهری رسیدن امام (ع) عمل می شده است.
🍃سوّمین حق تعلیم و آموختن به مردم بوده، تا نادان نمانند: دلیل این که حضرت در این عبارت فرموده اند: «تا جاهل نمانید» و نفرموده اند تا عالم شوید، این است که منّت نهادن بر آنان به از بین بردن جهل، بارزتر از بیان دانا شدن آنهاست، چنان که اگر به شخصی گفته شود: ای جاهل، بیشتر آزرده خاطر می شود، تا گفته شود: دانشمند نیستی.
🍃چهارمین حقّ مردم بر امام، تربیت کردن آنها در زمینه عمل کردن به وظایفشان می باشد، یکی از چهار حق واجب رعیّت بر عهده امام (ع) به اصلاح تن آنان مربوط می شد. و آن تقسیم عادلانه اموال و رفاه بخشیدن به زندگی شان بود که تصرّف غیر مجاز، در آن صورت نگیرد، و در مواردی که صلاح عموم مردم نیست به کار نرود. دو حقّ دیگر به اصلاح جانهای آنان مربوط می شد، که یکی قدرت اندیشه آنها را فزونی می بخشید، و عبارت بود از تعلیم، و دیگری نیروی عملی آنها را به منظور تربیت و بکار بستن آن، زیاد می کرد. و آن حقّ باقی مانده دیگر، میان فایده رساندن به جسم و جان آنها، و سامان بخشیدن به زندگی شان مشترک بود شامل: نصیحت و اندرز دادن مردمان که به منظور دست یافتن به اخلاق نیکو و سعادتمند شدن در آخرت انجام می شد.
🔶🔷🔹🔶🔹🔷🔶
پس از آن که حضرت حقوق رعیّت را نسبت به خود برشمرد، به بیان حقوق خود نسبت به دیگران پرداخته و آن را به چهار دسته تقسیم می کند:
🔰اوّلین حق امام (ع) بر مردم، وفاداری آنهاست در بیعت با آن حضرت که از مهمترین امور و مربوط به نظام بخشیدن کلّی به جامعه آنها بوده است.
🔰دوّمین حق، نصیحت آن حضرت در غیبت و حضور بدین معنا که از حضرت در حضور و غیاب، دفاع کنند و اجازه بدگویی به کسی ندهند، اگر موضوعی را می دانند، حضورا بیان کنند، تا رفع اشکال شود، این نظمی است که مصلحت امام و مردم ایجاب می کند.
🔰سوّمین حقّ امام، این که، بدون سستی و سهل انگاری به ندای حضرت لبیک گویند، و به هنگامی که آنان را برای جهاد فرا می خواند بسیج شوند، زیرا در غیر این صورت نتیجه چیرگی دشمن بر آنهاست و در نهایت منافع بزرگی را از دست می دهند.
🔰چهارمین حقّ امام بر مردم، اطاعت و فرمانبرداری😌 است به هنگامی که دستوری صادر می کند، روشن است که نظام امور بدون اطاعت از فرمان رهبر استوار نمی شود.
🔹هر شخصی با کمترین دقّت در می یابد، که این امور چهارگانه، هر چند به عنوان حقوق امام بر رعیت ذکر شده ولی خواست امام (ع) از این حقوق تأمین منفعت و سودی بود که به دنیا و آخرت مردم مربوط می شد. زیرا وفا کردن آنها به بیعت، بیان کننده ملکه نفسانی آنها از عفّت و تقوای آنان بود. جلوگیری آنها از بدگویی نسبت به امام سبب نظام بخشیدن به کار خودشان، و پذیرفتن دعوت حضرت، در حقیقت پذیرش دعوت خدا و ضامن خیر و صلاح آنها بود و فرمانبرداری از دستور امام که کلام خدا را بیان می کرد، اطاعت فرمان خدا، و اطاعت خدا سبب ارزشمندی آنها در نزد خدا می شد.
✨ترجمه و شرح نهج البلاغه ابن میثم ، ج ۲ ،ص ۱۷۹- ۱۷۶✨
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🔶 نهج البلاغه و شرح آن 🔆 خطبه ۳۵ 🔆 بخش ۳ : تبدیل تهدیدها به فرصت
🍃❌سپس امام (عليه السلام) به سراغ مقصود اصلى خطبه رفته، مى فرمايد:
«امّا بعد! نافرمانى از دستور نصيحت کننده مهربان داناى باتجربه موجب حسرت و اندوه مى گردد و پشيمانى به بار مى آورد»؛
✨أَمّا بَعْدُ، فَإِنَّ مَعْصِيَةَ النَّاصِحِ الشَّفِيقِ الْعَالِمِ الْمُجَرِّبِ تُورِثُ الْحَسْرَةَ، وَ تُعْقِبُ النَّدَامَةَ✨
اين جمله در حقيقت به منزله کبرا و بيان يک قاعده کلّى است که اگر در طرف مشورت انسان، چهار صفت جمع باشد، مخالفت با او قطعآ موجب پشيمانى خواهد بود.
🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀
🔰نخست اين که ناصح و خيرخواه باشد و به مقتضاى خيرخواهى، تلاش لازم را در تشخيص حق انجام دهد.
🔰دوم اين که قلبى پر از مهر و محبّت داشته باشد و از اعماق روح، خواهان خدمت و عاشق پيروزى و سعادتِ مشورت کننده باشد.
🔰سوم: عالِم باشد و تمام جوانب مطلب را ببيند و مسائل مهم را دقيقآ تحليل کند و ريشه هاى حوادث و نتايج آن را مورد بررسى قرار دهد.
🔰 چهارم اين که داراى تجربه کافى در مسائل مهم فردى و اجتماعى باشد؛ يعنى علاوه بر عقل نظرى، داراى عقل عملى نيز باشد.
⭕❌هرگاه کسى جامع اين اوصاف چهارگانه باشد، به احتمال قوى و نزديک به يقين انسان را به واقع مى رساند.
با اين حال کسانى که سخنش را زير پا بگذارند و بر مرکب غرور و لجاجت سوار شوند، جز در بيراهه گام ننهاده اند، و خود را در پرتگاه بدبختى قرار مى دهند.
🔖اقتباس و تلخيص از شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 2، ص 206 ـ 256
(سایت جامع نهج البلاغه و تفسیر)
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🔶 نهج البلاغه و شرح آن # خطبه ۳۵ # بخش ۴
🔆 نافرمانی از ناصح مهربان موجب حسرت است
❌🍃حضرت بعد از بيان اين قاعده کلّى به سراغ بيان صغرا و مصداق مورد نظر مى رود، مى فرمايد: «من درباره مسئله حکميت، فرمان خود را به شما گفتم و نظر خالص خويش را در اختيار شما گذاشتم؛ اگر به سخنان قصير گوش داده مى شد (چه نيکو بود!)»؛
✨وَ قَدْ کُنْتُ أمَرْتُکُمْ فِي هذِهِ الْحُکُومَةِ أَمْرِي، وَ نَخَلْتُ لَکُمْ مَخْزُونَ رَأْيِي، لَوْ کَانَ يُطَاعُ لِقَصِيرٍ أَمْرٌ!✨
🥀🍂حضرت مى فرمايد که من، هم با اصل حکميت درباره اين مسئله مخالف بودم و هم با چگونگى و کيفيت آن.
من دقيقآ پيامدهاى اين پديده شوم را براى شما بازگو کردم، ولى متأسّفانه لجاجت و پافشارى شما در عقيده باطلى که داشتيد به شما اجازه نداد تا واقعيّت هاى روشن را در اين مسئله مهم ببينيد و اکنون که گرفتار عواقب دردناک آن شده ايد، پشيمانى سودى ندارد.
جمله✨ «لَو کانَ يُطاعُ لِقَصِيرٍ أَمْرٌ»،✨ ضرب المثل مشهورى در ميان عرب است، و براى کسانى که اندرزهاى نصيحت کننده باهوش و مهربان را نشنوند و به پشيمانى مبتلا گردند، گفته مى شود. جريان اين ضرب المثل چنين بوده است: يکى از پادشاهان حيره، به نام جَزيمه، با عمرو بن ظَرب، پادشاه جزيره جنگ کرد و او را به قتل رسانيد. پس از وى دخترش، زبّاء، جانشين پدر شد و در اين فکر بود که چگونه انتقام خون پدرش را از جزيمه بگيرد.
❌⭕نامه اى به جزيمه نوشت که من زنم و زنان را پادشاهى نشايد، و از شوهر ناگزيرند و من غير از تو کسى را براى همسرى نمى پسندم و اگر بيم سرزنش مردم نبود، خودم به سوى تو مى آمدم. اگر قدم رنجه کنى و (براى خواستگارى) به سوى کشور ما بيايى کشور ما را از آنِ خود خواهى يافت.
🍂🥀هنگامى که نامه زبّاء به جزيمه رسيد (طمع او در آن زن و کشورش گُل کرد) با ياران نزديکش به مشورت پرداخت، همه او را به اين سفر تشويق کردند، مگر مردى به نام «قصير بن سعد» که بسيار باهوش و عاقبت انديش بود، هر چند کنيززاده بود.
❌قصير از روى فراست حدس زد که اين پيشنهاد ازسوى زنى که پدرش را جزيمه کشته است، خالى از توطئه نيست، به همين دليل او با همه مشاوران جزيمه مخالفت کرد و وى را از اين سفر برحذر داشت، امّا جزيمه ـ که عشق به آن کشور و آن زن، او را به خود مشغول کرده بود ـ به سخنان قصير اعتنا نکرد و با هزار سوار به سوى جزيره حرکت کرد.
