eitaa logo
🏴 منتظران ظهور 🏴
2.8هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
9.3هزار ویدیو
296 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی وَ یُحیِ الاَرض مِن بَعدِ مَوتِها مدیر: @Montazer_zohorr تا امر فرج شود میسّر بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات🌱🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
در غیبت نعمانی از امام صادق (علیه السلام) از امیر مؤمنان علی (علیه السلام) آمده است که فرمود: وبدانید که زمین از حجت الهی خالی نمی ماند ولیکن خداوند چشم باطن بندگانش را از شناختن امام کور می کند! خاطر ظلم وستم واسراف آنان بر خودشان واگر زمین یک ساعت از حجت الهی خالی بماند اهلش را فرو می برد(۴۹). و اخبار در این باره بسیار زیاد است. سوم: حق قرابت وخویشاوندی پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم): در سوره حمعسق (شوری) آمده: ﴿قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی﴾ (سوره شوری: ۲۳)؛ بگو که من از شما بر تبلیغ رسالت توقع مزدی ندارم جز این که در مورد خویشاوندانم مودت ورزید. از حضرت ابو جعفر امام محمد باقر (علیه السلام) روایت شده که منظور از (القربی) در این آیه امامان هستند(۵۰). و در حدیث ندای حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هنگام ظهورش آمده است: واز شما می خواهم شما را به خدا وحق رسول خدا وحق خودم بر شما - که مرا بر شما حق قرابت وخویشاوندی پیغمبر هست -(۵۱)............. 💡📜📕📒📔قسمت 5⃣1⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝یار اومده ... دلدار اومده ... احمد مختار اومده ... 🎙نماهنگ بسیار زیبای گروه نجم الثاقب بمناسبت میلاد پیامبر اکرم (ص) و امام جعفرصادق (ع) 💐🌹💐عیدبرشمامبارک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 منتظران ظهور 🏴
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_هشتاد_دوم 🎬: شراره آهی کشید و نگاهش را به پنجره ای که پرده اش کشیده بو
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: شراره درست میدید،این سعید هست، پسر محمود عموی مادرش، آخرین باری که سعید را دیده بود، خیلی کوچک بود، شراره بچه ای بیش نبود و سعید هم پسرکی استخوانی و قدکشیده، اما الان انگار زمین تا آسمان با اون روزا فرق کرده بود، هیکل چهارشانه و توپر سعید نشان از ورزشکاریش میداد و صورتش هم با این ته ریشی که گذاشته بود، خیلی جذاب شده بود، اما این خیلی خوش تیپ تر از سعید بود باید مطمئن میشد، پس رو به سیامک کرد و گفت: ببینم این نمایشگاه اتومیبل را کی بهت معرفی کرده؟ آیا صاحب نمایشگاه را میشناسی؟! سیامک لبخندی زد و گفت: چیه؟! میخ پسره شدی؟! نکنه اونو دیدی دلت را بردی و از ما دل کندی هاا؟! شراره با عصبانیت سرش را تکون داد و گفت: چرا جفنگ میگی؟ به نظرم این اقا آشناست.. سیامک آهانی کرد و گفت: این که پشت میز هست، آقای مقصودی هست، ماشین قبلی هم از همینجا گرفتم، این آقای مقصودی با آقای کریمی صاحب مغازه ان، خیلی ادم های بامرامی هستند.. شراره زیر لب تکرار کرد: مقصودی! و بعد بلند گفت: این آقا پسر عموی مادرم هست اگر منو با شما ببینه، پته مان روی آب میافته و اگر توی طایفه بپیچه آبروریزی میشه.. سیامک با تعجب نگاهی به سعید که مشغول صحبت با تلفن بود کرد و گفت: یعنی باور کنم که شما قوم و خویشید اما تو تا من معرفی نکردم نشناختیش؟! یعنی از کی این آقا را ندیدی؟! شراره راه رفته را برگشت و به سمت ماشین رفت و با دستپاچگی گفت: آره باور کن! آخه بابای این آقا خوش نداشت با خانواده ما رفت آمد کنه، باباش از اون خشکه مذهبی هاست و درباره پدر من فکرای بد میکرد، فهمیدی؟! سیامک سرش را تکون داد و گفت: آره فهمیدم! حالا چکار کنیم؟ من با ایشون قرار داشتم، الان ماشین خریدن کنسل؟! شراره سوار ماشین شد و همانطور در ماشین را می بست گفت: آره کنسل.. سیامک سوار شد و گفت: حالا بیا بریم چند جا دیگه، نهایتش از اینجا نمی خریم.. شراره که کلا ذهنش درگیر سعید شده بود، سری تکان داد و گفت: نه نمیشه! حالم بهم ریخت با دیدن این سعید، بعدم مامانم چند بار زنگ زده، حتما کار مهمی داره بزار برا یه وقتی دیگه.. سیامک با تعجب نگاهی به شراره کرد و گفت: چطور زنگ زد من نفهمیدم؟! بعدم تو که هیچ وقت برات این چیزا مهم نبود، راستش بگو چی شدی شراره؟! شراره با بی حوصلگی صداش را بلند کرد و گفت: سیامک اینقدر روی مخ من نرو، منو میرسونی یا پیاده بشم خودم برم؟! سیامک که با هر حرف شراره متعجب تر از قبل میشد، انگار این روی دیگه شراره بود که براش ظاهر شده بود گفت: چرا تلخ شدی؟! شراره اگر چیزی هست به من بگو، من دوستت دارم، نمی خوام چیزی عذابت بده، نکنه قبلا با این پسره... شراره وسط حرف سیامک پرید و گفت: جلو این بستنی فروشی نگه دار سیامک لبخندی زد چون فکر میکرد شراره مثل قبل شده و همزمان با ترمز کردن گفت: چشم خانمی، تو جون طلب کن.. شراره همانطور که در را باز میکرد رو به سیامک گفت: بین من و اون پسره هیچی نبوده، آخه احمق من بهت گفتم چندین ساله که اونو ندیدم و تو میگی؟! و بعد پیاده شد و گفت: رو اعصابم رفتی بچه ننه...