مبحث سوم - معنی انتظاری که در این اخبار به آن امر گردیده است:
انتظار حالتی است نفسانی که آمادگی برای آنچه انتظارش را می کشیم، از آن بر می آید وضد آن یأس وناامیدی است، پس هر قدر که انتظار شدیدتر باشد، آمادگی ومهیا شدن قوی تر خواهد بود، نمی بینی اگر مسافری داشته باشی که در انتظار مقدمش به سر می بری، هر چه هنگام آمدنش نزدیک تر شود، مهیا شدنت فزونی می یابد، بلکه احیاناً خوابت به بیداری مبدل می گردد، چون انتظارت شدید است. وهمان طور که مراتب انتظار از این جهت متفاوت است از جهت محبت نسبت به کسی که در انتظارش هستی، نیز مراتب متفاوتی دارد، پس هر چه محبت شدیدتر ودوستی بیشتر باشد، مهیا شدن برای محبوب زیادتر می شود وفراقش دردناک تر می گردد، به گونه ای که منتظر، از تمام اموری که مربوط به حفظ خودش هست، غافل می ماند ودردهای بزرگ ومحنت های شدید را احسای نمی کند.
بنابراین مؤمنی که منتظر آمدن مولایش می باشد، هر قدر که انتظارش شدیدتر است، تلاشش در آمادگی برای آن به وسیله پرهیز از گناه وکوشش در راه تهذیب نفس وپاکیزه کردن دورن از صفات نکوهیده وبه دست آوردن خوی های پسندیده بیشتر می گردد، تا به فیض دیدار مولای خویش ومشاهده جمال انورش در زمان غیبتش رستگار شود، همچنان که برای عده بسیاری ای نیکان اتفاق افتاده است. لذا امامان معصوم (علیه السلام) -در روایاتی که خواندی وغیر آنها- به پاکیزگی صفات ومقید بودن به انجام طاعات امر فرموده اند. بلکه روایت پیشین ابو بصیر اشارت یا دلالت دارد بر اینکه رستگاری به مقام انتظار ونایل شدن به پاداش منتظران، به پرهیز وپروا از گناه وآراستگی به خوی های پسندیده بستگی دارد، چنانکه حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: هر آن کس که خواسته باشد از یاران قائم (علیه السلام) شود، باید که منتظر باشد وباید در حال انتظار به پرهیزکاری وخوی های پسندیده عمل نماید، که هرگاه بمیرد وقائم پس از مردنش بپاخیزد، پاداش او همچون کسی خواهد بود که دوران حکومت آن حضرت را درک کرده باشد...
و بی تردید هر قدر که انتظار شدیدتر باشد، صاحب آن، مقام وثواب بیشتری نزد خدای (عزَّ وجلَّ) خواهد داشت. خدای تعالی ما را از مخلصان منتظرین مولایمان صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار دهد.
مبحث چهارم - آیا در انتظار قصد قربت شرط است یا نه؟
شرح این مطلب به بیان دو مقدمه بستگی دارد؛
مقدمه اول: در بیان آنچه نیت در آن شرط است
در اینجا می گوییم: اوامری که از سوی خداوند صادر می شود بر سه گونه است:
"یکم: آنچه می دانیم که مصلحت در انجام دادنش به صورت تعبد است، مانند نماز.
دوم: آنچه می دانیم مصلحت در آن به صورت تعبد منحصر نیست، بلکه مقصود انجام یافتن آن است به هر نحوی که باشد، چنان که فرموده: جامه ات را از ادرارهای آنچه گوشتش حلال نیست بشوی. که می دانیم مقصود شسته شدن جامه است با صرف نظر از نیت وقصد شوینده.
سوم: آنچه می دانیم مصلحت در آن به صورت تعبد منحصر باشد، مانند دیدار مؤمن ومانند آن.