لشکر زبّاء، از او استقبال کردند، ولى زياد احترام نگذاشتند، قصير بار ديگر به جزيمه گفت: من اين جريان را خطرناک مى بينم و به نظر مى رسد که مکر وحيله اى در کار است، امّا جزيمه نادان که غرق خيالات واهى خود بود، به هشدار قصير اعتنايى نکرد و به راه خود ادامه داد.
هنگامى که وارد جزيره شد، سپاهيان زبّاء، او را محاصره کرده و کشتند. قصير گفت: «لَو کانَ يُطاعُ لِقَصِيرٍ أَمْرٌ؛ اگر کسى به سخنان قصير گوش مى داد کار به اين جا نمى رسيد». سپس اين سخن در ميان عرب ضرب المثل شد. امام (عليه السلام) در اين جا خود را به قصير تشبيه مى کند و لشکر کوفه را به جزيمه نادان و هوس باز و مشاوران کوته فکرش که خود را با دست خويش در دام عمروعاص و معاويه گرفتار کردند.
اقتباس و تلخيص از شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 2، ص 206 ـ 256
(سایت جامع نهج البلاغه و تفسیر)
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصویری
💐💐 ببینید لذت ببرید ❣
👏👏 نقل فضائل امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام در کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله
💠 در منابع اهل سنت
🙏 خدا را شکر مولایم علی شد❗️
@ostad_shojaeAUD-20220418-WA0076.mp3
زمان:
حجم:
6.88M
#سفر_پرماجرا ( ۱۳ )
#استاد_شجاعی🎤
✍هر قدر، به رابطه خودت با خدا،
بیشتر رسیدگی کنی؛
هراس لحظه ی انتقال،
کمتر تو را لمس خواهد کرد!
💞چون یقین داری؛
به آغوشِ دوست صمیمی ات بازمی گردی
https://chat.whatsapp.com/CohlFbaes8B9CIoIvFsqIN
✨﷽✨
🔴منزلت نماز گزار
✍پيامبر خدا ﷺ :هيچ مؤمنى نيست كه به نماز ايستد، مگر آن كه در فاصله بين او تا عرش، نيكى بر او فرو ريزد و فرشته اى بر وى گماشته شود كه آواز دهد: اى فرزند آدم! اگر بدانى از نمازت چه بهره اى مى برى و با چه كسى راز و نياز مى كنى هرگز خسته و روي گردان نمى شدى. (بحار الأنوار)
تا زمانى كه در نماز هستى دَرِ خانه پادشاهى مقتدر را مى كوبى و هر كه دَرِ خانه پادشاه را بسيار بكوبد سرانجام آن در به رويش باز مى شود. ( مكارم الأخلاق )
حضرت امام على عليه السلام:
هرگاه آدمى به نماز ايستد ابليس از اين كه مى بيند رحمت خدا او را فرو پوشانده است حسودانه به وى مى نگرد.( الخصال )
انسان هرگاه در نماز باشد بدن و جامه او و هر آنچه پيرامونش مى باشد تسبيح مى گويند. (علل الشرائع)
اگر نمازگزار بداند كه چه هاله اى از جلال خدا او را فرو مى پوشاند هرگز دوست ندارد كه سر خود را از سجده اش بر دارد.
📚الخصال : 10/623
↶【به ما در منتظران ظهور بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
#واقعیتهای _تلخ _و _شیرین ۸
💠 *«تعلیم دائم»*
🔆 «... وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ»
🔆 «... و کتاب و حکمت به شما میآموزد، و آنچه را نمیدانستید به شما تعلیم میدهد.»
📗 سوره بقره، آیه ۱۵۱
✍🏼 در بخشهای گذشته یادآور شدیم خدای سبحان پیامبرش را برای ما فرستاد تا چون پدری مهربان به ما آموزش دهد و همواره این کلاسها برقرار است.
🔆 «وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ»:
🔆 «و کتاب و حکمت به شما میآموزد.»
✅ واقعیت شیرین آیه اینست که مسلمان *توفیق دارد در تمام عمر شاگرد مکتب پیامبر باشد* و هیچ زمانی در این عالم فارغالتحصیل نمی شود.
🔷 آموحتن برای او تکراری نیست. همیشه از آموزش های پیامبر نور میگیرد؛ حضرت خود منبع نور است و آن را در اختیار دیگران قرار میدهدو این تعلیمِ تدریجی همیشه در زندگی فردجاری است.
🍃 🔰 *پیامبر اموری را آموزش میدهد که کسی هرگز بدون چنین معلمی نمیتوانست بیاموزد*.
واقعیت این است که شریعت سرشاراز آموزه هایی است که هرگز پای علم بشر به آن نمیرسد وحضرت چنین علومی را به ما میآموزد.
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c