🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🌸نماز اول وقت 🌸
⭐️در دیدار امام زمان عج با سید رشتی از شیعیان گله کردند که چرا نافله نمی خوانند سپس 3بار تکرار کردند، نافله نافله نافله
🔹نافله مغرب
4 رکعت (دوتا دو رکعت) بعد از نماز مغرب
🔅(نافله نماز صبح و ظهر و عصر قبل از نماز ، و نافله مغرب و عشاء بعد از نماز است.)
⭐️دو آیه آخر سوره ی بقره که معروف به آیه ی آمن الرسول است؛
👈این دو آیه را کسی بعد از نماز عشاء بخواند ثواب نماز شب را دارد.
🌸«آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ (285)»
🌸«لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ (286)»
🔅و در روایت آمده؛ تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها برتر از هزار رکعت نماز مستحبی است .
🔹نحوه خواندن نماز وتیره:
نماز وتیره نافله نماز عشاست، دو رکعت است که پس از نماز عشا بصورت نشسته خوانده می شود. كسى كه مى خواهد نماز وتیره و نافله نماز عشا بخواند، چهار زانو مى نشیند نماز گزار نیت می کند دو رکعت نماز وتیره به جا می آورم قربة الی الله و بعد سوره حمد را قرائت مى كند، و پس از حمد، سوره واقعه را بخوانید و در همان حالت رکوع و سجود را انجام می دهد و برای رکعت دوم پس از سوره حمد، سوره توحید را میخوانند و بعد دستش را بلند كرده و قنوت را انجام میدهد و بعد رکوع و سجود را انجام میدهد و پس از دو سجده تشهد و سلام را می خواند.
🔅نافله نماز عشاء آن قدر ثوابش زیاد است که ثواب شب زنده داری برای خواننده ان می نویسند .
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
استاد محمد شجاعیسفر پر ماجرا 34.mp3
زمان:
حجم:
6.02M
#سفر_پرماجرا ۳۴
👈بد اخلاقی داریا.
یقه ی خودت رو بگیر❗️
همین جا... تا دیر نشده.
فشارهای روحت رو اگه اینجا کم نکنی،
از فشارهای قبرت هیچی کم نمیشه ها
http://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
@ostad_shojaesheytanshenasi_34_ostadshojae_softgozar.com.mp3
زمان:
حجم:
5.93M
#شيطان_شناسی ۳۴
🎧آنچه می شنوید؛👇
✍کینه...
يه دستگیره بزرگ،برای شیطان،توی قلب ماست!
تا زمانی که ؛
دلمون،پر ازکینه است؛
شيطون روی قلبمون چمبره ميزنه😔
باکینه ها...چکار کنیم👇
http://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
@ostad_shojae3166980127.mp3
زمان:
حجم:
4.73M
✨#نماز ۵۵
✍بشیـــن کنارِش...
آرومِ آروم
تا وقتی درآغوش خدایی
از هیچ چیز نترس و برای هیچ چیز عجله نکن!
فقط یه جا عجله کن:
👈که تا دیرنشده عاشـ💖ــق شی.
#استاد شجاعی 🎤
🍃
🦋🍃 http://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🏴 منتظران ظهور 🏴
رمان آنلاین: زن، زندگی، آزادی قسمت دوم🎬: سحر مانتوی آبی رنگش را از کمد بیرون کشید و مشغول پوشیدن
رمان آنلاین: زن زندگی آزادی
قسمت سوم🎬:
از راه پله که پایین میرفت بوی قهوه تلخ و نسکافه مشامش را نوزاش میداد.
سحر نفس عمیقی کشید، انگار میخواست بوها را ببلعد و بر سرعت قدم هایش افزود.
سحر وارد کافی شاپ شد و به محض وارد شدن، هووی جمع پیش رویش به هوا رفت.
سحر که چهره های آشنای دوستانش را می دید خوشحال شد و همانطور که با سرش با همه سلام و علیک می کرد به طرف دوستش رهارفت.
رها که به جای صندلی، روی میز نشسته بود، با دیدن سحر با یک حرکت از روی میز پایین پرید و گفت: اوه مادمازل هنوز هم تشریف نمی آوردید.
سحر کنار رها ایستاد و همانطور که دستش را به سمت او دراز می کرد گفت: سخت نگیر، هنوز که همه بچه ها نیومدن..
رها دست سحر را در دستانش گرفت و گفت: این چه طرز لباس پوشیدنه؟ انکار نمی دونی کجا می خواییم بریمدو چکار می خواییم بکنیم، یکی ببینتت فکر میکنه میری مجلس عزا، خوب دختر خوب حداقل یه رژی چیزی میزدی
سحر خودش را به رها نزدیکتر کرد و گفت: آهسته تر خوب، مگه نمی دونی مامانم مثل نگهبان در زندون مدام میپایتم، تازه مجبور نشدم با چادر بیام هنر کردم.
تا این حرف از دهان سحر بیرون آند، رها خنده ی بلندی کرد و گفت: خدای من!! در نظر بگیر با چادر چاقول بیای شعار زن، زندگی، آزادی بدی وااای مردم از خنده...
سحر ویشگونی از پای رها گرفت و گفت: ساکت باش بیا بریم اونجا من پشتم به جمع باشه یه کم خوشگل کنم و با این حرف به انتهای کافی شاپ که خیلی در دید نبود رفت ورها هم روبه روش نشست، سحر کیف آرایشی اش را از داخل کوله اش بیرون آورد و مشغول رنگامیزی صورتش شد.
یک ربع بعد که جمعشون کامل شده بود، همه دخترها شال و روسری از سرشان درآوردند و به بیرون از کافی شاپ رفتند...
