❇️ نکات و پیامهای آیات ۱ الی ۱۰ سوره طارق ⬇️ ✴️ «طارق» به معناى كسى است كه در شب وارد شود و در را بكوبد. ✴️ «طَرق» كوبيدن و «مِطرقة» وسيله كوبيدن است و «طريق» به راه گفته مى شود، زيرا زير پا كوبيده مى شود. ✴️ «ثاقب» به معناى سوراخ كردن است، گويا اين ستاره با نور خود تاريكى شب را سوراخ مى كند. ✴️ «صُلب» به معناى محكم و مراد از آن، ستون فقرات پشت است و «ترائب» به استخوان هاى سينه گفته مى شود. ✴️ «تُبلى » از «بلوى » به معناى آزمايش است كه عامل آشكار شدن حقيقت هاست. 💎 طبق روايتى از امام صادق عليه السلام مراد از طارق، ستاره زُحَل است كه ستاره اميرالمؤمنين و اوصياى اوست.(۱) ‼️ اشعث بن قيس كه از منافقان بود، شبانه حلوايى براى حضرت على عليه السلام آورد و در خانه را زد تا با هديه حلواى شب، در روز مرتكب خلافى شود. حضرت، نام او را كه شبانه در خانه اش را كوبيد، طارق ناميد.(۲) 💠 مشابه آيه 4 اين سوره را در سوره انفطار مى خوانيم: «و انّ عليكم لحافظين كراماً كاتبين يعلمون ما تفعلون» بر شما نگهبانانى گماشته شده كه بزرگوارانه، بدون كينه و سوء ظنّ، كارهاى شما را مى نويسند و آنچه انجام مى دهيد مى دانند. ----- ۱) تفسير برهان. ۲) نهج البلاغه، خطبه 224 . 🌸🍃🌻🍃🌸 ✅ انسان و تمام كارهاى او تحت حفاظت فرشتگان الهى است. (هم ثبت اعمال و هم حفظ از حوادث) «ان كلّ نفس لمّا عليها حافظ» ✅ چگونگى تولّد فرزند، از انعقاد نطفه تا خروج از شكم مادر، بايد مورد مطالعه و دقّت قرار گيرد كه هم زمينه خداشناسى است و هم معادشناسى. «فلينظر الانسان ممّ خلق...» ✅ انسان به خاطر دارا بودن عقل و علم و استعداد بايد در آفرينش خود دقت كند. «فلينظر الانسان» ✅ توجّه به آفرينش انسان، زمينه ايمان به معاد است. «على رجعه لقادر» ✅ معاد جسمانى است و جسم انسان در قيامت دوباره زنده مى شود. «رجعه» 🌸🍃🌻🍃🌸 https://chat.whatsapp.com/CROUy3ron9zCXk3WTxTq2i *کانال منتظران ظهور در ایتا* https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c

*┄┅═✧﷽✧═┅* *نکات مهمی راجع به حرز آقا امام جواد علیه السلام(حتما گوش کنید این سخنان را )* *حجت الاسلام دکتر رفیعی* https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c

*⭕عدالت نبايد فداى مصلحت بشود* *♦️سیره حکومتی امام علی علیه السلام (۷)* *🔻تبعيض و رفيق بازى و باندسازى و دهانها را با لقمه ‏هاى بزرگ بستن و دوختن، همواره ابزار لازم سياست قلمداد شده است.* *🔻- با پذیرش خلافت از ناحیه امام علی علیه السلام - دوستان خيرانديش به حضورش آمدند و با نهايت خلوص و خيرخواهى تقاضا كردند كه به خاطر مصلحت مهم‏تر، انعطافى در سياست خود پديد آورد؛* *🔻پيشنهاد كردند كه خودت را از دردسر اين هوچيها راحت كن، «دهن سگ به لقمه دوخته به»؛* *اينها افراد متنفذى هستند، بعضى از اينها از شخصيتهاى صدر اول‏ اند؛ تو فعلًا در مقابل دشمنى مانند معاويه قرار دارى كه ايالتى زرخيز مانند شام را در اختيار دارد،* *چه مانعى دارد كه به خاطر «مصلحت»! فعلًا موضوع مساوات و برابرى را مسكوتٌ عنه بگذارى؟