eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
9.5هزار ویدیو
298 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی #اللّهم_عجِّل_لولیِّک_الفرج مدیر: @Montazer_zohorr @Namira_114 تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
ازسیم‌خاردارنفست‌عبورکن از حرفهایی که شنیده بودم حیران بودم. باورم نمیشد مژگان اینقدر آسیب پذیر باشد. سیگار کشیدنش آن هم وقتی حامله است، برایم شوک بود. آرش که انگار متوجه ی حال من شده بود گفت: –باید کمکش کنیم راحیل، اون اصلا تحمل سختی رو نداره. دست به کارهای عجیب و غریب میزنه، حالا که حاملس بیشتر باید بهش محبت کنیم. من با مامان هم صحبت کردم اونم مشکلات مژگان رو تا حدودی می دونست. مامان واسه همین با مژگان اینقدر مدارا می کنه. بعد مِن و مِنی کردو گفت: – اوایل ازدواجشون هم نمی دونم سر چی با کیارش دعواشون شده بود که دست به خودکشی زده بود. هینی کشیدم و گفتم: ــ واقعا؟ سرش را به علامت مثبت تکان داد و گفت: ــ بفهمه اینارو بهت گفتم ناراحت میشه، من فقط خواستم تودلیل رفتارهام رو بدونی. یا دلیل محبتهای مامان یا سفارشهای زیاده کیارش. از حرفهایی که توی ماشین به آرش زده بودم خجالت کشیدم و دیگه روم نمیشد توی چشم هاش نگاه کنم. " خدایا من رو ببخش" چشم دوخته بودم به ظرف بستنی‌ام. شروع کرد به خوردن بستنی‌اش وگفت: ــ بخور دیگه، آب میشه. زمزمه کردم: ــ میل ندارم. وقتی قاشقم را پر از بستنی کردو گرفت جلوی دهانم نگاهش کردم. بالبخند گفت: ــ تو حق داشتی، من باید زودتر باهات حرف میزدم. قاشق را از دستش گرفتم. ــ خودم می خورم. چند قاشق بستنی خوردم و ظرفش را عقب کشیدم. ــ واقعادیگه نمی تونم. ظرف بستنی‌‌ام را برداشت وبا قاشق من شروع به خوردن کرد. ــ دهنی بود آرش. –پس برای همین خوشمزه تره. لبخند ی زدم و خوردنش را تماشا کردم. ازحرف زدن انرژی‌ گرفته بود. دوباره سوار ماشین شدیم. هنوز شرمنده بودم از حرفی که زده بودم. "آخه دختر تو این همه صبر کرده بودی نمیشد چند دقیقه دیگه دندون رو جیگر می ذاشتی" ــ راحیل. ــ بله. –یه سوال. نگاهش کردم و او هم با لبخند مرموزی که روی لبش بود پرسید: –اونوقت که جنابعالی با شوهر اسرا رفتی بیرون من کدوم قبرستونیم؟ ــ سعی کردم نخندم و شرمنده فقط سرم را پایین انداختم. خندیدوگفت: ــ مگه جواب نمی خوای؟ ــ فراموشش کن آرش. ــ ولی من می خوام جواب بدم. کنجکاو نگاهش کردم. ــ هیچ وقت این کارو نکن راحیل، چون ممکنه خواهر محترمتون بیوه بشن. بعد بلند بلند خندید. –شوخی کردم، راحیلم من بهت اعتماد دارم، فقط حسابی حسودیم میشه. لبخندی زدم و از شیشه ی ماشین بیرون را نگاه کردم. بعد از چند دقیقه سکوت گفت: –امروزم به خاطرتو سرکار نرفته برگشتم. ــ چرا؟ ــ خب از اتاق بیرون نیومدی که ازت خداحافظی کنم، یه بارم خونه زنگ زدم مامان گفت، هنوز تو اتاقی، گوشیتم که جواب نمی دادی، نگران شدم دیگه. ــ گوشیم؟ زود گوشی‌ام را از کیفم درآوردم و نگاه کردم. ــ عه سایلنته. از سایلنت خارجش کردم چهار بار زنگ زده بود. ــ حالا من فکر کردم از قصد جواب نمیدی. شاید غرور، شاید هم حسادت، یا منطقی که برای خودم داشتم اجازه نمی داد عذر خواهی کنم. با همه‌ی حرفهایی که در مورد مشکلات مژگان زده بود بازهم به او حق ندادم. باز هم همان سوال قبلی خودش را از مغزم سُر می داد روی زبانم، آنقدر این کار را کرد که بالاخره بیرون پرید. ــ اگه مثلا شوهر اسرا هم یک بار خودکشی کرده باشه و مشکل روحی داشته باشه تو ناراحت نمیشدی که باهاش مدام جلوی توپچ پچ می کردیم و... حرفم را ادامه ندادم. نگاهش هم نکردم. ولی تحمل نگاه سنگینش برایم سخت بود. ــ آرش جان من بهت اعتماد دارم، اگه نداشتم که سر سودابه اینقدر راحت کنار نمیومدم. سرم را بالا آوردم و نگاهش کردم ناراحت شده بود. ترمز کرد. به اطراف نگاه کردم. " کی رسیدیم خونه که من متوجه نشدم." نگاه دلخورش را از من گرفت و سکوت کرد. دستهایش را در هم گره کرد و متفکر بهشان زل زد. وقتی دیدم جواب نمی‌دهد تصمیم گرفتم پیاده شوم. دستم رفت سمت دستگیره که با صدایش متوقف شدم. ــ اون در مورد رفتارهای کیارش حرف میزد و نمی خواست کسی بدونه، من بهت حق میدم ناراحت شی، حرفتم قبول دارم. ولی فکر می کنم یه کم سخت می گیری... همانطور که سرم پایین بود آرام گفتم: ــ به نظرم توی حرفهات انصاف نیست. سکوت کرد. این بار در را باز کردم. ــ شب بخیر. پیاده شدم. سمت در خانه رفتم. صدای قدم هایش را می شنیدم ولی اهمیتی ندادم. کلید را از کیفم درآوردم و همین که خواستم در را باز کنم. شانه ام کشیده شد. با صدای عصبی گفت: ــ نگاه کن من رو. کافی بود نگاهش کنم تا همه چیز تمام شود، ولی این کار را نکردم. او باید بفهمد که کارش غلط است. چانه ام را گرفت و بالا کشید و دوباره گفت: ــ نگام کن. دستش را پس زدم و کلید را به در انداختم و گفتم: ــ بعدا حرف میزنیم الان همسایه‌ها... نگذاشت ادامه بدهم فوری گفت: –با این که تقصیر من نیست ولی بازم معذرت می خوام. طاقت ناراحتیت رو ندارم فقط با من قهر نکن. ــ من قهر نیستم، 🍁به‌قلم‌لیلا‌فتحی‌پور🍁
ازسیم‌خاردارنفست‌عبورکن نیازی هم به عذر خواهی نیست. فقط خواهش می کنم خودت رو جای من بزار. خداحافظ. بعد زود در را باز کردم و داخل شدم. همانجا ایستاده بود. در را رها کردم و وارد آسانسور شدم. دلم برایش سوخت. ولی نمی دانستم در حال حاضر درست ترین کار چیه. آرام وارد خانه شدم. در اتاق مادر نیمه باز و چراغ اتاقش روشن بود. سرکی کشیدم و سلام دادم. به اتاق مشترکمان با اسرا رفتم. لباسهایم را عوض کردم. اسرا خواب بود. صدای پیام گوشی‌ام باعث شد از کیفم خارجش کنم. آرش نوشته بود: ــ من هنوز جلوی در خونتونم. از پنجره بیرون را نگاه کردم. کنار ماشینش ایستاده بود. برایش نوشتم: ــ فردا دانشگاه می بینمت باهم حرف می زنیم. ــ تا نگی از دلت درآمده نمیرم. ــ باید قول بدی دیگه تکرار نشه. تایپ کرد: ــ راحیل دست من نیست که قول بدم، مژگان رو که می شناسی، کلا راحته. سنگ دل شده بودم. این حسادت چه حس بدیست. خواستم بگویم باشد، فقط تو برو خانه...