ادامه دارد...
📝به قلم: ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🏴 منتظران ظهور 🏴
رمان آنلاین: زن زندگی آزادی قسمت سوم🎬: از راه پله که پایین میرفت بوی قهوه تلخ و نسکافه مشامش را نوز
رمان آنلاین: زن، زندگی آزادی
قسمت چهارم🎬:
هر کدام از آن جمع داخل کافی شاپ، سوار ماشینی شدند
سحر و رها سوار ماشین کامران که از دوستان رها بود، شدند و یک پسر دیگر به نام همایون هم که از دوستان کامران بود با آنها همراه شد.
سحر و رها عقب نشستند، همانطور که ماشین حرکت می کرد ناگهان سحر تصویر خودش را در آیینه جلوی ماشین دید.
یک لحظه یکه ای خورد و باورش نمی شد که این دختر با موهای برهنه و گونه و لبهای سرخ و چشمان ریمل کشیده که بی واهمه با پسران نامحرم بگو و بخند می کند، سحر کریمی فرزند حسین کریمی است، پدری که روی پاکی دخترش قسم می خورد و الان نمی داند که دختر نازپرورده با حجب و حیایش داخل ماشین پسری غریبه سوار شده و به محل اغتشاشات میرود.
سحر با صدای همایون نگاهش را از آیینه گرفت، همایون نگاهی به رها و سحر کرد و گفت: به به خانم خوشگلارو باش! زن هایی که این چنین زیبا هستند مگر مجبورند مانند پیرزن های قدیمی چادر چاقول کنند و زیبایی های خودشان را پنهان کنند؟
آخر این چه اعتقادات مزخرفی است سحر لبخندی زد و رها قهقهه ای بلند زد و حرف همایون را تایید کرد.
سحر قلبا با حرفهای همایون موافق نبود ولی انگار چیزی درون او می گفت باید به این محافل پا بگذاری تا خودت را به خانواده ثابت کنی زیرا پدرش، بابا حسین فکر میکرد که فقط زنان ایران با حجب و حیا هستند، در صورتی مدتی که سحر با جولیا در ارتباط بود به نتیجه برعکسی رسیده بود، او اعتقاد داشت که جولیا با اینکه در کشوری غربی و آزاد زندگی میکند از سحر و امثال سحر با حجب و حیا تر است، زیرا همیشه سفارش های جولیا را به یاد داشت جولیا به سحر میگفت: مبادا دسته مردی به تو بخورد تو باید پاک بمانی و زمانی که پیش ما آمدی باز هم باید پاک بمانی، یک زن که وارد گروه و حلقه ما می شود باید پاک باشد و هیچ ارتباطی با مردان اطراف نداشته باشد.
سحر میخواست با رفتنش به گروه جولیا به پدرش ثابت کند که یک زن با داشتن آزادی زیاد و حتی بدون لباس های پوشیده، می تواند پاک و مقدس بماند.
در همین افکار بود که صدای کامران بلند شد که میگفت: به آخر خط رسیدیم لطفاً پیاده بشید، فکر میکنم چهارراه بعدی را بسته باشند، باید جدا جدا حرکت کنیم تا کسی متوجه نشه به محل گرد همایی میرویم.
با این حرف کامران همه پیاده شدند و هر کدام جدا از دیگری به پیاده رو رفتند و شروع به حرکت کردند.
ادامه دارد...
📝ط_حسینی
http://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
May 11
www.iranseda.irPart13_فقط غلام حسین باش.mp3
زمان:
حجم:
9.34M
📚کتاب صوتی
#فقط_غلام_حسین_باش
قسمت 3⃣1⃣
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━
http://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
May 11
🇮🇷✌️🇮🇷✌️🇮🇷
خداوند در قرآن میفرمايد: 🔻
«ولايَطؤون مَوطئاً يَغيظُ الكفّار... الاّ كُتب لهم به عَملٌ صالح»(سوره توبه، آيه 120)
هيچ حركت دسته جمعى كه كفّار را عصبانى كند، صورت نمیگيرد مگر اين كه براى آن، پاداش عمل صالح ثبت میشود.✌️
🇮🇷آرى، راهپيمايى هايى كه دشمنان اسلام و مسلمين را عصبانى كند، عمل صالح است. اين راهپيمايى ها (بخصوص كه از طريق وسايل ارتباطى و ماهوارهها منعكس میشود) نوعى حضور در صحنه، عبادت دسته جمعى و امر به معروف و نهى از منكر عملى و عامل تقويت روحيّه مردم و مقابله با دشمن است.✌️
🔸هنگامی که امام زمان علیه السَّلام ظهور کند کنار کعبه ایستاده و پنج ندا می دهد:
🍃 ندای اول: آگاه باشید ای مردم جهان من امام قیام کننده هستم
🍃 ندای دوم: آگاه باشید ای مردم دنیا من انتقام گیرنده هستم
🍃 ندای سوم: آگاه باشید ای مردم عالم همانا جد من امام حسین علیهما السَّلام را با لب تشنه شهید کردند
🍃 ندای چهارم: آگاه باشید ای مردم جهان همانا جد من امام حسین علیهما السَّلام را با پیکر عریان روی خاک بیابان رها کردند
🍃 ندای پنجم: آگاه باشید ای مردم دنیا همانا جد من امام حسین علیه السلام را از روی کینه و دشمنی قطعه قطعه کردند
🍃 و سپس به انتقام خون امام حسین ع تمام دشمنان او را می کشد
📜 إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب الحائری ج2 ص243
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c