* *🔻على عليه السلام جواب داد:* *شما از من مى‏ خواهيد كه پيروزى را به قيمت تبعيض و ستمگرى به دست آورم؟* *🔻از من مى‏ خواهيد كه عدالت را به پاى سياست و سيادت قربانى كنم؟* *🔻خير، سوگند به ذات خدا كه تا دنيا دنياست چنين كارى نخواهم كرد و به گرد چنين كارى نخواهم گشت.* *من و تبعيض؟! من و پايمال كردن عدالت؟!* *🔻اگر همه اين اموال عمومى كه در اختيار من است مال شخص خودم و محصول دسترنج خودم بود و مى‏ خواستم ميان مردم تقسيم كنم، هرگز تبعيض روا نمى‏ داشتم تا چه رسد كه مال مال خداست و من امانتدار خدايم.(نهج البلاغه، خطبه126)* *▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (سيرى در نهج البلاغه)، ج‏16، ص:440- با تلخیص و ویرایش جزئی -* https://chat.whatsapp.com/J8DreLmznKs6xwCr9oSiT0

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم واحشرنا معهم والعن اعدائهم اجمعین 💠 حضرت آیت‌الله بهجت رحمه الله علیه می فرمودند : «هر روز سعی کنید یک حدیث از کتاب #جهاد_با_نفس را مطالعه کنید و سعی نمایید به آن عمل کنید؛ بعد از یک سال خواهید دید که حتماً عوض شده‌اید؛ مانند دارویی که انسان مصرف کند و بعد از مدتی احساس بهبودی می‌کند». 🔷کتاب جهاد_با_نفس توسط حجة الاسلام مصطفی امینی خواه تدریس میشود.

🔈 #جهاد_با_نفس 📚 #وسائل_الشیعه 📣 جلسه پنجاهم * باب دوازدهم؛ امید به غیر خدا * چرا به غیر خدا امید می‌بندیم! * خدا امید مخلوقش را با یأس تبدیل می‌کند! * عواقب کسی که به غیر خدا امید می‌بندد! * دو دسته بیچاره‌اند! * مصدایق شرک به خدا ⏰ مدت زمان: ۰۸:۳۵ 🎙️ حجت الاسلام مصطفی امینی خواه #امید_به_خدا #نا_امیدی #شرک ┄┅✿❀🌴 *یا مولا علی*🌴❀✿┅┄ 📲 *جهت عضویت* 👇 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c

🌷 *بیشتر بیندیشیم❗* 🌺 *جرج جرداق مسیحی یک تنه ۲۰۰ بار نهج البلاغه را خوانده است.* 👌 *آیا ما شیعه مولا علی علیه السلام، ۲۰۰ نفر از ما، یک بار نهج البلاغه را خوانده ایم⁉️*

🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇 💠 نهج البلاغه و شرح آن # خطبه ۱۸# جلسه ۵۳ # بخش ۱ 🔶🔸في ذم اختلاف العلماء في الفتيا و فيه يذم أهل الرأي و يكل أمر الحكم في أمور الدين للقرآن 🔸ذم أهل الرأي تَرِدُ عَلَى أَحَدِهِمُ الْقَضِيَّةُ فِي حُكْمٍ مِنَ الْأَحْكَامِ فَيَحْكُمُ فِيهَا بِرَأْيِهِ ثُمَّ تَرِدُ تِلْكَ الْقَضِيَّةُ بِعَيْنِهَا عَلَى غَيْرِهِ فَيَحْكُمُ فِيهَا بِخِلاَفِ قَوْلِهِ ثُمَّ يَجْتَمِعُ الْقُضَاةُ بِذَلِكَ عِنْدَ الْإِمَامِ الَّذِي اسْتَقْضَاهُمْ فَيُصَوِّبُ آرَاءَهُمْ جَمِيعاً وَ إِلَهُهُمْ وَاحِدٌ وَ نَبِيُّهُمْ وَاحِدٌ وَ كِتَابُهُمْ وَاحِدٌ - أَ فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِالاِخْتِلاَفِ فَأَطَاعُوهُ أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ!. 