🕊👣🕊👣🕊❣🕊👣🕊👣🕊👣🕊رمان جذاب، عاشقانه و شهدایی
❣ #قلبم_برای_تو
✍قسمت ۵ و ۶
_مگه صبحم نماز داره؟! از کی تا حالا؟!
-لاالهالاالله...هر وقت بیدارتون کردیم میفهمین. شبتون بخیر.
_شبت شیک حاجی جون...برا ما هم دعا کن.
صبح فردا راهی فکه شدیم...نفهمیدیم چجور صبح شد...هنوز خوابمون میومد..
_بابا مگه جنگه این وقت صبح...بزارن بعد از ظهر اینور و اونور ببرین دیگه.
-بعد از ظهر هم برنامه داریم.
_خب مگه فرقی هم میکنه؟! همه شبیه همن دیگه...بیابونن... حالا یه
بیابونو نریم...
-برا شما شاید فرقی نکنه ولی بعضی از این بچهها اگه یه جا نریم پوستمونو میکنن.
_خدا شفاشون بده.
-خدا هممونو شفا بده انشاالله.
رسیدیم به فکه...جلو در ورودی همه کفش هاشون رو میکندن...
_بچه ها کفش ها رو بکنیم؟؟
+نه داش سهیل...مگه فرش داره تو؟؟ یهو دیدی جک و جونوری چیزی پامون رو گزید.
_خب...باشه.
+اوه اوه...چه خاکش نرمه...نمیشه راه رفت اصن.
_خو چرا آسفالت نمیکنن این یه مسیر که میریم رو.
+حاجی گفت که صبح...بعضیا با خاک حال میکنن.
•~خب رسیدیم...ببینیم چی میگه پیرمرده...
_بشینیم؟؟
+نه بابا شلوارامون خاکی میشه...
راوی شروع کرد به حرف زدن...بچه ها اینجا فکهست. همونجایی که...اقا پسرایی که اون ته سرپا وایسادن...شما هم مثل بقیه بشینین...این خاکها کسی رو کثیف نمیکنه.
سهیل:_چه کنیم بچهها؟!
+من حوصله گوش دادن به چرت و پرت ها رو ندارم...بریم عکس بگیری
_باشه .
🍃از زبان مریم:🍃
بعد از چند جا و زیارت....
بالاخره وارد طلائیه شدیم.از طلائیه خیلی چیزا شنیده بودم.
اینکه اینجا جای خیلی خاصیه و خیلی دوست داشتم زودتر بهش برسم.
وقتی وارد شدیم اینجا با جاهای قبلی برام فرق داشت...هم حس و حالش هم منظرش...هرکی یه گوشه ای نشسته بود و با شهدا راز و نیاز میکرد.
زهرا:_مریم بعضیا چه حال خوبی دارن.
+آره زهرا.بهشون غبطه میخورم.
_و بعضیا هم چه بیشخصیتن صدای خندشون رو میشنوی از پشت سر؟!
+کیا هستن ؟!
_همون سه نفر دیگه.من نمیدونم اینا چرا اومدن اینجا؟
+حتما فک کردن پیک نیکه
_به اینا غبطه نمیخوری؟!
+چرا!!!
🍃از زبان سهیل:🍃
روز دوم اردو شروع شد. بعد از دیدن چند جا قرار شد جایی بریم به نام طلائیه.
حسن: _داش سهیل داریم میریم معدن طلاها .
وحید: _دستگاه گنج یاب نیاوردیم که با خودمون.
_اشکال نداره با بیل میکنیم.
سهیل: _حالا طلاهاش کجا هست؟!
حسن : _ما که هرچی میبینیم فعلا فقط طلای سیاهه
وحید: _یعنی خوشم میاد این بچه بسیجیا فقط منتظر گریه ان.خاک میبینن گریه میکنن..آب میبینن گریه میکنن...راوی حرف میزنه گریه میکنن...ساکته گریه میکنن.. حالا چه مرگشونه نمیدونم؟
_فک کنم زن میخوان باباشون براشون نمیگیره.
+شایدم دختره بهشون گفته ریش داری زنت نمیشم.
_راستی این مذهبیا چجوری عاشق میشن؟این چادریا که همه شبیه همن.
+عاشق نمیشن که بابا.میرن به مامانشون میگن زن میخوایم اونم یکی رو انتخاب میکنه دیگه.
یا شایدم ده بیست سی چهل میکنن.
حسن :_نه بابا عاشق هم میشن.صفحه این پسره سیدمهدی بنی هاشمی
رو ندیدین مگه شعر پعر میگه برا چادر؟
وحید: _اون که دیوونست...ولش کن.
+اخه بعد عاشق بشن گم نمیکنن عشقشون رو؟!
_فک کنم فرداش گم کنن.مثلا میگن عاشق این بودم یا این یکی؟!نه اون
دیروزی چادرش براقتر بود.
+خلاصه عالمی دارن برا خودشونا.
سهیل: _بچه ها بریم پیش هم کاروانیا... زیاد دور نشیم.
حسن: _آره دور بزنیم.دیگه بقیش هم مثل همینجاست.
وحید: _بچه ها نگاه کنین انگار یه چی دارن پخش میکنن.فک کنم میان وعده دارن میدن مارو خبر نکردن نامردا.
حسن:_بدو بریم .
_سلام اخوی حاجی.
-سلام برادر.
_حاجی چی پخش میکردی به ما ندادیا.
-الان میدم به شما هم...بفرمایین.
+این چیه؟؟ آرد نخودچیه؟! بخوریمش؟!
-خاک طالئیه هست برادر.برای تبرک.
_این مسخره بازیا چیه حاجی.خاک خاکه دیگه.
به جای اینا دو تا کلوچه میدادی.
-این خاک فرق داره برادر.
+برا شما همه چیز فرق داره.ما میریم سمت مسجده. خاکبازیهاتون تموم شد ما هم صدا کنید.
به پادگان برگشتیم و شب رو خوابیدیم.
مثل شبهای پیش قبل از خواب بگو و بخندمون به راه بود.
صبح فردا وقتی بلند شدم حال دیگه ای داشتم.
حسن: _چی شده داش سهیل؟تو خودتی چرا؟
سهیل: _ها؟! هیچی؟! چرا یعنی یه چی شده. دیشب یه خوابی دیدم.
وحید: _خیر باشه. حالا چی دیدی کلک؟
سهیل : _نمیدونم چجوری بگم.اصن ولش
حسن: _بگو دیگه بابا نصف جونمون کردی.
+هیچی...خواب دیدم همینجا خوابیم یه نفر منو صدا میکنه میگه.....
👣ادامه دارد....
✍ نویسنده؛ سیدمهدی بنی هاشمی
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پایان بخش برنامه کانال
#زمزمه دعای#فرج
#تصویری
شب خوش
التماس دعا
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
💠بسته ی معنوی کانال منتظران ظهور در روز جمعه💠
🔸سلام بر چهارده معصوم علیهم السلام
🔹دعای عهد
🔸عهد ثابت روز جمعه
🔹زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه
🔸دعای ندبه
🔹 اهمیت و اعمال روز جمعه
🔸زیارت آل یاسین
🔹زیارت عاشورا
💠به جمع منتظران ظهور بپیوندید💠
لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
📖حدیث امروز:
✳️ امیرالمؤمنین امام علی(ع) فرمودند :
چون عقل كامل گردد ، سخن اندک شود.
📚 نهج البلاغه ، حكمت ٧١
🪧تقویم امروز:
📌 جمعه
☀️ ۲۷ مهر ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۱۴ ربیعالثانی ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 18 اکتبر 2024 میلادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجَـب محالاتـی منِ خیالاتی💔🥺
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
🌹 منتظران ظهور 🌹
🟢🟢🟢🟢🟢 🍀از دل بَرَد مَلال سلام علی الحسین ☘دیباچه کَمال سلام علی الحسین 🍀دست اَدب به سینه پس از هر ن
سلام دوستان عزیز کربلا دعاگوی همه شما
اعضای کانال منتظران ظهور هستیم🙏
🔺اگر یک سنوار رفت هزاران سنوار خواهند آمد..
حکایت یحیی و بنی اسرائیل
تمام نخواهد شد
#یحیی های دگری در راه است
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام موسیکاظم(علیهالسلام) فرمودند:
رجب نام نهرى است در بهشت از شير سفيدتر و از عسل شيرينتر هركس يك روز از ماه رجب را روزه بگيرد خداوند از آن نهر به او مى نوشاند.✨