فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣 ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خودتان مقایسه نکنید.
تمام زندگی ها ظاهر و ویترین
قشنگی داره
اما ......
#دکترعزیزی
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
●و قال عليه السلام لابنه الحسن: يَا بُنَيَّ، احْفَظْ عَنِّي أَرْبَعاً، وَ أَرْبَعاً، لَايَضُرُّكَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ: إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ، وَ أَكْبَرُ الْفَقْرِ الْحُمْقُ، وَ أَوْحَشُ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ، وَ أَكْرَمُ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلْقِ. يَا بُنَيَّ، إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ، فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ؛ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ، فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ؛ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ، فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ؛ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ، فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ: يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ، وَ يُبْعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ.
●امام عليه السلام اين سخنان را به فرزندش حسن عليه السلام فرمود: فرزندم! چهار چيز و چهار چيز را از من داشته باش! كه با آن هر كارى بكنى به تو زيان نخواهد رسيد: بالاترين سرمايه ها عقل است، بزرگترين فقر حماقت است، بدترين تنهايى و وحشت، خودبينى است، و برترين حسب و نسب اخلاق نيك است.
فرزندم! برحذر باش از دوستى با احمقى كه مىخواهد به تو منفعت برساند، زيان مىرساند.
برحذر باش از دوستى بخيل، چرا كه به هنگام شديدترين حاجت تو را رها مىسازد. برحذر باش از دوستى با انسان فاجر و فاسق، چرا كه تو را به چيز كمى مىفروشد.
برحذر باش از دوستى دروغگو چرا كه او مثل سراب است، دور را در نظر تو نزديك و نزديك را در نظر تو دور مىسازد!
نهج البلاغه حکمت 38
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
#رهبرانه❤️
مالک را گفتند:
چگونه است که تو هیچوقت،
حتی در مه آلودترین ایام هم،
راه را "گم" نمی کنی؟!!
مالک پاسخ داد:
در غبار فتنه ها،
چشم به "انگشت اشاره" علی دارم....!!
•┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈•
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
50.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱#استوری
🎤#کربلایی_جواد_مقدم
📓السلام علی الحسین،سلام به اربابم
#امام_زمان
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🔴 درک ظهور و یار حضرت شدن
🔵 امام صادق علیه السلام فرمودند :
🌕 هر کس سوره اسراء را در هر شب جمعه بخواند نمی میرد تا آنکه زمان قائم آل محمد علیه السلام را درک کند و از یاران او بشود.
📚 ثواب الاعمال شیخ صدوق ص ۲۲۵
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
dua-komeil-ansariyan.mp3
11.28M
📝دعای#کمیل
🎤استاد حسین#انصاریان
پنجشنبه
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از دلایلی که ما سفارش می کنیم در #انتخابات شرکت کنید، از زبان استاد قرائتی
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
°•🌱|
آه ازدمشق،آه ازدل زینب
چه مظلومانه یاران حسین(علیه السلام)
درکربلای سوریه بشهادت رسیدند
امروز ۱۲بهمن سالروز شهادت
🕊شهید مدافع حرم #رضا_عادلی
🕊شهید مدافع حرم #حسن_رزاقی
🕊شهید مدافع حرم #علی_حسینی
🕊شهید مدافع حرم #جاسم_حمید
🕊شهید مدافع حرم #سعید_علیزاده
🕊شهید مدافع حرم #مصطفی_خلیلی
🕊شهید مدافع حرم #داوود_نریمیسا
🕊شهید مدافع حرم #علیرضا_حاجیوند
🕊شهید مدافع حرم #حامد_کوچک_زاده
🕊شهید مدافع حرم #فیروز_حمیدی_زاده
🕊شهید مدافع حرم #حبیب_رحیمی ]_منش
🕊شهید مدافع حرم #محمدابراهیم_توفیقیان
🕊شهید مدافع حرم #محمود_مراد_اسکندری
🌱شادی ارواح طیبه همه شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُمْ
.
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
═✧❁🌷یازینب🌷❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرچه کنی بکن، مکن ترک من ای نگار من
شادی روح علمای اسلام صلوات🌹
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
💠نماز هدیه به والدین
در شب جمعه هدیه بفرستیم برای پدر و مادرهای مهربونی که دیگر در بین ما نیستند ،ولی ماهمچنان نیازمند دعای خیرشان هستیم
خدا حافظ ونگهداری پدر و مادرهای در قید حیات باشد🌹
التماس دعا
#نماز
#درس_اخلاق
═✧❁🌸❁✧═
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌹 منتظران ظهور 🌹
#رمان ازسیمخاردارنفستعبورکن #قسمت_35 آخرین کلاسم که تمام شد به طرف جایی که قرار گذاشته بودیم، رف
#رمان
ازسیمخاردارنفستعبورکن
#قسمت_36
سرش را پایین انداخت و قیافهی متفکری به خودش گرفت.
سکوت بینمان طولانی شد.
میخواستم جوابم را بدهد برای همین حرفی نزدم و خودم را منتظر نشان دادم.
آهی کشید و گفت:
– میشه منم همین سوال رو از شما بپرسم؟
لبخندی زدم و گفتم:
–باشه منم جواب می دم اما اول شما بگید.
ــ خب فکر می کنم بستگی به علاقه داره اگر آدم همسرش رو از صمیم قلب دوست داشته باشه مشکلاتش رو هم باید قبول کنه.
دوباره سکوت شد، خودش سکوت را شکست و پرسید:
– شما چی؟
ــ من فکر می کنم اگه علاقه برای ظاهر زیبا باشه، دیر یا زود از بین میره، حتی اگر اتفاق بدی هم نیوفته بازم ماندگار نیست. البته نمی خوام انکار کنم که ظاهر هیچ اهمیتی نداره، ولی جز الویتهای من نیست.
من بیشتر افکار آدمها برام مهمه. یعنی سعی می کنم که این طور باشه، باید این طور باشه چون کار درست اینه.
سرش را با ناامیدی بلند کرد و گفت:
– شما با افکار من آشنایی دارید؟
برایم سخت بود حرفهایی که درفکرم بود را به زبان بیاورم ولی چاره ایی نداشتم. باید منظورم را متوجه می شد. آب دهانم را قورت دادم و سرم را پایین انداختم و گفتم:
–خب تا حدودی از رفتار و طرز حرف زدن آدم ها میشه پی به افکارشون برد.
قبل از این که شما از طریق اون جزوه من رو بشناسید، من می شناختمتون و بارها رفتارتون رو با بچه های کلاس دیده بودم.
حتی ترم های پیش.
راحت و ریلکس بودن شما با همکلاسی های دخترشاید برای شما عادی باشه، ولی برای من...
من بارها دیدم که شما حتی شوخی دستی هم می کنید با دخترها...
ببخشید من اصلا نمی خوام از شما ایراد بگیرم. شماواقعا پسر مودب و خوبی هستید.
اگر اینارو هم گفتم فقط برای روشن شدن منظورم بود و این که اگر می گم افکارمون بهم نمی خوره یعنی چی.
نگاهش را به روبرو دوخته بود و غمگین به نظر می رسید.
سرش را به طرفم چرخاند و عمیق نگاهم کرد. تنها کاری که درآن لحظه سعی کردم انجام دهم هدایت چشم هایم به روی دست هایم بود.
نفسش را بیرون داد و گفت:
–خب شمام با یه نامحرم تواون خونه تنهایید و این اصلا درست...
نگذاشتم حرفش را تمام کند گفتم:
– اولا: من اونجا کار می کنم خیلی از خانم های کارمند هستند که با یه آقا تو اتاق تنها کار می کنند دلیل نمیشه، هر چیزی به خود آدم و رفتارش بستگی داره.
دوما: ما تنها نیستم و یه بچه تو اون خونه هست و من اکثرا تو اتاق بچه هستم و هر وقتم بیرون میام ایشون تو اتاقشون هستند. قبلا که اصلا همدیگه رو نمی دیدیم. در ضمن الان من و شما هم نامحرمیم. با رعایت حد و حدود چه اشکالی داره. من درمورد چیزهایی حرف زدم که با چشم خودم دیدم ولی شما...
این بار او حرفم را قطع کردو گفت:
– من منظور بدی نداشتم اینو مطرح کردم که بگم من اگه با کسی شوخی کردم بی منظور بوده و فقط یه دوستی ساده بوده.
از این حرفش عصبانی شدم. انگار حسودیام هم شده بود با پوزخندی گفتم:
–این نوع دوستیها برای من معنی نداره. در ضمن این موضوعی که گفتم یه مثال بود، مسائل دیگه هم هست. وقتی یه نفر فکرش اینجوریه این رو بسط میده تو کل مسائل زندگیش، شما اینجوری زندگی کردیدو بزرگ شدید. شاید افکار و حرفهای من براتون غیر طبیعی باشه، من بهتون حق میدم. من حرف شما رو هم قبول دارم در مورد کار کردن تو خونهی آقای معصومی. خب اگه این کار رو نمیکردم بهتر بود. اون روزا شرایط سختی بود، من مجبور شدم. خانوادم هم با کارم مخالف بودند و هیچ کس تاییدم نکرد. وقتی من خودم اشتباهم رو قبول دارم پس دیگه بحثی توش نیست. اما شما...
خیلی جدی گفت:
–لطفا اینقدر سختش نکنید، من...من... بهتون علاقه دارم و این اصل زندگیه نه چیزایی که گفتید.
از اعتراف ناگهانیاش جا خوردم و دست وپایم را گم کردم. از طرفی هم تعجب کردم چطور پسر مغروری مثل آرش زود طاقتش تمام شد و اعتراف کرد. احساس خوشایندی بود، ولی زود پسش زدم و همانطور که بلند می شدم گفتم:
– متاسفانه ما باهم خیلی فرق داریم، آقا آرش. شما حتی قبول نمی کنید که کارتون درست نبوده و توجیه می کنید.
بهتره همینجا تمومش کنیم. خداحافظ.
راه افتادم، با گوشه ی چشمم دیدم که همانجا نشسته و عصبانی نگاهم می کند.
به طرف ایستگاه مترو پا تند کردم.
صدای پایش را شنیدم که می دوید به سمتم.
نزدیکم شد و پرسید:
–یعنی شما با این که میدونستید کارتون اشتباهه، انجامش دادید؟
با غضب نگاهش کردم و گفتم:
– من مجبور بودم، داستان تصادف رو که براتون تعریف کردم. اصلا این موضوع ها با هم زمین تا آسمون فرق دارند. ربطی به هم ندارند.
🍁بهقلملیلافتحیپور🍁
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c