ولی نگفتم. با خودم گفتم خودش میرود. گوشی را روی سایلنت گذاشتم. بلوزی که برای مادر دوخته بودم را برداشتم و به اتاقش رفتم. در حال کتاب خواندن بود و بساط بافتنی‌اش هم کنارش. نگاهی به بافتنی‌اش انداختم. یک سارافن صورتی زیبا بود. ــ واسه مشتریه؟ ــ آره، البته چند تا گل یاسی روش می خوره که از این سادگیش دربیاد. ــ سادشم قشنگه مامان. بلوزش را مقابلش گرفتم. از این که خودم برایش دوخته بودم خوشحال شد و تشکر کرد. وقتی پرو کرد کاملا به تنش نشسته بودهمین باعث شد ذوق کنم. سایز من و مادرم تقریبا نزدیک هم بود. مادر جلوی آینه ایستادو نگاه با افتخاری از آینه به من انداخت. –دیدی حالا آدم با دست خودش یه چیزی می سازه چقدر لذت داره. ــ آره، مامان خیلی. خداروشکر که خوشتون امده. ــ مگه میشه، دخترم برام این همه زحمت کشیده باشه و من خوشم نیاد. کنارم نشست. کتابی را که می خواند را کناری گذاشت. چشم دوختم به کتاب و پرسیدم: –چی می خونید؟ کتاب را مقابلم گرفت. – همون کتاب همیشگی، داشتم دنبال درمان عفونتهای چند وقت یه بار ریحانه می گشتم. با استرس گفتم: – ریحانه مگه چی شده؟ ــ دوباره چند روزه سرما خورده و تبش قطع نمیشه. ناگهان عذاب وجدان تمام وجودم را گرفت. مضطرب پرسیدم: ــ چند روزه؟ چرا به من نگفتید؟ ــ نگران نباش امروز که پرسیدم باباش گفت کمی تبش پایین‌تر امده. فقط تنش گرمه، گفت تبش رو گرفته نیم درجه بوده ولی قطع نشده. زیر لب گفتم: ــ فردا باید برم ببینمش، دلمم براش خیلی تنگ شده. ــ نرو مامان جان، اگه خیلی نگرانی فردا تلفنی حالش رو بپرس. تعجب زده پرسیدم: ــ چرا؟ ــ یه کم دل، دل کردو گفت: –باباش می گفت تازه داره به نبود راحیل خانم عادت میکنه، خودش ازم خواست که بهت نگم بچه مریضه. از این که تو این مدت سراغی از آنها نگرفته بودم از خودم بدم امد... ــ مامان باور کن به یادشون بودم، ولی فرصتش نمیشد برم سراغشون، بعد آرام تر گفتم: –آخه نمی خوام با آرش برم. اونم که همیشه باهامه. مادر فوری موضوع را عوض کرد و گفت: – یه وقتی بزار با هم بریم تیکه های کوچیک جهیزیه ات رو بخریم. ــ حالا کو تا عروسی. ــ کم‌کم بگیریم بزاریم کنار من راحت ترم. هر ماه خرد خرد بخریم بهتره، یه جا خریدن سنگین میشه. واسه روز عقدتم بعد از محضررستوران شام میدیم که از همونجا هر کس بره خونه ی خودش، کسیم بهانه نداشته باشه. از این که مادر همیشه کوتا می‌آید و سخت نمی گیرد، آرامش می گیرم. کاش می توانستم مثل او باشم. ــ ممنونم مامان، شما همیشه فکر هر شرایطی رو تو آستین دارید. کاش منم مثل شما بودم. لبخندی زدوگفت: ــ هرکسی جای خودشه، شرایط هر کسم مخصوص خودشه. هیچ کس نمی تونه جای یکی دیگه باشه. توام به سن من برسی اینارو یاد می گیری. آهی کشیدم. ــ فکر نکنم، یاد بگیرم. ــ اگه یاد نگیری روزگار به زور بهت یاد میده، اگه بازم لج بازی کنی هم خودت صدمه می بینی هم اطرافیانت. بعد لبخندی زد و دنباله ی