مدرس که خیلی به شجاعت معروف بود، محکم ایستاد و تونست انگلیسیا رو عقب بزنه.
قطعا کار مدرس کمی از کارِ میرزای شیرازی نداشت ولی متاسفانه ما چیزی ازش نمیدونیم.😔
انگلیسیا تو اینقضیه مفتضحانه شکستخوردن، ولی آیا آدمایی بودن که به اینراحتی ولکنِ معامله بشن؟ خیر.
باقیش باشه طلبتون😉
جالبه، یه روز آدمای رضاخان، مدرس رو تو یه کوچه خفت میکنن تا سرشو بکنن زیر آب.
حتی بهش شلیک هم میکنن.😱
ولی مدرسِ نحیف و لاغر، به شکلی این چند نفر رو بازی میده و زنده میمونه که فکرشم نمیتونین بکنین.😆
باشه تا انشاءالله بعد بگم😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از هواداری انگلیس میفته زندان. یه دوستاش میره پیشِ سفیر انگلیس و میگه:
فلانی یه عمری به انگلیس خدمت کرد، حقش نیست که هیچ تلاشی برای آزادیش نکنین.
میدونین سفیر انگلیس
چی جواب میده؟
👆ویدیو رو ببینین
پیشبینی مدرس خیلی زود عملی شد؛
انگلیسیها تا دیدن نخستوزیرِ وقت (وثوق) زورش به مدرس نمیرسه، انداختنش دور.👊
سه چهارتا نخستوزیر آوردن و بردن ولی هیچ کس نتونست از پس مدرس و مخالفین بربیاد.👏
👌نمیخواستم الان این مطلبو بگم، ولی از بس بعضیا پرتن، مجبور شدم؛
دکتر مصدق رو که قبول دارید؟
اون که نه حقوقبگیرِ جمهوریاسلامی بود، نه بسیجی.
دربارهی رضاشاه میگه:
«فکر نمیکنم مادر روزگار دیگه همچین آدمی بِزاد، که اینطور به ممکلت خیانت کنه»
حالا اینکه رضاشاه چه کارایی کرد؛ مفصله و من تیکهتیکه میگم اینجا. ولی خدایی تن اون بابارو با این خزعبلات تو قبر نلرزونین😒
🌱گفتیم؛
انگلیسیها میخواستن رو ایران مسلط بشن،
رشوه دادن و یه قراردادی با دولت ایران بستن که خودِ ایرانیها اختیارِ کشور رو بِسپُرن به انگلیسیها؛
ولی با مقاومت مدرس و مخالفین، قرارداد لغو شد💪
▫️رضاشاه عاشق زمین و زمینداری بود، هرجا چشمش هر زمینی رو میگرفت، باید به اسمش سند میزدن. بیصاحب یا با صاحب.
▫️با اینکه ظرف چند سال هزاران هکتار زمین و صدها آبادی و روستا به اسم رضاشاه سند خورد؛
ولی شاهِ زمیندوست، سیر نمیشد.👀
▫️از همون وقتی که وزیر جنگ شد و نیمچه قدرتی پیدا کرد، دست به تصرف املاک مردم زد.😞
▫️از شهرهای «بومهن» و «رودهن» شروع کرد.
در دوران نخستوزیری به «مازندران» رسید.
در دوران پادشاهی هم «گرگان، گیلان» و بقیهی جاهای کشور رو به زیر چنگ کشید.
🌱مرحوم مدرس به رضاشاه گفته بود؛
مردم پشت سرتون خوب نمیگن.
شما پول میخوای چیکار؟ مِلک به چه دردت میخوره؟
اگه پادشاه محبوبی باشی؛ همهی ایران مال شماست.
مردم از احمد شاه خوششون نمیومد؛
چون به پولپرستی مشهور بود.
کاری نکن که مردم از شما هم بدشون بیاد
📜 وقتی رضاشاه سقوط کرد و از کشور اخراج شد، سیلی از نامهها و تلگرافها به تهران سرازیر شد که؛
«آی نمایندگان مجلس، مِلک و زمین ما را عملهی شاه تصرف کردهاند، آن را به ما بازگردانید»😔
روزنامههای سال ۱۳۲۰ پره از این جور نامههاست.
🔺یکی از نمایندگان وقت توی مجلس میگه:
رضاشاه هفده سال
و به عبارتی تقریبا شش هزار روز سلطنت کرده؛
ایشون تو این مدت ۴۴۰۰۰ سند مالکیت گرفته. که اگه تقسیم کنیم، روزی هفت تا سند به اسمش خورده😳
🔺همون موقع یکی دیگه از نمایندهها میگه:
«حتی خود خدام نمیتونست اینقدر سند به اسم خودش بزنه»😂
یکی از وکلای اون دوره بعد از سقوط رضاشاه مینویسه:
هجده سال تمام، یک نفر (شاه) به پشتوانهی قدرتی که با پولِ همین ملت و با افرادِ همین ملت پیدا کرده بود، اصل مالکیت را از بین برده و در هر شهری که مد نظرش قرار میگرفت، دیگر کسی حق نداشت حتی یک وجب ملک کشاورزی داشته باشد.😯
با سقوط رضاشاه، اینقدر شکایت از گوشه و کنارِ کشور به مجلس رسید و اونقدر آشِ زورگیری رضاشاه شور بود که حتی نمایندگانِ هوادارِ رضاشاه هم نتونستند سکوت کنن و سرانجام یه قانونی تصویب کردن تا املاک تصرف شده به مردم برگرده🙃
سال ۹۹ ارزش املاکی که رضاشاه، لُفتولیس کرده بود رو تا ده هزار میلیارد تومان تخمین زدن😱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صفر تا صدِ موشکی
🔹مستند صفر تا صد که روند قدرتافزایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حوزه صنایع موشکی و پهپادی را بازخوانی کرده، امشب و فردا شب حوالی ساعت ۲۳:۳۰ از شبکه سه پخش خواهد شد.
امیر المومنین علی(علیه السلام) در باره دشمن شناسی می فرمایند:
کسی که در برابر دشمنش به خواب رود(از او غافل باشد)حیله ها(ی غافلگیرانه دشمن) او را از خواب بیدار می کند
بنیانگذار انقلاب حضرت امام خمینی می فرمایند :
نباید غافل باشیم،ما باید بیدار باشیم و توطئه های آنها را قبل از اینکه با هم جمع بشوند،خنثی کنیم
امام خامنه ای :یک ملت باید دشمن را بشناسد،نقشه دشمن را بداند و خود را در مقابل آن تجهیز کند.
اسرائیل شناسی در نگاه امام.pdf
831.8K
اسرائیل شناسی در نگاه امام خمینی (ره)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه تحلیل خیلی خوب از شرایط فعلی و برنامه ای که موساد به همراهی نوچه هاش برای منطقه اماده کرده که اشوبهای ایران بخش جدایی ناپذیر این برنامه است
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🏴 منتظران ظهور 🏴
راز پیراهن قسمت چهل و هشتم: ژینوس اطراف را جور دیگری میدید ،انگار چشمهایش بُعد زمان و مکان را در ن
راز پیراهن
قسمت چهل و نهم:
ژینوس که انگار هُرم سوزنده ای در جانش پیچیده باشد،بدون اینکه اختیاری از خود داشته باشد به پیش میرفت..
جلو و جلوتر..
ناگهان صدای جمعیت بلند شد و تعدادی شروع به جیغ کشیدن کردند، ژینوس چشمانش را بسته بود، احساس سبکی خاصی می کرد، تا چشمانش را گشود خود را معلق در آسمان دید ، به طوریکه دستانش در دو طرفش به شکل دو بال باز بود.
ژینوس چشمانش را باز کرد ،او کاملا حس می کرد که دو نفر نامرئی دو طرف و زیر بازوانش را گرفته اند و اودر هوا معلق شده تا بیننده ها ،قدرت این دختر را که بی شک مسخر شیاطین جنی شده ببینند.
انگار چیزی از پشت سر به او فشار می آور که حرف بزن،حرف بزن...
ژینوس دهانش را باز کرد و متوجه شد ،صدای زنی که اصلا شبیه صدای او نبود از حلقومش بیرون می آمد.
صدایی بسیار ظریف و زیبا و محرّک ،
ژینوس بدون اینکه اختیاری داشته باشد شروع به گفتن کرد: شما مردان و زنان آزادی هستید که آزادی حق شماست و هیچ کس به هیچ بهانه ای نباید و نمی تواند آن را از شما سلب کند.
شما باید رها باشید، آزادانه هر چه می خواهید بپوشید ، هر چه می خواهید بنوشید و هر کار که بر وفق مرادتان بود انجام دهید ، شما به این دنیا پانهاده اید تا خوشی را با تمام وجود درک کنید و هیچو هیچ چیز نباید این خوشی ها را از شما بگیرد و اگر احساس کردید در بند هستید ،پس بخروشید ، از جا بلند شوید ، قیام کنید تا به حق و آزادی خود برسید.
چرا باید زنان اینجا خود را محصور در لباس های پوشیده و لچک های بر سر کنند...شما زنید و زیبایید ،پس زیبایی خود را به همه نشان دهید تا بدانند زنها چه موجودات ظریف و زیبا و اعجاب انگیزی هستند.
به پا خیزید و قیام کنید و از چیزی نهراسید که قدرتی بالاتر از قدرت بشری پشتیبان شماست ، همان قدرتی که مرا بدون بال و پر در آسمان نگه داشته...
پس بلند شوید که زندگی و آزادی حق شماست ، آری این دنیا نیست مگر«زن ،زندگی، آزادی» و با این حرف ژینوس ، انگار موجی به پاشد و نیرویی کل جمعیت را در برگرفته ، همه از جای خود بلند شدند و با تمام توان فریاد میزدند «زن ، زندگی ،آزادی» و با این شعار میزهای چرخان در وسط به حرکت درآمد و جام هایی که مملو از مشروب قرمز بود در بین جمعیت پخش میشد و همه با هم جام ها را بهم میزدند و سر میکشیدند.
اطراف این جمع را هاله ای سیاه رنگ دربر گرفته بود و استادان سیاه پوش از داخل کلبه ،تمام حرکات جمعیت را رصد میکردند و هریک نظری میدادند.
ژینوس آرام آرام پایبن آمد ،روی صحنه که قرار گرفت ،شروع به حرکات موزون نمود، انگار اختیاری در کار نبود.
او که شروع کرد، جمعیت که گویی مجنونانی از خود بیخود بودند،شروع به تکان دادن خود نمودند...
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