و تردیدی نیست که در گونه اول نیت شرط است، که اگر در آن (نیت) خللی وارد آورد، تکلیف از گردنش ساقط نمی گردد، همچنان که بدون تردید نیت در گونه دوم شرط نیست. واما در گونه سوم؛ هرگاه شخص آن را به قصد تعبد به جای آورد، استحقاق ثواب دارد واگر آن را بدون قصد عبادت به جای آورد، استحقاق ثواب ندارد، موجب عقاب هم نیست. وفرق بین این با کارهای مباحی که هرگاه شخص آنها را به قصد طاعت به جای آورد، آن است که در اینجا امر به طور مستقیم به آنها تعلق یافته، در صورتی که در آن کارهای مباح، امر به طور مستقیم متوجه آنها نیست، چون فرض این است که آنها مباح هستند، بلکه بدین جهت امر به آنها تعلق می گیرد که واسطه رسیدن به امر راجحی در شرع می باشند.
مقدمه دوم: در بیان منظور از قصد قربت که در عبادت شرط است"
"می گویم: منظور از آن آوردن مأمور به (چیزی که به آن امر شده) به قصد اطاعت خداوند - جل شأنه - وبه کار بستن فرمان او می باشد، خواه انگیزه او از اطاعت این باشد که خداوند را شایسته اطاعت می داند، یا انگیزه اش محبت خداوند یا سپاسگزاری نسبت به او، یا تقرب جستن به سوی او، یا امید پاداش الهی ویا ترس از عقوبتش بوده باشد، که مراتب ودرجات مختلفی است، هر یک برتر از دیگری وهر کسی بر روش خود عمل می کند.(۲۲۵) ودلایل شرط بودن نیت به گونه یاد شده نسبت به عبادات، در کتب فقه ذکر گردیده از اجماع وآیات، مانند فرموده خدای تعالی: فاعبد الله مخلصاً له الدین(۲۲۶)؛ پس خداوند را با اخلاص کامل در دین پرستش نمایید.
و احادیث از جمله؛ حدیث صحیحی که در اصول کافی روایت شده، امام زین العابدین (علیه السلام) فرمود: هیچ عملی جز با نیت درست نیست.(۲۲۷) واز جمله در وسائل به سند خود، از حضرت موسی بن جعفر، از پدرانش، از رسول خدا (علیهم السلام) ضمن حدیثی آورده که فرمود: همانا اعمال بسته به نیت ها است وبرای هر کس آنچه را نیت کرده خواهد بود، پس هر که به قصد آنچه نزد خداوند هست در غزوه ای شرکت کند، البته پاداشش بر خدای (عزَّ وجلَّ) خواهد بود وهر کس به خاطر دنیا یا به نیت به دست آوردن غنیمتی به غزوه رود، جز آن چیزی حاصلش نخواهد شد.(۲۲۸)
و در همان کتاب از امام صادق (علیه السلام) آمده که: خدای (عزَّ وجلَّ) فرموده: من بهترین شریک هستم، هر کس غیر مرا در عملی با من شریک سازد، آن را نخواهم پذیرفت، مگر آنچه را که برای من خالص باشد.(۲۲۹)
و احادیث دیگری که در کتابهای علمای ما - که خداوند بر آنان رحمت آرد- تدوین گردیده است. چون این را دانستی، پس بدان که آنچه به نظر نزدیک تر است، این که انتظاری که در اخبار به آن امر شده از گونه سوم می باشد، بنابراین چند صورت در آن تصور می شود؛
اول: این که منظور شخص منتظر، اطاعت امر خداوند باشد، خواه انگیزه او بر طاعت، امید ثوابی باشد که در روایات به آن وعده شده، یا انگیزه دیگری داشته باشد.
دوم: این که انگیزه اش بر انتظار، اطاعت امر ونایل شدن به پاداش دنیوی یا اخروی باشد، ولی قصد پاداش فرعی وتابع قصد اطاعت باشد.(یعنی مقصود اصلی او از انتظار اطاعت امر باشد وبه پیوست آن، پاداش را قصد نماید.)