حرفش را گرفت: ــ پس مثل بچه ی آدم از اول بدون سرو صدا یاد بگیر. سرم را روی پایش گذاشتم و دراز کشیدم. او هم که بافتنی‌اش را برداشته بود تا ببافد کناری گذاشتش و شروع به نوازش کردن موهایم کرد. صورتم را برگرداندم و چشم هایم را به چشم هایش دوختم و گفتم: ــ مامان ــ جانم. ــ برام حرف بزنید. از اون حرفهای خوب. نگاهم کردو گفت: ــ مثل همیشه نیستیا. نگاهم را گرفتم تا بغضم را نبیند. سکوت کردم. مادر دوباره گفت: ــ راحیل جان الان فقط یه حرفی به ذهنم میاد که برات بگم... 🍁به‌قلم‌لیلا‌فتحی‌پور🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ آرامش دنیوی ما در حال زندانی بودن پدرمان! 🎤 حجت الاسلام شجاعی ⭕️ من چطور میتونم تو دنیا آرامش داشته باشم درحالی که پدرم، امام زمانم در آوارگی، طرد شدگی، تنهایی، مظلومیت و غربت هست 🏷 (عج) 🔹💠🔹🔹💠🔹 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹💠🔹بسم ربِّ مولانا مهدی (عج)🔹💠🔹 آنچه که به خاطرش به ، دعوت شدید💌 📣 توجه📣 🔻ارزاق معنوی روزانه : 🌕روز شنبه 🌖روز یک شنبه 🌗روز دوشنبه 🌘روز سه شنبه 🌑روز چهارشنبه 🌒روز پنج شنبه 🌓روز جمعه 🌔عصر جمعه تلاوت سوره های مبارکه واقعه و ملک نماز شب را به نیت ظهور بخوانیم 🔹🔸💠🔸🔹 🔻خداشناسی ۲۸ جلسه صوت شناور 🔸️🔹️💠🔹️🔸️ 🔻مرگ پژوهی ۹۵ جلسه صوت شناور ۱۶ جلسه صوت شناور ☆به همراه ۴ جلسه ی پرسش و پاسخ 🔹🔸💠🔸🔹 🔻معادشناسی ۶۱ جلسه صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 🔻شیطان شناسی ۵۴ جلسه صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 🔻مباحث معرفتی ☆۴۵ جلسه صوت شناور 🔹️🔸️💠🔸️🔹️ 🔻مباحث اخلاقی ۲۷ جلسه صوت شناور ۴۸ جلسه صوت شناور ۵۸ جلسه صوت شناور ۷۶ جلسه صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 مجموعه ی مستند با ارزش از مشرَّف شدن محضر امام عصر (عج) 🔹🔸💠🔸🔹 🔻 کتاب صوتی جان فدا، ۱۰ قسمت 🔹🔸💠🔸🔹 🔻کلیپ های عبرت آموز ☆چهار عمل عالی برای حذف عذاب ☆کاملا واقعی،جسد ۳ هزار ساله فرعون مصر! ☆داستان جوانی که از غیب خبر میداد!یک مانع در انسان که اجازه نمیدهد تقدیرات مثبت و بلند شب قدر را جذب کندتوبه مصطفی دیوانه، به نقل از شهید کافی 🔰 ادامه دارد با منتظران ظهور همراه بمانید🙏🌱 ◇💠◇💠◇💠◇💠◇ @montazeraan_zohorr ◇💠◇💠◇💠◇💠◇
*سلام_امام_زمانم🌺🤚🏻* خورشید من از دیار شب ڪرده عبور ای ڪاش ڪند ز مشرق عشــق ظهور هـــر لحــظه در انتـــظار آنـــم بـرسـد با خــود ببــرد مـــرا بـه مهمانـی نــور ‍‎‌🔹💠🔹🔹💠🔹 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶ 💫خداوند متعال چنین فرمودند: به هر حسنه ای، از ده برابر تا هفت صد برابر پاداش می دهیم جز روزه، چراکه روزه از آنِ من است، و من به آن جزا می دهم.✨ 🔹💠🔹🔹💠🔹 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