برو هر وقت اختیار دار زندگیت خودت شدی نه اون بابای خوخواهت و اون مامان از دماغ فیل افتاده ات،اونموقع بیا و در را محکم به هم کوبید و توی پیاده رو راه افتاد... سیامک که انگار همه چی را توی خواب میدید به در بسته زل زد و ازشیشه ماشین رفتن شراره را نگاه می کرد. شراره باورش نمیشد، ارتباطی را که ماه ها براش تلاش کرده بود تا سیامک را مسحور خودش کنه به این راحتی تمام کند، اونم به خاطر سعید...آخه خیلی خوشگل شده بود، نمایشگاه اتومبیل هم داشت، اصلا وقتی سعید را دید، دلش هرری پایین ریخت، سعید با تمام پسرهایی که تا حالا با آنها دوست شده بود فرق داشت و از همه شان یک سرو گردن بالاتر بود.. و شراره انگار عاشق شده بود، عشق در یک نگاه... ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب صوتی " خنده های بی صدا" " مجموعه ۹ داستان کوتاه طنز" اثر محبوبه سلطان زاده تهیه شده در ایران صدا https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم *۞اَللّهُمَّ۞* *۞کُنْ لِوَلِیِّکَ۞* *۞الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ۞* *۞صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ۞* *۞فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة۞* *۞وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً۞* *۞وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ۞* *۞طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها۞* *۞طَویلا۞* 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹تقویم شیعه🌹 شمسی: چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۲ هجری شمسی میلادی Wednesday 04october 2023 قمری: الأربعاء ۱۸ ربیع الاول ١٤٤۵ 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت امام موسی بن جعفر كاظم عليه السّلام 🔸حضرت امام علی بن موسی الرضا عليهما السّلام 🔸حضرت جواد الائمه؛ محمد بن علي التقي عليهما السّلام 🔸حضرت امام هادي، علي بن محمد النقي عليهما السّلام 📿 اذکار روز: 👈صد مرتبه یا حى یا قیوم 👈۵۴۱مرتبه یا متعال بگوید تا عزت دائمی یابد. 🙏بارالها در فرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره از مشکلات همه مردم باز کن ، خداوندا در آخر الزمان دین ما را حفظ کن ✅ وقایع روز: مناسبت خاصی ثبت نشده است 🗓روز شمار تاریخ: 💐⏳۱۶ روز تا سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام 💐⏳۲۰ روز مانده تا سالروز ولادت حضرت امام حسن عسگری علیه السلام ⬛️⏳۲۲ روز تا سالروز وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها(۲۰۱ه ق) 💐⏳۲۲ روز تا سالروز تولد حضرت امام حسن عسگری علیه السلام(۲۳۲ه ق) 💐⏳۴۶ روز مانده تا سالروز ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها و روز پرستار https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😍✋ يااباصالح المهدى(عج) جز در خانه ی تو در نزنم جای دگر نروم جز در کوی تو به ماوای دگر من که بیمار غم هجر توأم میدانم جز وصال تو مرا نیست مداوای دگر تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 🌺 🌺 🌷امروز با دلی امیدوارتر از هر زمان به یگانه معبودم سلام میکنم که مهربانترین و عادل ترین است... 🌷الهی ! مرا دریاب و از کسانیکه مرا دچار ترس و ناامنی میکنند، محفوظ بدار... 🌷الهی ! ايمان را رفیق من ساز و امنيت را نصيبم. 🌷الهی !سعادت راقرين من ساز و سلامت را شفیقم. 🌷امروز بر خرد الهی تکیه میکنم و اجازه میدهم، اجابت دعاهایم را در یک زمان کامل الهی ببینم. 🌷امروز یک روز فوق العاده ست، من روح الهی هستم!
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ 🔥 ✨حضرت محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: اى ابن مسعود قسم به كسى كه مرا بحقّ برانگيخت زمانى مى رسد كه مردم شراب را حلال مى شمارند و آن را نبيذ مى نامند، لعنت خدا و ملائكه و مردم بر آنان باد من از آنان بيزارم و آنها هم از من دورند.✨