و این دو قسم موجب نایل شدن به تمام پاداش ها وثواب هایی است که در روایات وارد گردیده وشایسته است که مؤمن قسم اول را انتخاب کند، بلکه عالی ترین گونه هایش را - که به آنها اشاره نمودیم - برگزیند.
سوم: این که انتظار به منظور رستگاری به ثواب ها ومواهب اخروی یا دنیوی باشد، به جهت آگاهی اش به جمع شدن لوازم زندگی وطول عمر وفراخی روزی وفراوانی نعمت ها وزایل شدن هم وغم ودرد ورنج در زمان ظهور مولایمان صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به طوری که از انتظارش جز این نخواهد واطاعت امر خداوند در نظرش نباشد.
چهارم: عکس قسم دوم (یعنی منظور اصلی اش از انتظار، پاداش باشد وبه پیوست آن بخواهد امر خداوند را اطاعت کند).
و ظاهر آن است که در این دو قسم استحقاق ثوابهایی که در روایات وعده شده اند را ندارد؛ زیرا که استحقاق پاداش عبادت، به قصد بستگی دارد- چنان که دیدید در صریح روایت آمده است - وفرض این است که مأمور به را به قصد تعبد به جای نیاورد، پس انتظارش عبادت نیست. وهمان طور که مستحق ثواب نیست، هم چنین استحقاق عقاب نیز ندارد، زیرا که چنین نمی دانیم که مصلحت انتظار فقط در صورت انجام دادن آن به قصد قربت باشد، بلکه ظاهر از مطالعه اخباری که در این باره رسیده، این است که به منظور جلوگیری از یأس وناامیدی مؤمن از ظهور امام (علیه السلام) است، لذا امیر المؤمنین (علیه السلام) در حدیثی که در مبحث اول آوردیم، فرمود: منتظر فرج باشید واز رحمت الهی مأیوس نشوید...که ظاهر فرموده حضرت: مأیوس نشوید، بیان نخستین درجات انتظار می باشد. ونیز اشاره به همین است فرموده مولایمان حضرت صادق (علیه السلام) در روایت ابوبصیر که سابقاً گذشت این که: ای ابوبصیر! آیا تو هم از کسانی هستی که دنیا می خواهند...و بدین ترتیب بر او اعتراض کردند، یعنی: آیا همچون تویی سزاوار است که خواسته اش از انتظار فرج، رسیدن به لذت های دنیوی باشد؟ واین بیان بر آنچه یادآور شدیم، دلالت دارد که اگر هدفش در رسیدن به پاداش محدود باشد، مستحق عقوبت نیست. ونظیر این مطلب در اعمال بسیار است، مانند: دیدار مؤمن، عیادت بیمار، تشییع جنازه، برآوردن حوایج برادران دینی وغیر اینها که هیچ کس نگفته اگر مؤمن، حاجت برادر مؤمن خویش را برآورده سازد وبه این کارش قصد تعبد نکند، مستحق عقوبت می شود، البته استحقاق ثواب در این عمل ومانند آن به قصد تعبد بستگی دارد، چنان که توجه دادیم.
اگر بگویید: می توان قایل شد که قصد تقرب در انتظار واجب است وخلاف آن حرام می باشد نظر به حدیثی که در کتاب تحف العقول از مفضل بن عمر، از حضرت ابی عبد الله امام صادق (علیه السلام) آمده که
فرمود: مردم درباره ما بر سه گروه شدند: گروهی ما را دوست داشته ودر انتظار قائم ما شدند تا از دنیای ما برخوردار گردند، که گفتند وسخنان ما را حفظ کردند واز کردار ما کوتاهی نمودند، که این ها را خداوند به سوی آتش محشور خواهد ساخت...