🔸الحكم للقرآن أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً نَاقِصاً فَاسْتَعَانَ بِهِمْ عَلَى إِتْمَامِهِ أَمْ كَانُوا شُرَكَاءَ لَهُ فَلَهُمْ أَنْ يَقُولُوا وَ عَلَيْهِ أَنْ يَرْضَى أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِيناً تَامّاً فَقَصَّرَ الرَّسُولُ صلى‌الله‌عليه‌وسلم عَنْ تَبْلِيغِهِ وَ أَدَائِهِ وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ يَقُولُ مٰا فَرَّطْنٰا فِي اَلْكِتٰابِ مِنْ شَيْءٍ وَ فِيهِ تِبْيَانٌ لِكُلِّ شَيْءٍ وَ ذَكَرَ أَنَّ اَلْكِتَابَ يُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَنَّهُ لاَ اخْتِلاَفَ فِيهِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ لَوْ كٰانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللّٰهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلاٰفاً كَثِيراً وَ إِنَّ اَلْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ لاَ تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لاَ تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ وَ لاَ تُكْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلاَّ بِهِ. #جلسه_پنجاه_و_سوم 💠 بخش پایانی خطبه ۱۸ همانطور که در جلسه قبل ملاحظه فرمودید ، در این خطبه امیرالمؤمنین علیه‌السلام از وضعیت قضایی جامعه آن روزگار گزارشی می کنند که نه تنها در زمان خلفاء بلکه بعد از آن حضرت نیز ، در زمان بنی امیه ، بنی مروان و بنی عباس ادامه داشته است . اینچنین وضعیت نامطلوبی که وقتی مسأله یا معضل قضایی یا دعوا و اختلافی به یکی از قضات در یکی از شهرها عرضه می شود ، او حکمی می کند و فتوایی می دهد در حالیکه در شهر دیگر قاضی دیگری برای همان دعوا ، فتوا یا حکم دیگری می دهد و به همین ترتیب در هر جایی هر قاضی یک حکمی می دهد و از این بدتر اینکه وقتی این اقوال متشتّت و مختلف نزد قاضی القضات ( رئیس آنها) می آید همه را تأیید می کند . ❇️ ماجرایی نقل شده در تاریخ : 👤 عمربن اُذَینه ، اهل بصره و یکی از ارادتمندان وشیعیان حضرت صادق علیه‌السلام است . او با نامه نگاری با امام در ارتباط بود . او می گوید من در نوجوانی سفری داشتم به کوفه با قاضی شهر کوفه به نام "ابن ابی لیلی " و با او گفتگویی داشتم .[ متن گفتگوی او که در تاریخ نقل شده است ، درست همچون خطبه ۱۸ امام است . گویی او خطبه را حفظ بوده و با ابن ابی لیلی بحث کرده است .] 👤او به ابن ابی لیلی می گوید : چگونه است که وقتی دعوایی را به نزد شما می آورند در مورد دِماء و فُروج و اموال مردم ، در مسائل مالی و خانوادگی یا در مسائل جنائی ، یک حکمی می کنید که همان را اگر نزد قاضی مکه ببرند ، او حکم دیگری می کند و قضات شهرهای دیگر هم هر کدام جور دیگر حکم می کنند ؟! و وقتی همه شما به نزد قاضی القضاتتان می روید ، او همه را تأیید می کند ؟! در حالیکه خدای شما یکی است ، کتاب شما یکی است ، پیامبرتان یکی است ! آیا خداوند فرموده اختلاف داشته باشید ؟! یا خداوند فرموده است اتحاد داشته باشید ؟! و شما عصیان کرده اید . آیا خداوند کتابی فرستاده است که این احکام در آن نیست؟! یا در کتاب آمده و پیامبرتان آن را به گوش شما نرسانده است ؟! 👤ابن ابی لیلی با شنیدن این سخنان متعجب می شود و سوال می کند تو از کدام شهری ؟ 👤 او می گوید : اهل بصره ام . 👤می پرسد از کدام قبیله بصره هستی؟ 👤او می گوید از قبیله بنی قیس یا ابی القیس هستم . 👤می پرسد از کدام شاخه ؟ 👤او می گوید از شاخه اُذَینَه . 👤ابن ابی لیلی از او استقبال می کند و او را کنار خود می نشاند و به او می گوید : خیلی تندی کردی اما بگذار تا پاسخت را بدهم . علت اختلاف ما این است که اگر یک حکمی در قرآن آمده باشد یا در سنت پیغمبر ، ما می پذیریم و بر طبق آن قضاوت می کنیم ولی در صورتی که مسأله ای در قرآن جوابش نیامده باشد یا در سنت پیامبر ، چاره ای نیست که ما به رأي و اجتهاد خودمان عمل کنیم . اینجاست که می بینید احکام مختلف و متفاوت می شود . 👤ابن اذینه که دقت کافی داشته می گوید : یعنی شما می گویید بعضی از این احکام در قرآن نیامده است ؟ با اینکه خداوند می فرماید : ¤ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ۚ ¤ و یا می فرماید : ¤ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ ¤ شما می گویید این احکام در قرآن نیامده؟!

👤ابن ابی لیلی می گوید : حالا اگر هم در قرآن آمده باشد ، از چه کسی بپرسیم که بداند ؟ ما که نمی دانیم . 👤 ابن اذینه می گوید : آیا کسی نبود در زمان پیامبر که ایشان همه نکات را به او آموزش بدهند؟! 👤ابن ابی لیلی : چرا علی بن ابیطالب بود. 👤ابن اذینه : تاکنون شنیده ای علی بن ابیطالب جایی گفته باشند من فلان مسأله را نمی دانم یا نمی توانم از قرآن استخراج کنم ؟ 👤 ابن ابی لیلی : نه ! علی هیچوقت چنین سخنی را نگفته است . او همه چیز را می دانست . اما حالا که او زنده نیست . 👤ابن اذینه : آیا بعد از علی بن ابیطالب ، حَسَنین همین جایگاه را نداشتند ؟ 👤ابن ابی لیلی : چرا ولی ایشان هم از دنیا رفته اند . 👤ابن اذینه یک مثال زیبایی برایش می آورد 👈 می گوید می دانید چه شده ؟ در یک بیابان برهوت ، یک عده راهنما وجود داشتند . مردم بعضی از این راهنماها را که می توانستند راه را نشانشان بدهند کشتند و برخی را تبعید کردند و برخی راهم زندانی کردند . حالا تکلیف این مردم چیست؟! 👤ابن ابی لیلی با شنیدن این مثال بی اختیار گفت : جای اینها در جهنم است و رنگش زرد شد و بدنش بی حس شد .( گویا وجدانش بیدارشد) 📚به نقل از مستدرک وسایل الشیعه 👆 🎇🎇🌿🌹🌿🎇 🔶 نهج البلاغه و شرح آن # بخش پایانی خطبه ۱۸# جلسه ۵۳ # بخش ۲ در انتهای خطبه امیرالمؤمنین علیه‌السلام می فرمایند : ✨وَ أَنَّهُ لاَ اخْتِلاَفَ فِيهِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ لَوْ كٰانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللّٰهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلاٰفاً كَثِيراً✨ 🔹ترجمه : در این قرآن ، اختلافی نیست . اگر از جانب غیر خدا آمده بود اختلاف زیادی در آن پیدا می شد . ⭕️ توضیحات تکمیلی: قرآن کریم ظرف ۲۳ سال بر پیامبر اکرم نازل شده است و در طول این مدت ، تحولات فراوان در زندگی پیامبر بوده است . پیامبر به عنوان یتیم مکه ، یک جوان تنها ، کار خود را آغاز کردند در ۱۳ سال حضور در مکه و اتفاقات آنجا و بعد هم به مدینه هجرت فرمودند و در پایان عمر ایشان حاکم کل شبه جزیره بودند . ایشان به حدّی قدرت سیاسی پیدا کردند که به سران کشورهای مجاور نامه نوشتند و آنها را به اسلام دعوت کردند . قرآن طی این ۲۳ سال نازل شده است در حالیکه همه آیات یکنواخت است و ما متوجه تقدم و تأخر آیات به لحاظ زمانی نمی شویم . همه آیات از یک چیز حرف می زنند و آن هم از خدای یگانه و دعوت به پاکی و تقوا و معاد و... در حالیکه در سایر انقلاب ها اینگونه نیست اعلامیه هایی که در دوران خفقان صادر می شود با آنهایی که چند سال بعد از تحولات صادر می شود، تفاوت دارد چراکه اهداف اینها ممکن است در طی جریانات تحول و تغییر پیدا کند . قرآن اینگونه نیست که در آیات آن تناقض وجود داشته باشد . ✨وَ إِنَّ اَلْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ لاَ تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لاَ تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ وَ لاَ تُكْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلاَّ بِهِ.✨ 🔹ترجمه : قرآن ظاهرش زیباست .( زیبایی به دنبال خود جاذبه دارد) و باطن آن عمیق و بی انتهاست . شگفتی های قرآن ( که به حواس ظاهری درک می شود) هیچگاه پایانی ندارد ( همیشه دریافت جدیدی از قرآن داریم) منقضی نمی شود غرائب قرآن ( تازه ها و ناشناخته های قرآن تمام نمی شود) آن کسی که فهمیده ظلمتی هست ، به سراغ قرآن می رود ( تا از آن نور و روشنایی دریافت کند) 💫برای درک بهتر نور ، ظلمت راهم باید درک کرد . ارزش نور وقتی برای ما آشکار می شود که تاریکی ها و ظلمات را حس کرده باشیم ( افراد درد آشنا نورانیت قرآن را می فهمند ) کسانی که مشکلات فکری و انسانی را درک می کنند با آیات قرآن درمان را می یابند . برخی از روشنفکران ما قرآن را فقط یک کتاب مقدس می دانند همچون انجیل و تورات و ... در حالیکه علمای بزرگ وقتی با یک شبهه ای مواجه می شدند و متوسل به قرآن می شدند ، جواب هم می گرفتند . ⭕️ توضیحات تکمیلی : در انتهای خطبه ۱۸ پنج ویژگی درباره قرآن کریم ذکر شده است . شاید از قول پیامبر اکرم یا سایر معصومین این ویژگی ها را شنیده باشیم . توصیفات ائمه معصومین درباره قرآن ، در کتب روایی اهل سنت نیست . آنها روایاتشان خیلی محدود است و به اندازه ما روایات و احادیث به این زیبایی ندارند . 📖قرآن کریم ظاهر زیبایی دارد و این زیبایی به دنبال خود جاذبه هایی دارد و باطنش عمیق و بی انتهاست . برای درک ظاهر هر پدیده ای به دو عامل نیاز است : 1⃣ داشتن حواس ظاهری سالم ( شنوایی ، بینایی و...) 2⃣ داشتن علوم ظاهری 🔻مثلاً کسی که چشم سالم👁 داشته باشد ستاره ها⭐️ را می بیند ، اما کسی که نجوم 🔭خوانده باشد ، بهتر درک می کند که وضعیت افلاک به چه صورت است . در مورد ظاهر قرآن کریم 📖 هم باید حواس ما سالم باشد . حواس سالم اگر تقویت شود ، بهتر و هماهنگ عمل می کند و در ضمن داشتن حواس سالم ، علوم ظاهری مربوطه ( صرف و نحو و تاریخ ق