1- حكومت جهانى مستضعفان و حمايت از مظلومان تاريخ، اراده وخواست الهى است. 2- در حكومت خودكامه طاغوتى، نيروهاى كارآمد به ضعف كشانده مى‌شوند. 3- آينده از آنِ مستضعفان است. 4- امامت، همچون بعثت، نعمت ويژه‌اى است كه خداوند بر مردم منّت مى‌نهد. در مورد بعثت پيامبر مى‌فرمايد: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا» در اين‌جا مى‌فرمايد: نَمُنَ‌ ... نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً 🔹💠🔹🔹💠🔹 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
امام صادق علیه‌السلام ؛ كسى كه مؤمنى را براى گناهى سرزنش كند نميرد تا خودش آن گناه را مرتكب شود✨ 📚 میزان الحمکمه، ح ۱۴۸۵۴ 🔹💠🔹🔹💠🔹 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⑰ دعای روز هفدهم ماه رمضان ❇️ اَللّهُمَّ اهدِنِی فِیهِ لِصَالِحِ الأَعمَالِ خدایا مرا در این ماه به سوی کارهای شایسته هدایت فرما ❇️ وَ اقضِ لِی فِیهِ الحَوَائِجَ وَ الآمَالَ و حاجت‌ها و آرزوهایم را برآور ❇️ یامَن لایحتَاجُ إِلَی التَّفسِیر ِو َالسُّؤَالِ ای آنکه نیازی به پرسش از دیگری ندارد ❇️ یاعَالِماً بِمَا فِی صُدُورِ العَالَمِینَ ای آگاه به آنچه در سینه جهانیان است ❇️صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِهِ الطَّاهِرِینَ 🔶 بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست 🎙 با نوای قاسم موسوی قهار 🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼 🔹💠🔹🔹💠🔹 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
۱. سوره ی انبیاء، آیه ۲ نصیحت های خدا را به بازی نگیرید ۲. سوره ی انبیاء، آیه ۳۵ بدانید که همه ی شما طعم مرگ را می چشید ۳. سوره ی انبیاء، آیه ۳۵ همه شما از طریق بد و خوب آزمایش می شوید ۴. سوره ی انبیاء، آیه ۷۳ انسان بدون نماز و پرداخت زکات، به درجه ی بندگی خدا نمی رسد ۵. سوره ی انبیاء، آیه ۸۰ باید قدردان نظامی و هسته ای باشیم ۶. سوره ی انبیاء، آیه ۸۷ -۸۸ ذکر یونسیه ( لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین ) نسخه ای برای نجات همه ی مؤمنین ۷. سوره ی انبیاء، آیه ۹۰ برای انجام کارهای نیک، از یکپارچه سبقت بگیرید ۸. سوره ی انبیاء، آیه ۹۰ با خدا از روی رغبت و میل سخن می گوید ۹. سوره ی حج، آیه ۳۹ اگر به شما جنگی تحمیل شد، اجازه ی جهاد دارید ۱۰. سوره ی حج، آیه ۳۶ از حیوانی که ذبح می کنید به نیازمند هم بدهید ۱۱. سوره ی حج، آیه ۳۰ از سخنان باطل دوری کنید ۱۲. سوره ی حج، آیه ۲۹ برای ادای حج ابتدا از شما پاک شوید و به نذرهای خود وفا کنید، سپس طواف را به جای آورید. 🔹💠🔹🔹💠🔹 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
*نکات کلیدی جزء هفدهم*
AUD-20220419-WA0019.mp3
3.84M
⑰ تندخوانی جزء هفدهم قرآن 🎙 استاد معتز آقایی ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ 🔹💠🔹🔹💠🔹 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
AUD-20220419-WA0046.mp3
5.15M
*┄┅═✧﷽✧═┅* *دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان به همراه شرح دعای این روز توسط مرحوم آیت الله مجتهدی ره (در فایل صوتی)* ✅ *سعی کنیم شرح دعاهای روزانه را گوش کنیم(سخنان ایشان هم بسیار زیبا و دلنشین است)*⬆️⬆️ 🔹💠🔹🔹💠🔹 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟 🌟 *شرح🌿 دعای🌿 روز هفدهم🌿 ماه مبارک 🌿رمضان* ⬇️⬇️ 🌟 *در بيان حضرت آية الله مجتهدي* 🌹 *بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏* 🌹 🌟 *«اللّهم اهدنی فیه لصالح الاعمال و اقض لی فیه الحوائج و الامال یا من لا یحتاج الی التّفسیر و السّؤال یا عالماً بما فی صدور العالمین صلّ علی محمدٍ و آل الطّاهرین.»* 🌙🌟«ای خدا، مرا در این روز به اعمال صالحه راهنمایی کن و حاجت‌ها و آرزوهایم را برآورده ساز. ای کسی که نیازمند شرح و سوال بندگان نیستی، ای خدایی که ناگفته به حاجات و به اسرار خلق آگاهی بر محمد و آل اطهار او درود فرست.» 🔹«خدایا من را راهنمایی کن تا اعمال صالح انجام دهم. 🔹 *خدایا احتیاجات و آرزوهای شرعی من را برآورده کن.* 🌟 در شرح فراز «اللّهم اهدنی فیه لصالح الاعمال» می‌گوید: 🌟خدایا من را راهنمایی کن تا اعمال صالح انجام دهم. 🔹 برخی در این ماه وقت سحر بلند نمی‌شوند. 🔹و نماز صبح خود را اول وقت نمی‌خوانند. 🔸باید سحر بلند شوید و دعا بخوانید، 🔸خودتان دعا را بخوانید نه اینکه از رادیو گوش بدهید. 🌟🌙 *دعای افتتاح* ، *دعای ابوحمزه ثمالی* را بخوانید و از خدا بخواهید که شما را با بلاهایی مانند سیل و زلزله عذاب ندهد. ✴️وی در ادامه می‌گوید: 🌟🌙عالمانی که به روی منبر برای مردم صحبت می‌کنند، باید قال‌الباقر و قال‌الصادق بگوید و کاری به اخبار رادیو و تلویزیون و اتفاقاتی که در کوچه و خیابان می‌افتد، نداشته باشند. 🌟 در شرح «واقض لی فیه الحوائج و الامال» می‌گوید: ✴️ خدایا هر چه احتیاجات و آرزوهای شرعی دارم را برآورده کن. 🌙🌟 مانند اینکه آرزو می‌کنم عروس یا داماد خوب پیدا کنم. خانه‌ام کنار مسجد باشد و رفیق و هم مباحثه خوبی داشته باشم. اینها آرزوهای شرعی است. 🔹وی ادامه می‌دهد: 🌙🌟 اگر امید داری که کسی دیگری دعایت را استجابت می‌کند، دعایت مستجاب نمی‌شود. 🌟🌙اگر می‌خواهی که دعایت مستجاب شود؛ ببین در دلت اگر به هیچ کس امید نداری، خدا را صدا بزنی، خدا حاجتت را می‌دهد. 🌙🌟 *توسل هم پیدا کنید مخصوصاً به «نرجس خاتون»* که مادر ولی وقت (عج) است. 🌙🌟وقتی به پسرش بگوید که کسی به من متوسل شده، پسر مجبور است به حرف مادرش گوش دهد. 🔹البته توسل به همه خوب است اما آنها مقداری طول می‌کشد. 🌟«یا من لا یحتاج الی التّفسیر و السّؤال» اظهار می‌کند: 🔸 ای خدایی که احتیاج نداری من شرح بدهم. 🌙🌟خدا خودش همه چیز را می‌داند و احتیاجی ندارد که ما تفسیر کنیم. نه تنها خدا به تفسیر و سوال احتیاج ندارد، بلکه ائمه ما هم به آن احتیاج ندارند و از احوال ما باخبرند. 🌟🌙 در بخش بعدی دعا می‌خوانیم: «یا عالماً بما فی صدور العالمین» یعنی «ای خدایی که ناگفته به حاجات و به اسرار خلق آگاهی» 🌟🌟 *حالا چرا خدا احتیاج ندارد به سوال و تفسیر؟* 🔹 برای اینکه عالم است و به هر چیزی که در دل مردم عالم است، 🔹خدا آگاه است؛ اما باید با خدا باشیم تا کار ما را درست کند. 