می گویم: این صفت منافقان است که محبت خاندان عصمت را به زبان اظهار کنند ودل هایشان منکر آن است. واین مطلب از فرموده امام صادق (علیه السلام): که گفتند... ظاهر وآشکار است، بنابراین مقصود چنین است - والله العالم - که: این منافقان محبت ما را به زبان آشکار ساختند تا هرگاه قائم خاندان عصمت بپاخاست، به هدف های دنیوی خویش نایل گردند وحال آن که فعل آنها مخالف قولشان می باشد واین دلیل نفاق آنهاست وعاقبت کارشان جهنم است، واین افراد همان هایی هستند که در بعضی از روایات آمده که حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دستور می دهد گردنشان را بزنند، در حالی که کنارش ایستاده باشند وخدا دانا است.
🖋📋مبحث پنجم - در بیان حکم ضد انتظار یعنی ناامیدی:🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
📗قسمت6⃣2⃣
🟪جلددوم
#مکیال المکارم
مبحث پنجم - در بیان حکم ضد انتظار یعنی ناامیدی:
در این باره می گویم که ناامیدی بر چند گونه تصور می شود؛
گونه اول: یأس وناامیدی از اصل ظهور حضرت قائم (علیه السلام) به طور کلی، وبدون شبهه همگی در حرام بودن آن اتفاق نظر دارند، زیرا که ظهور وقیام حضرت قائم (علیه السلام) از ضروریات مذهب امامیه است، بلکه احتمال می رود که از ضروریات دین اسلام باشد، چون که احادیث در این باره از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در حد تواتر، از طرق خاصه وعامه رسیده، بلکه علمای عامه نیز به این امر اعتراف دارند واختلاف در تعیین شخص او است واین که حالا وجود دارد یا نه، در مقابل آن هایی که قایل هستند که آن حضرت وجود خواهد یافت ومتولد خواهد شد. بنابراین انکار آن به طور کلی تکذیب پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می باشد. وشاهد بر آنچه یادآور شدیم این که مجلسی (رحمه الله) از ابن ابی الحدید - که از بزرگان علمای عامه است- حکایت کرده که گفته: البته که فرقه های مسلمانان اتفاق دارند که دنیا وتکلیف پایان نخواهد یافت، مگر پس از (آمدن) مهدی (علیه السلام).(۲۳۰)
"گونه دوم: ناامیدی از ظهور حضرت قائم (علیه السلام) در مدت معینی، بر حسب پندارها وحدس ها، به این که مثلاً گفته شود: حضرت قائم - صلوات الله علیه - تا پنجاه سال دیگر ظهور نخواهد کرد ولازمه این پندار آن است که در آن مدت منتظر نباشد، وحال آن که از بررسی احادیثی که امر می کند در هر صبح وشام منتظر باشیم، ظاهر می شود که این گونه ناامیدی هم حرام باشد، زیرا که ظاهر امر وجوب است وترک واجب قطعاً حرام است.
و اما احادیثی که بر این مطلب دلالت دارد، قسمتی از آن ها گذشت واز آن جمله است: روایت حماد بن عثمان که در اقبال از امام صادق (علیه السلام) آمده که فرمود: وامر صاحب خود را شب وروز انتظار داشته باش، که خداوند هر روز در کاری است، هیچ کاری از کار دیگر او را مشغول نخواهد داشت، که در بخش ششم همین کتاب گذشت.(۲۳۱)
و نیز در بحار حدیثی از مفضل بن عمر، از امام صادق (علیه السلام) آمده که فرمود: از نزدیک ترین حالت بندگان نسبت به خدای (عزَّ وجلَّ) ورضایت مندترین هنگام آن زمانی است که حجت الهی را نیابند وبرای آنها آشکار نشود وجایگاهش را ندانند، در حالی که در آن وضع می دانند که حجت خداوند باطل نگشته است، پس در آن هنگام هر صبح وشام منتظر فرج باشید...(۲۳۲)"
"و از جمله: همچنین در بحار از قمی، ضمن حدیثی از پدرش، از محمد بن الفضیل، از پدرش، از حضرت ابو جعفر باقر (علیه السلام) روایت کرده، تا آن جا که گوید: به آن حضرت عرضه داشتم: فدایت گردم! پس کی این کار می شود؟ فرمود: البته برای ما وقتی نسبت به آن تعیین نشده، ولی هرگاه چیزی را برایتان گفتیم، پس همچنان که گفتیم شد، بگویید: خدا ورسول او راست گفته اند. وهرگاه بر خلاف آن واقع شد (نیز) بگویید: خدا ورسولش راست گفتند، دو برابر پاداش خواهید یافت، ولی هرگاه احتیاج وفقر شدید شد ومردم یکدیگر را انکار کردند، در آن هنگام هر صبح وشام در انتظار این امر باشید. عرض کردم: فدایت گردم! احتیاج وفقر را دانستیم، اما انکار مردم یکدیگر را چیست؟ فرمود: این که کسی به خاطر حاجتی نزد برادرش می آید، پس به غیر از آنچه پیش تر با او برخورد می کرد، با او دیدار می نماید وسخن دیگری جز آنچه قبلاً با او می گفت از وی می شنود.(۲۳۳)"
"می گویم: مقصود از انتظار فرج در هر صبح وشام، آن است که هر وقتی که ممکن است آن فرج موعود در آن واقع شود، می بایست انتظارش را کشید وبدون تردید وقوع این امر در تمام ماه ها وسال ها امکان دارد، به مقتضای امر خداوند تدبیر کننده دانا، پس بر همه افراد خاص وعام واجب است منتظر آن باشند.
و از جمله: احادیث مستفیضی است که از تعیین کردن وقت ظهور نهی می کند، که در همان عنوان، آن ها را خواهیم آورد، زیرا که مقتضای نفی کردن ظهور در مدت معینی از سال ها وماه ها خود وقت گذاری، به گذشت همان مقدار از زمان است واین به نص اخبار رسیده از امامان (علیهم السلام) حرام می باشد وشاهد ومؤید این مطلب است گونه هایی از اخبار که از امامان معصوم (علیهم السلام) روایت گردیده است.
از جمله روایاتی است که دلالت می کند بر این که وقت ظهور آن حضرت (علیه السلام) از امور بدائیه است که ممکن است زودتر شود یا به تأخیر افتد، به مقتضای حکمت خداوند دانا، چنان که مولایمان حضرت صادق (علیه السلام) در روایت حماد بن عثمان - که پیش تر گذشت - به این معنی اشاره فرموده ونیز احادیثی که بر آن دلالت داشت، پیش از این گذشت."
"و از جمله: احادیثی که در آن ها، مهیا کردن اسلحه ومرابطه دائم امر گردیده، چون امر کردن به این دو کار با وجود ناامیدی از ظهور در مدت معین بیهوده است ومانند این ها است آنچه از آثار انتظار در اخبار امر گردیده است.
و از جمله: آنچه در اصول کافی به سند خود، ضمن حدیثی آورده که: یقطین به پسرش بن یقطین گفت: چگونه است که آنچه درباره ما (حکومت بنی العباس گفته شده بود واقع گردید وآنچه درباره (حکومت حق) شما گفته شده انجام نگرفت؟ علی گفت: البته آنچه درباره ما وشما گفته شده، هر دو از یک منبع به شما گفته شد وهمان طور هم که گفته بودند انجام یافت، ولی امر ما هنگامش نرسیده، پس با امیدها دلگرم شدیم. واگر به ما می گفتند: این امر تا دویست یا سیصد سال دیگر تحقق نخواهد یافت، البته دل ها قساوت می گرفت وعموم مردم از اسلام بر می گشتند، ولی می گفتند: به زودی این امر واقع می گردد وخیلی نزدیک است، تا دل ها با هم الفت گیرد وگشایش نزدیک گردد.(۲۳۴)🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔰قسمت 7⃣2⃣
🟧جلددوم
#مکیال المکارم
بیست ودوم: تسلیم بودن وعجله نکردن
سخن در اینجا در دو بخش بیان می گردد:
بخش اول: در بیان قسمتی از روایات رسیده از امامان
۱- در کافی به سند خود، از عبدالرحمن بن کثیر آورده که گفت: در محضر امام صادق (علیه السلام) بودم که مهزم بر آن حضرت وارد شد وعرضه داشت: فدایت شوم! خبر ده مرا از این امری که منتظرش هستیم، چه وقت خواهد بود؟ حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: ای مهزم! وقت گذاران دروغ گویند وعجله کنندگان هلاک گردند وتسلیم شدگان نجات یابند.(۳۲۳)
۲- واز ابراهیم بن مهزم، از پدرش آمده، که گفت: در محضر امام ابو عبد الله (علیه السلام) از پادشاهان آل فلان سخن به میان آوردیم، آن حضرت فرمود: همانا مردم به خاطر عجله کردنشان برای این امر هلاک گشتند، خداوند به جهت عجله بندگان، عجله نمی کند، به درستی که برای آن، امر آخری هست که به آن خواهد رسید، پس هرگاه به آن رسیدند، نه ساعتی پیش ونه پی می افتند.(۳۲۴)
۳- واز منصور آمده که گفت: حضرت ابو عبد الله امام صادق (علیه السلام) فرمود: ای منصور! این امر شما نخواهد رسید، مگر بعد از نومیدی. نه، به خدا سوگند! تا این که از هم جدا شوید. ونه، به خدا سوگند! تا این که آزمایش گردید. ونه، به خدا سوگند! تا این که شقاوتمند شود هر که شقاوتمند شدنی است وسعادتمند گردد هر کس اهل سعادت است.(۳۲۵)"
"واز محمد بن منصور صیقل، از پدرش آمده که گفت: من وحارث بن المغیره وجمعی از اصحابمان نشسته بودیم وحضرت امام صادق (علیه السلام) سخنانمان را می شنید، پس به ما فرمود: شما در چه فکری هستید، هیهات! هیهات! به خدا سوگند! آنچه شما دیدگانتان را به سوی آن خیره کرده اید، نخواهد شد تا این که غربال شوید. نه، والله! نخواهد شد آنچه دیدگانتان را به سوی آن می کشید، تا این که بررسی شوید. نه، والله! چشم به سویش می کشید، نخواهد شد تا این که (خوب از بد) جدا شود، نه، والله! نخواهد شد آنچه چشم به سویش می کشید، نخواهد شد مگر پس از نومیدی. نه، والله! نخواهد شد آنچه چشم به سویش می کشید، تا آنگاه که به شقاوت رسد آنکه شقاوتمند است وبه سعادت رسد آنکه سعادتمند می باشد.(۳۲۶)
۵- ودر حدیث دیگری، از امام ابوجعفر باقر (علیه السلام) آمده که فرمود: همانا این حدیث شما (شیعیان که اعتقاد به غیبت دارید) به گونه ای است که دل های مردمان از آن می رمد، بنابراین هر که به آن اقرار کرد، بیشتر برایش بگویید وهر کس آن را انکار نمود، او را واگذارید. همانا باید که فتنه ای (آزمایشی) پیش بیاید که هر فرد آشنا ومحرمی در آن سقوط نماید، تا جایی که آن کس موی را دو نیم سازد (مو را از ماست بیرون می کشد وبسیار دقیق است) هم در آن بیفتد، تا این که جز ما وشیعیان کسی باقی نماند.(۳۲۷)"
"ودر وافی به نقل از کافی، به سند خود از ابوالمرهف از حضرت امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: غبار آن (فتنه وآشوب) بر کسی خواهد رسید که آن را برانگیزاند، محاضیر هلاک شوند. راوی پرسید: فدایت گردم! محاضیر چیست؟ فرمود: عجله کنندگان(۳۲۸). در وافی گوید: محاضیر یا با حرف بی نقطه است (محاصیر) از باب (حصر) به معنی تنگی سینه می باشد. ویا با حرف نقطه دار (ضاد) بین دو حروف بی نقطه (حاء وراء) از باب (حضر) به معنی دویدن. ومجلسی (رحمه الله) در بحار گوید: محاضیر جمع محضیر است وآن اسب بسیار دونده است.
۷- ودر غیبت نعمانی به سند خود، از ابوالمرهف آورده که گفت: حضرت ابو عبد الله امام صادق (علیه السلام) فرمود: محاضیر هلاک شوند. پرسیدم محاضیر چیست؟ فرمود: شتابزدگان. ونزدیک شمارندگان نجات یافتند وقلعه بر روی پایه های محکم خود ثابت ماند...(۳۲۹)
۸- وبه سند خود، از عبد الرحمن بن کثیر روایت کرده، که گفت: در خدمت حضرت ابو عبد الله امام صادق (علیه السلام) شرفیاب بودم، مهزم اسدی نیز در خدمت آن جناب حضور داشت، پس عرض کرد: خداوند مرا فدای تو سازد! این امر چه موقع خواهد شد که بر ما طولانی گشت؟! فرمود: آرزومندان به آرزویشان نرسیدند وشتابزدگان هلاک گشتند وتسلیم شدگان نجات یافتند، وبه سوی ما باز خواهید گشت."
"وبه سند خود، از حضرت ابوجعفر امام باقر (علیه السلام) روایت آورده که فرمود: صاحبان محاضیر هلاک گشتند ونزدیک شمارندگان نجات یافتند وقلعه بر پایه های محکم خود استوار شد، به درستی که بعد از غم واندوه، پیروزی شگفت انگیزی خواهد بود.(۳۳۰)
۱۰- وبه سند خود، از ابراهیم بن هلیل آورده که گفت: به حضرت ابوالحسن امام رضا (علیه السلام) عرضه داشتم: فدایت گردم! پدر من در انتظار این امر جان سپرد، من نیز به سنی رسیده ام که می بینی، آیا بمیرم در حالی که (در این باره) به من اطلاع ندهی؟ فرمود: ای ابو اسحاق! تو عجله می کنی؟ عرض کردم: آری. به خدا سوگند! عجله می کنم وچرا شتاب نداشته باشم، در صورتی که به این سن که می بینی، رسیده ام. فرمود: همانا به خدا سوگند! ای ابو اسحاق! این کار انجام نمی یابد تا آن که (خوب یا بد) جدا شود وآزمایش گردد وتا آنجا که جز اندکی از شما بر جای نماند. سپس کف دست خود را برگرداند.(۳۳۱)
۱۱- وبه سند خود، از عبد الرحمن بن کثیر، از حضرت امام صادق (علیه السلام) آورده که درباره فرموده خدای (عزَّ وجلَّ): اتی امر الله فلا تستعجلوه؛ امر خداوند آمد، در آن شتاب مکنید. فرمود: آن امر ما است. خدای (عزَّ وجلَّ) امر فرموده که در آن عجله نشود، تا این که سه لشکر آن را تأیید نمایند: فرشتگان ومؤمنان ورعب. فرموده خدای تعالی: کما اخرجک ربک من بیتک بالحق(۳۳۲)؛ همچنان که خداوند تو را به حق (وبرای اعلای کلمه توحید) از خانه ات بیرون ساخت.🍃💫🍃💫🍃💫🍃💫
🔰قسمت 8⃣3⃣
📒جلددوم
#مکیال المکارم
🔴 دعای شب نهم ماه مبارک رمضان
🌕 در کتاب اقبال الاعمال سید بن طاووس دو دعا برای شب نهم ماه مبارک رمضان آمده است:
1⃣ دعای اول :
اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ رَبِّی وَ أَنَا عَبْدُکَ آمَنْتُ بِکَ مُخْلِصاً لَکَ دِینِی أَمْسَیْتُ عَلَی عَهْدِکَ وَ وَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ أَتُوبُ إِلَیْکَ مِنْ سُوءِ عَمَلِی وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِذُنُوبِیَ الَّتِی لَا یَغْفِرُهَا إِلَّا أَنْتَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَقَبَّلْ صَوْمِی وَ تَفَضَّلْ عَلَیَّ وَ بَلِّغْنِی انْسِلَاخَ هَذَا الشَّهْرِ یَا خَیْرَ الْمَوْلَی یَا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوَی وَ یَا سَامِعَ کُلِّ نَجْوَی وَ یَا شَاهِدَ کُلِّ مَلَإٍ وَ یَا عَالِمَ کُلِّ خَفِیَّهٍ وَ یَا کَاشِفَ مَا یَشَاءُ مِنْ بَلِیَّهٍ خَلِیلِ إِبْرَاهِیمَ وَ نَجِیِّ مُوسَی وَ مُصْطَفِی مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ أَدْعُوکَ دُعَاءَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُهُ وَ قَلَّتْ حِیلَتُهُ دُعَاءَ الْغَرِیبِ الْغَرِیقِ الْمُضْطَرِّ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ الَّذِی لَا یَجِدُ لِکَشْفِ مَا هُوَ فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ إِلَّا أَنْتَ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ فَرِّجْ عَنِّی وَ اکْشِفْ مَا بِی مِنْ ضُرٍّ وَ تَقَبَّلْ صَوْمِی وَ صَلَاتِی فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِیمِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ
2⃣ دعای دوم :
يَا سَيِّدَاهْ وَ يَا رَبَّاهْ وَ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا ذَا الْعَرْشِ الَّذِي لَا يَنَامُ وَ يَا ذَا الْعِزِّ الَّذِي لَا يُرَامُ يَا قَاضِيَ الْأُمُورِ يَا شَافِيَ الصُّدُورِ اجْعَلْ لِي مِنْ أَمْرِي فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ اقْذِفْ رَجَاءَكَ فِي قَلْبِي حَتَّى لَا أَرْجُو أَحَداً سِوَاكَ عَلَيْكَ سَيِّدِي تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْكَ مَوْلَايَ أَنَبْتُ فَارْحَمْنِي وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ أَسْأَلُكَ يَا إِلَهَ الْآلِهَةِ وَ يَا جَبَّارَ الْجَبَابِرَةِ وَ يَا كَبِيرَ الْأَكَابِرِ الَّذِي مَنْ تَوَكَّلَ عَلَيْهِ كَفَاهُ وَ كَانَ حَسْبَهُ وَ بَالِغَ أَمْرِهِ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ فَاكْفِنِي وَ إِلَيْكَ أَنَبْتُ فَارْحَمْنِي وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ فَاغْفِرْ لِي وَ لَا تُسَوِّدْ وَجْهِي يَوْمَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ وَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ وَ صَلِّ اللَّهُمَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْنِي وَ تَجَاوَزْ عَنِّي إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيم
🔵 منتظران گرامی با توجه به اینکه این ادعیه در کتاب مفاتیح الجنان نیامده است در این شب های ارزشمند این ادعیه را از دست ندهید.
#امام_زمان
#رمضان_مهدوی
#اعمال_منتظران
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
پویش همگانی #لحظه_طلایی
در لحظه تحویل سال ۱۴۰۳ شمسی
مثل هر سال، همه باهم دعای فرج ( إلهی عَظُمَ البَلاء) را برای رسیدن به لحظهی تحویلِ جهان به دست صاحب جهان، قرائت میکنیم.
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c