🌹 *خدایا بر محمد و آل اطهار (ع) درود بفرست.* 🌹 🌟🌙🌟🌙🌟🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 تقویم نجومی 💎 ✴️ پنجشنبه 👈9 فروردین/‌حمل 1403 👈17 رمضان 1445 👈28 مارس 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🔵 معراج پیامبر خدا صلی الله علیه و اله و سلم. 🗡آغاز جنگ بدر " 2 هجری". 🔷قتل عایشه توسط عمال معاویه "58 هجری. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ✅صدقه و خیرات شب جمعه هم برای دفع اثر نحوست نافع است و هم خیرات اموات محسوب می گردد. 👶 زایمان مناسب و نوزاد مبارک و خوشبخت خواهد شد. 🚘مسافرت: سفر مکروه و همراه صدقه و ایت الکرسی باشد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️بذر پاشی و کاشت. ✳️آبیاری. ✳️حفاری ها و کندن چاه و آبراه. ✳️جراحی چشم. ✳️درختکاری. ✳️از شیر گرفتن کودک. ✳️کندن دندان. ✳️و خارج کردن خال و زگیل و دمل نیک است. 📛ولی امور اساسی و زیر بنایی و ازدواج خوب نیست. 🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب نیست. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه و مباشرت. از مباشرت به قصد فرزند آوری اجتناب گردد. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، میانه است. 💉💉 حجامت. فصد زالو انداختن یا در این روز از ماه قمری ،باعث صحت بدن می شود. 😴😴 تعبیر خواب امشب: خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از ایه ی 18 سوره مبارکه "کهف" است. و تحسبهم ایقاظا و هم رقود... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده به وی برسد. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد. 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی 🌸 🌿🌺🌿🌺🌿🌺 با این دعا روز خود را شروع کنید 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ✨
🌹 تقویم شیعه🌹 شمسی: پنج شنبه ۰۹ فروردین ۱۴۰۳ هجری شمسی میلادی:Thursday 28 march 2024 قمری: الخميس ۱۷ رمضان المبارک ۱٤٤۵ 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علی العسكری عليهما السّلام 📿 اذکار روز: 👈صد مرتبه ذکر لا اله الا الله الملک الحق المبین 👈۳۰۸ مرتبه یا رزاق بگوید تا روزى اش فراوان شود. 🙏بارالها در فرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره از مشکلات همه مردم باز کن ✅وقایع روز: 💐سالروز معراج حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله وسلّم(۰۶ ماه قبل هجرت ) 👈جنگ بدر(۰۲ ه ق) 🗓روزشمارتاریخ: 🕋⏳۰۱ روز مانده به اولین شب قدر ⬛️⏳۰۲ روز تا سالروز ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین علی عليه السّلام (۴۰ ه ق) 🕋⏳۰۳ روز تا دومین شب قدر ⬛️⏳۰۴ روز تا شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی عليه السّلام (۴۰ه ق) 🕋⏳۰۵ روز مانده به سومین شب قدر 🌍⏳۰۷ روز تا روز جهانی قدس 💐⏳۱۳ روز مانده به عید فطر 🔹💠🔹🔹💠🔹 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا